خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه- سیده فاطمه سادات کیایی: پیامبر اعظم (ص) در شرایطی متولد شدند که فرهنگ مردم شبه جزیره عربستان به فرهنگ جاهلیت شناخته میشد. قرآن کریم ویژگیهایی از این فرهنگ جاهلی را در آیاتی بیان کرده است که نمونه آن آیه دوم سوره جمعه است که میفرماید: هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ… در معنی لغات امی به معنای بی سواد است یعنی جامعه عربستان در آن زمان بیگانه با خواندن و نوشتن بود. و یا حضرت علی (ع) در خطبه ۲۶ نهج البلاغه در خصوص وضعیت حاکم بر شبه جزیره عربستان میفرماید: «همانا خدا محمّد را برانگیخت، تا مردمان را بترساند، و فرمان خدا را چنانکه باید رساند. آن هنگام شما ای مردم عرب بدترین آئین را برگزیده بودید، و در بدترین سرای خزیده. منزلگاهتان سنگستانهای ناهموار، همنشینتان گرزه مارهای زهردار. آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلو آزار. خون یکدیگر را ریزان، از خویشاوند بریده و گریزان. بتهاتان همه جا بر پا، پای تا سر آلوده به خطا.» قرآن به عنوان کتابی آسمانی توصیف درستی از دوران جاهلیت ارائه داده است در آیه ۱۵۴ آل عمران است که میفرماید: وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ. این آیه از ظن جاهلی که ویژگی مردمان دوران جاهلیت درباره خدا و عدم باور به قدرتهای الهی بود اشاره دارد.
در کنار این وضعیت سیاسی جامعه عربستان فاقد حکومت مرکزی بود و قبایل و طوایف بر پایه داشتهها و وجاهتی که داشتند دارای قدرت بودند، قبایل مختلف حاکمیتهای مستقل از هم داشتند و میان آنان درگیریها و رقابتهایی برای گرفتن امتیاز جریان داشت. در این شرایط پیامبر مکرم اسلام ظهور کرد تا منادی عدل و عدالت، آزادگی و خداپرستی نه تنها برای مردم شبه جزیره عربستان بلکه برای مردمان شرق تا غرب کره زمین و بشریت باشد.
بر این اساس و در ایام ولادت پیامبر اعظم (ص) و هفته وحدت در گفتوگویی با حجت الاسلام مصطفی صادقی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در خصوص شرایط اجتماعی جامعه در زمان ولادت پیامبر پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
زمان ولادت پیامبر شرایط اجتماعی جامعه و وضعیت دینی حاکم چگونه بود و پیامبر در چه شرایطی متولد شدند؟
پیامبر در دورانی متولد شد که قرآن از آن به جاهلیت تعبیر کرده و چهار ویژگی برای آن ذکر میکند: یک آِه این است که یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّة ی گمانهای نادرست درباره حق تعالی داشتند، آیه دیگر: أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً یعنی بدون علم و بر پایه هوا و هوس قضاوت میکردند. آیه سوم تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی یعنی خودنمایی و رفتارهای ناهنجار اجتماعی و چهارم هم درباره تعصب است که قرآن با تعبیر حمیت از آن یاد کرده است: فی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ. در زمان تولد پیامبر انواع شرک به خدا رواج داشت از آیه اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی استفاده میشود که خدا را میشناختند ولی مظاهر و نمادهایی برای او ساخته بودند و آنها را میپرستیدند. حیات بعد از مرگ را هم قبول نداشتند و این برای اخلاق و رفتار تأثیر زیادی داشت چون کسی که به حیات معنوی باور ندارد هر کاری را انجام میدهد. از نظر علمی هم خواندن و نوشتن یا نبود یا بسیار محدود بود.. ویژگی مهمی که قرآن یاد کرده آن است که در شرایطی که بر لبه پرتگاه بودند، پیامبر میان آنان دوستی و وفاق ایجاد کرد: فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّار.
