سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تاریخنگاری در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی از لحاظ کمی وسعت یافت و از لحاظ کیفی تحولی عمیق پیدا کرد. تاریخنگاری به اعتبار رابطهای که همواره میان سیاست و تاریخ و بالاخص تاریخ معاصر وجود دارد، در این تحول سیاسی سخت مورد توجه قرار گرفت. به مناسبت ۲۵ دی ماه روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی به گفتوگو با علیمحمد بشارتی، مولف کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» نشستهایم. این کتاب به صورت مجموعهای منتشر شده و جلد ششم آن به امسال به چاپ رسیده است.
کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» نگاهی به وقوع انقلاب اسلامی و حوادث انقلاب در سالهای مختلف است که به صورت مجموعه منتشر میشود، چه کمبودی در تاریخنگاری انقلاب مشاهده کردید که به سراغ نگارش به صورت مجموعه و بررسی هر سال از انقلاب اسلامی رفتید؟
پاسخ به سؤال مطرح شده از دو بعد قابل توجه است. اول اینکه پیامبر میفرماید که «قیدالعلم بالکتاب» یعنی موضوعات علمی را با نوشتن زمام بزنید، ثابت و تثبیت کنید. بسیاری از مسائل در انقلاب اسلامی رخ داده است که کسی به آن توجه شایسته نکرده و ثبت نکرده است. خواستم ریزهکاریهایی که در اسناد و مدارک بوده، حوادثی که اتفاق افتاده و بحثهایی که شده است و از سوی کسی مورد توجه قرار نگرفته اما در انقلاب بسیار مؤثر بوده است را به رشته تحریر دربیاورم تا در تاریخ ثبت شود. اگر دقت کرده باشید در صفحه آخر این جلد ششم، لیست کتابهایی که تاکنون منتشر کردهام آمده است. تاکنون ۴۵ کتاب نوشتهام که همه در تیراژ بالا منتشر شده است. یک سری ده جلدی تألیف کردهام که با عنوان «پنجاه و هفت سال اسارت» نگاه این مجلدات به سلطه پنجاهوهفت ساله دودمان پهلوی است. دو جلد کتاب قبل از آن به کوشش من منتشر شد با عنوان «از انقلاب مشروطه تا کودتای رضاخان» که پیشدرآمد این ده جلد است.
به خاطر دارم جلد ششم این کتابها را که به مقام معظم رهبری تقدیم کردم، ایشان فرمودند: آقای بشارتی خوش به حال شما، چون کاری را انجام میدهید که مسائل انقلاب ماندگار میشود. در ادامه فرمودند: آنهایی که دست به قلم هستند کار اجرایی دارند و مشغول آن کارها هستند اما شما شغل نپذیرفتید و مشغول تدوین کتابها هستید و نکته مهمی فرمودند: خوف آن را داریم که حالا که بسیاری از افراد انقلابی و خودی دستشان بند در کارهای دیگر است، کسانی در مورد تاریخ انقلاب اسلامی بنویسند که غیرخودی هستند. گفتم: مثل تاریخ مشروطه. ما در مشروطیت هیچ کتابی نداریم که خودیها نوشته باشند، کتاب «تاریخ مشروطیت» برای کسروی ضداسلام و ضد تشیع است. هر کسی که میخواهد درباره تاریخ مشروطیت تحقیق کند، لاجرم است که کتاب کسروی را بخواند در حالیکه اصلاً کسروی خودی نبود. ما باید بیاییم و نسبت به انقلاب اسلامی تعصب داشته باشیم و از دیدگاه خودمان تاریخ انقلاب اسلامی را تدوین کنیم.
بخش دوم اینکه من خودم انقلابی بودم و از سالها قبل از انقلاب با انقلاب همراه بودم. پنج سال در زندان بودم، جزو اولین تاسیسکنندگان سپاه پاسداران شدم. یک دور نماینده مجلس، ده سال قائم مقام وزیر خارجه، چهار سال وزیر کشور و هیجده سال هم مشاور سیاسی رئیس مجمع تشخیص بودم. من در انقلاب بودم، ریزهکاریها را دیدم و دارم چیزهایی را مینویسم که در هیچ کتابی ندیدهام. در حالیکه نوشتن اینها از اوجب واجبات است.
