یازدهم ذیالقعده روز میلاد باسعادت امام رضا(ع) است، امامی که مأوای شیعیان و حتی غیرشیعیان سراسر جهان است.
سایت اندیشه ما به نقل از خبرنگار ایکنا به مناسبت میلاد ایشان، با آیتالله محمدهای یوسفی غروی، استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه، گفتوگو کرده و به موضوعاتی مانند خانواده ایشان، وضعیت سیاسی دوره امام رضا(ع)، نام و القاب آن حضرت و … پرداخته است که این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ـ ممکن است این تلقی وجود داشته باشد که چون امام رضا(ع) معصوم است، نیازی به پرداختن به ویژگیهای خانوادگی ایشان نیست. درحالی که آشنایی با خانواده امام برای علاقهمندان حضرت، لازم و جذاب است. در این باره توضیح میدهید؟
امام رضا(ع) از دودمانی پاک و پاکیزه برآمد که درجات بزرگواری و کمال را درنوردیده و به قله آن دست یافت. افراد این خاندان بر قله ارزشها و عناصری چون اندیشه پاک، مهرورزی، منش و رفتار درست و خداپسندانه، که شخصیت انسانی را میسازد، قرار داشتند و چون ستارههای درخشانی مسیر انسانیت را روشن کردند و در تاریخ اسلام الگویی سرافراز محسوب میشوند و به همین دلیل براساس روایت ثقلین، همسنگ قرآن کریم خطاب شدند.
پدر ایشان حضرت موسی بن جعفر کاظم(ع) وارث همه خصلتهای ستوده و جامع بود؛ یکی از علمای معروف اهل سنت به نام ابن حجر هیثمی در توصیف پدر ارجمند امام رضا(ع) گفته است که ایشان دانش و فضل و کمال امام صادق(ع) را به ارث برده بود و از آن رو ایشان را کاظم خواندهاند که بسیار بردبار بود و از دیگران و کارهای بد آنها چشمپوشی میکرد. مردم عراق او را دروازه برآوردن حاجات به سوی خدا یعنی بابالحوائج میخواندند و او عابدترین و زاهدترین و بخشندهترین انسان روزگار خود بود. مادر امام رضا(ع)، ام ولد(کنیزی که با زادن فرزند، آزاد میشود) به نامهایی چون نجمه، سکن، سمان و تکتم نامیده شده بود که امام کاظم(ع) نام ایشان را به طاهره تغییر داد. بنابراین امام رضا(ع) در چنین خاندانی پرورش یافت و بزرگ شد.
دلیل تغییر نام ایشان چه بود؟
به صورت کلی یکی از سنن نبوی این بود که نامهای بردگان و کنیزکان را به مناسبات مختلف تغییر میدادند، زیرا یادآور اسارت آنان و مصیبتها بود. لذا نوعی تغییر روانی از سوی اسلام پیشنهاد شده است؛ مرحوم سیدمحسن امین عاملی، صاحب اعیانالشیعه، که کتاب دیگری به نام «المجالس الثنیه» در مورد ۱۴ معصوم دارد، تذکر داده اختلافی که در نامهای ائمه(ع) وجود دارد به این سبب است که وقتی همسران کنیز خود را میخریدند، نامشان را تغییر میدادند و بعد که با آنها ازدواج میکردند و باردار میشدند، نامشان را عوض میکردند و حتی وقتی صاحب فرزند میشدند، نام آنان را تغییر میدادند.
از والدین امام رضا(ع) صحبت شد. در مورد نام اصلی امام هشتم و اسامی و القاب دیگر ایشان، که از سوی پدر بزرگوارشان گذاشته شد، توضیح دهید.
نام اصلی امام رضا(ع) علی است؛ یعنی امام کاظم(ع) او را به نام جدش، امام علی(ع) نامید و چون کنیه علی(ع) ابوالحسن است، کنیه امام رضا(ع) هم ابوالحسن است؛ در زیارتهای ایشان میخوانیم: «السلام علیک یا ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع).» متأسفانه در بین شیعیان عرب به اعتبار اینکه پدر امام جواد(ع) است، به «ابومحمد» شناخته شده و نام امام جواد(ع) هم محمد است و این برخلاف سنت معصومین(ع) دانسته میشود، زیرا مثلا وقتی امام کاظم(ع) نام فرزند خود را علی نهاد، کنیه امام علی(ع) را بر او قرار داد که ابوالحسن است. البته بد نیست بدانید که از نظر شرعی، وجود کنیه الزامآور نیست که بگوییم اگر اعراب ایشان را به ابومحمد خطاب میکنند، ایراد شرعی دارد.