نمونههایی از ویژگیهای اجتماعی پیامبر در عصری که در آن متولد شده و آن را تغییر دادند چه بود؟
از خصلتهای مهمی که میشود بدان اشاره کرد توجه پیامبر به دیگران و شنوا بودن او و احترام به سخن و نظرات دیگران است که به تعبیر قرآن او را اُذُن (گوش) خوانده است. هر چند این کلمه را مخالفان آن حضرت به عنوان عیب به کار بردند ولی خداوند از این صفت او تمجید کرد و فرمود گوش بودن و شنوا بودن که خوب است و برای شما مایه خیر است. قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُم این یکی از مشکلات اجتماعی است که کسی حرف دیگری را نشنود و توجه نکند بخصوص اگر در جایگاه والا و مسئولیت و ریاست بر دیگران باشد. تواضع خصلت دیگر اجتماعی است که پیامبر داشت. هر چند هیبت و وقار داشت ولی به گونهای نبود که دیگران احساس خوف و هراس کنند و حتی گاهی مزاح میکرد. کسی که نخستین بار او را میدید هیبتش او را میگرفت و آنکه با او آشنا میشد دوستدارش میشد.
تاریخ دیگر ادیان نظیر یهود و مسیحیت که در آن ولادت پیامبر را نوید داده بودند چقدر قابل مطالعه و بررسی است و چه چیزی از پیامبر نقل شده بود؟
این مطلبی است که در قرآن و روایات اهل بیت به آن اشاراتی وجود دارد. آیه ۸۹ سوره بقره میفرماید: وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرین یعنی یهودیان هنگام درگیری با عرب یثرب میگفتند پیامبری خواهد آمد که به وسیله او بر شما پیروز خواهیم شد. واژه یَسْتَفْتِحُونَ بسیار روشن است و وعده پیروزی خودشان به همراه پیامبر موعود را میدادند. روایتی از امام صادق علیهالسلام هم نقل شده که مؤید این روایت است. بنا به این روایت علت کوچ یهودیان به منطقه حجاز، آگاهی آنها از ظهور پیامبر آخر الزمان ذکر شده که دنبال محل ظهور این پیامبر گشتند و به حجاز آمدند. عدهای در یثرب و عدهای در شمال آنکه خیبر و مناطق اطراف بود ساکن شدند. از خود رسولالله هم مطالبی نقل شده که نشان میدهد یهودیان اطلاعاتی از ظهور آخرین پیامبر داشتند. البته باید توجه داشت که مسیحیان در حجاز اندک بودند و ارتباط چندانی با پیامبر و مسلمانان نداشتند. مشهورترین ارتباط آنها همان آمدن به مدینه و قضیه مباهله است که آن هم به صلح ختم شد ولی یهودیان در کنار پیامبر حضور داشتند.
با توجه به شنیدهها پیروان آئینهای ابراهیمی به خوبی پیامبر را میشناختند و منتظر تولد ایشان بودند اما چرا به مخالفت با حضرت پرداختند؟
بله در پاسخ قبلی هم اشاره شد که قرآن و روایات چنین تصریحاتی دارد. البته در خصوص اینکه قوم یهود منتظر پیامبری پس از عیسی مسیح یا ماشیح بودهاند یا دیگر منتظر پیامبری نبودهاند بحث تخصصی ادیان است که باید از دوستان متخصص این رشته پرسوجو کرد ولی قرآن بخصوص در آن آیه سوره بقره چنین تصریحی دارد و منظور از آن آیه یستفتحون هم یهودیان است نه مسیحیان. اما اینکه چرا با پیامبر مخالفت کردند میتوان این پاسخ را هم از آیات قرآن استفاده کرد. قرآن کریم به ویژگیها و باورهایی از یهود اشاره کرده مانند نژادپرستی که در سخنان آنها هم موج میزند. مثلاً اینکه خود را قوم برگزیده میدانستند و میگفتند آتش جهنم به ما نخواهد رسید این ویژگی باعث میشود که اگر پیامبر از غیر خودشان باشد چندان خوشایند آنها نباشد. دیگر خصوصیات بارز و مشهور آنها پیمان شکنی است که بازگشت از حرف خودشان برای ظهور پیامبر، هم به نوعی بر هم زدن پیمانی است که خودشان داشتند. ویژگی دیگر یهودیان که قرآن به آن اشاره دارد بهانه جویی است. اینها همه میتواند از علل و عوامل مخالفت با پیامبر باشد.