مثلاً فرح پهلوی دو جلد کتاب در مورد خاطراتش و در جلد دوم نوشته است که شاه در ملاقات با کسینجر که به تازگی مُرد، گفت من مانند یک غلام حلقه به گوش مجری دستورات منطقهای و فرامنطقهای آمریکا بودم. از زبان همسر شاه موجودیت و موقعیت محمدرضا را مشخص میکند. این دودمان بیریشه سالها در این کشور به دشمنان خدمت کردند. حالا الان کسی از یک گوشه بلند میشود و اظهار سلطنتطلبی میکند. چرا؟ برای اینکه مردم نمیدانند شاه چکار کرده است. میگویند هویدا بیجهت اعدام شد. یکی از پستترین رجال سیاسی معاصر کشور هویدا است. خانم فریده دیبا میگوید با آمدن هویدا در یک دوره حدود سیزده سال دو مشکل در کشور ایجاد شد. وفور بهائیت و وفور همجنسبازی. اینها را مردم نمیدانند. مردم نمیدانند محمدرضا چکار کرد. نمیدانند چقدر رضاخان کشوربخشی کرد. اینها نمیدانند که چطور اموال مملکت را از این کشور بردند. نسل جدید نمیدانند که ما در پایتخت حلبیآباد داشتیم. سی هزار نفر در آن زندگی میکردند. شاه سیوهفت میلیارد دلار از پول مملکت را از کشور برد. مردمی که بر طبق گفته سرلشکر نشاط میگوید: من برای بازدید به جنوب رفتم، به یک مدرسه سر زدم، در وقت مدرسه بچهها نبودند، پرسیدم بچهها کجا هستند؟ گفتند: در وقت استراحت برای چرای علف رفتهاند، رفتند علف بخورند تا سیر شوند! اینها را مردم نمیدانند. باید مردم اینها را بدانند و ما تلاش کردیم اسنادی که مردم نمیدانند و کمتر به چشم مردم خورده است و نشنیدند را منتشر کنیم.
آیا برای نگارش این مجموعه کتابها دسترسی به اسناد و مدارک آسان بود؟
تمام اسناد و مدارک مستند است. چون بعد از پیروزی انقلاب حدود ۱۲۰ جلد کتاب از طرف موافقان و مخالفان دودمان پهلوی نوشته شده است. تقریباً هشتاد تا نود درصد این کتابها را خواندهام. تمامی حرفهایی که میزنیم مستند به نوشتار و گفتار اطرافیان پهلوی است.
مبادا تاریخ انقلاب اسلامی را افراد غیرخودی بنویسند/ اگر ننویسیم، دشمنان علیه ما خواهند نوشت
در مقدمه کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» ذکر شده است که باید دستاوردهای عظیم انقلاب بیان شود تا مورد توجه قرار بگیرد، مهمترین راههای بیان دستاوردهای انقلاب را چگونه تبیین میکنید؟
مردم ما مردم بسیار خوب، هوشمند و موقعیتشناسی هستند. در اندیشه و افکار کمنظیرند. بسیار بااستعدادند. بسیار صاحبنظر هستند. اگر ذهنیتشان را از واقعیتهای زمان شاه و دودمان پهلوی پر نکنیم، سلطنتطلبها، منافقین، مخالفین، جبهه ملی، نهضت آزادی و مخالفان انقلاب پر میکنند. مردم حق دارند که از واقعیتها مطلع بشوند و ما باید این حق را تامین کنیم. من در پشت جلد ششم کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» نوشتهام: برژینسکی، مشاور امنیتی اسبق آمریکا و یکی از سرسختترین دشمنان انقلاب اسلامی میگوید: ایران سی و چند سال تحت شدیدترین تحریمها بوده است، اکنون با این همه مشکلات رتبه هفده اقتصاد جهان است. دانش هستهای را نهادینه کرده و در سلولهای بنیادین جزء پیشقراولان جهان است.
همچنین پنجمین ارتش و قوای مسلح نظامی جهان را داراست و خاورمیانه کاملاً تحت نفوذ و سیطره آنهاست. من اعتقاد راسخ دارم این کشور با این ظرفیتها و توان بومی، در آیندهای نه چندان دور احیاگر تمدن بزرگ اسلامی- ایرانی مورد نظر آیتالله خمینی میشود. به قول معروف بزرگی آن است که دشمن هم اقرار کند. این را مردم نمیدانند. هشتاد- نود درصد مردم نمیدانند. میگویند نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران. نمیدانند که اگر ما به کمک سوریه نرفته بودیم، داعش به داخل کشور ما میآمد. نمیدانند که نتانیاهو گفته بود که ما بعد از شکست حماس به سراغ ایران خواهیم رفت. بنابراین این شرایطی که ایجاد شده است، یک مشت مردم مسلح صاحب زمین فلسطینی به نام حماس روبروی نیرومندترین ارتشهای منطقه مورد حمایت آمریکا و اروپا ایستادگی کرده است و به گفته مقامات اسرائیلی هیچ نشانی از شکست در آنها نیست. این کارنامه انقلاب اسلامی است.
نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران، یعنی کشوری میخواهند مثل افغانستان. کشوری کم بهاء و کم اعتبار میخواهند و حالا انقلاب اسلامی به لحاظ علمی، سیاسی، اجتماعی و نظامی یکی از بینظیرترین کشورهای دنیاست که مردم باید این را بدانند.
کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» چقدر میتواند در دستاوردهای انقلاب تاثیرگذار باشد؟
چهل و چهار سال از انقلاب میگذرد و من چهل سال برای دهه فجر به تلویزیون دعوت شدهام. همین امسال هم دعوت شدهام. من دو هفته پیش از ساعت دو تا پنج تلویزیون بودم. زیرا مردم با زبان و بیان و الفاظ و خط من آشنا هستند. یکی از کارشناسان میگفت: یکی از کارشناسانی که این همه سال به تلویزیون آمد و برای ما هیچ مشکلی ایجاد نکرد، دکتر بشارتی است. این آقا حرفهایی که مردم دوست دارند را بیان کرده است. کتاب من مثل بیان من است. اگر مردم بیان مرا دوست دارند، نوشتههای من را هم دوست دارند. در این شرایطی که کتاب کم طرفدار است. هر کدام از این مجلدات سه هزار جلد چاپ میشود و میبرند. بسیاری از کتابهای من به چاپ چهارم رسیده است.
نوشته پشت جلد پنجم کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» خیلی مهم است که برایتان میخوانم: خبرنگار مجله فرانسوی اکسپرس همزمان با اشغال کویت از صدام پرسید: چرا شما در طول جنگ هشت ساله با ایران حتی یک روز هم لباس رزم را از تن بیرون نیاوردید؟ برعکس در طول یک سال و یک ماه جنگ با کویت حتی یک روز هم لباس رزم نپوشیدید؟ صدام گفت: من در طول مدت جنگ با کویت حتی یک مرد هم روبهروی خود ندیدم در حالیکه در مدت جنگ هشت ساله با ایرانیان جز مردترین مردان روزگار روبهروی خود ندیدم. این جنگ هشت ساله چه تاثیراتی در کشور ما، در منطقه و در دنیا داشته است. مدرنترین سلاحها در اختیار صدام بود. شصتویک کشور از صدام حمایت میکردند، در حالیکه از ما جز خدای ما حمایت نکرد.
حتی در زمانی که من قائم مقام وزیر خارجه بودم، سفیر وقت اتحاد شوروی که پیرمردی بود به دیدن ما آمد. بلند شد به احترام نوشتهای را از رو خواند؛ با کمال احترام به اطلاع میرساند مقامات کاخ کرملین دستور دادند آن محموله نظامی که در پشت مرزهای دو کشور متوقف شده بود، به طرف تهران حرکت کند. آن محموله چه بود؟ ما سه تریلی سیم خاردار از یوگسلاوی خریده بودیم که از خاک شوروی به طرف کشور ما میآمد که سر مرز آذربایجان متوقف کردند، چرا؟ برای اینکه گفتند؛ اینها سلاح استراتژیک است. برای ما سیم خاردار و موتور قایق و وانت تویوتا شده بود، سلاح استراتژیک! در حالیکه مدرنترین هواپیمای سوپر استاندارد فرانسه را فرانسوا میتران، رئیسجمهور فرانسه به صدام قرض داد، کاری که در طول تاریخ بیسابقه بود. ولی سیم خاردار به ما نمیدادند. ما با دست خالی با نیرومندترین ارتش جهان که مورد حمایت استعمار بود، پیروز شدیم، مردم ما این را نمیدانند باید اینها را بیان کنیم تا همه بدانند.
کدام جلد از این کتاب و با چه موضوعی در دست نگارش قرار دارد، شرحی از این جلد بیان کنید.
جلد هفتم همین مجموعه «همگام با انقلاب اسلامی» در دست چاپ قرار دارد، یک فصل از کتابهای ما فصلی است به نام دودمان تبهکار پهلوی و تمام نکاتی که دودمان پهلوی در این کشور مرتکب شدند، مستند آوردهایم. میگفتند شهبانوی نیکوکار، حالا ما دست به افشاگری زدیم که این چهره و اطرافیانش را به مردم معرفی کنیم. شمس پهلوی در مهرشهر کرج یک کاخ داشت که سههزار جفت کفش با پول بیتالمال در این کاخ جمع کرده بود. مردم گرسنگی میکشیدند، اما شاهنشاه هشتصد میلیون پوند برای توسعه و تجدید آب لندن خرج کرده بود. چرا مردم اینها را نمیدانند؟ باید بدانند، برای اینکه بدانند باید نوشته شود تا بخوانند و بدانند.
من به کتاب خواندن اهمیت میدهم و سال گذشته دو بار برای بازدید از نمایشگاه رفتم. انسان با خواندن کتاب از یک معلم ساکت کلی مطلب بدون هزینه یاد میگیرد. علتش این است که من یافتم از بزرگان، صاحبنظران و دانشمندان که از راه خواندن آموختهاند. از محیط طباطبایی پرسیده بودند که این همه علم را از کجا یاد گرفتی؟ گفته بود از راه مطالعه و خواندن. کتاب دوست پرنفوذ و بی ادعای ماست. با داشتن کتاب هیچوقت تنها نیستیم. توصیه اکید من این است که افراد صاحبنظر که در کشور ما کم نیستند نسبت به تدوین تاریخ انقلاب اسلامی بیشتر کوشش کنند که اگر ما ننویسیم، دشمنان ما علیه ما خواهند نوشت.