وقتی فرزند امام زینالعابدین(ع)، که داماد عمویش امام حسن(ع) بود، به دنیا آمد، ایشان فرزند را نزد پدر بزرگوارش، امام حسین(ع)، بردند و امام حسین(ع) بعد از اذان و اقامه، نام او را به نام جدش، پیامبر اکرم(ص)، محمد نامید. از آنجا که پیامبر(ص) فرموده بودند که به نام من نامگذاری کنید، ولی نام و کنیه مرا یکجا جمع نکنید (یعنی نگویید محمد ابوالقاسم)، امام حسین(ع) کنیه امام باقر(ع) را ابوالقاسم انتخاب نکرد، بلکه به خاطر عمویش، جعفر طیار، نام محمدباقر با کنیه ابوجعفر را برای او انتخاب کرد. در مورد امام رضا(ع) آمده است که وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمدند، نام ایشان را محمد و کنیه او را ابوجعفر نامیدند؛ البته امام باقر(ع) ابوجعفر اول و امام جواد(ع) ابوجعفر ثانی هستند. علامه محمدتقی شوشتری گفته است که چون نام امام زمان(عج) همنام پیامبر(ص) است، کنیه ایشان را بنا بر سنت اهل بیت(ع) که هر محمدی را ابوجعفر مینامند بنابراین کنیه سنتی امام زمان هم ابوجعفر خواهد بود.
پس چرا امام عصر(ع) بیشتر با کنیه اباصالح شناخته شدهاند؟
الان کنیه اباصالح در مورد ایشان بسیار معروف است که مبنای روایی ندارد و فقط فرضیه مرحوم سیدبن طاووس است؛ ایشان در کتاب «الامان من اختار الاسفار و الازمان» که در مورد سفر است آورده که اگر کسی در بیابان گم شد، بهترین کار، توسل به امام هر زمان است، ولی چون قرار است نسبت به امام زمان تقیه شود، نیازی نیست نام ایشان را بر زبان جاری کنیم. این فرضیه از سوی ایشان در قرن هفتم هجری بیان شده است، یعنی چون نمیدانند امام زمان(عج) فرزندی دارند اعراب تفال به خیر میزنند و رای اینکه خداوند فرزند صالحی به او عطا کند این کنیه پیشنهاد شده، در صورتی که بر اساس شیوه ائمه، کنیه سنتی و شرعی ایشان، همان اباجعفر خواهد شد. عجیب است که در بین همه علمای شیعه و سنی هم هر کسی نامش محمد است همین کنیه را برای او انتخاب کردهاند، از جمله شیخ صدوق، شیخ طوسی و کلینی و دیگران حتی طبری معروف، صاحب تاریخ طبری، کنیهاش ابوجعفر است. بنابراین این سنت از اهل بیت در بین همه مسلمین تلقی به قبول شده است.
همسر امام رضا(ع) و مادر امام جواد(ع) که آخرین نامش، طاهره است، قبل از آن تکتم نام داشت؛ یعنی چیز لطیف و ظریفی که نباید در همه جا و برای همه کسی همگانی باشد و در حقیقت به معنای پوشیدن چیز ارزشمندی مانند طلاست. امام رضا(ع) در سال ۱۴۸ هجری، سال شهادت جدشان، امام صادق(ع) به دنیا آمدند که شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا(ع) به زندگینامه امام پرداخته است؛ شیخ صدوق این کتاب را به صاحب بن عباد، اولین وزیر شیعی آلبویه، هدیه کرد، زیرا او علاقه خاصی به امام رضا(ع) داشت و تاریخ ولادت امام در این کتاب سال ۱۴۸ ذکر شده است.
برخورد امام کاظم(ع) در مواجهه با تولد امام رضا(ع) چگونه بود؟
وقتی امام رضا(ع) به دنیا آمدند، امام کاظم(ع) ولادت این مولود فرخنده را با این عبارت به همسرش تبریک گفت: ای نجمه، این مولود بر تو مبارک باد و نجمه فرزند را که در سریری پیچیده شده بود به حضرت تحویل داد و آن حضرت در گوشش راستشان، اذان و در گوش چپ اقامه خواند و آنگاه آب فرات خواست که علما دو معنا برای فرات ذکر کردهاند؛ یکی آب گوارا که در قرآن آمده است و دیگری آب رودخانه فرات(کربلا) که به کام بچه بریزند. سپس به نجمه فرمود نوزاد را بستان که او حجت خدا بر روی زمین خواهد بود.
آنگاه نام جدش، امیرالمؤمنین علی(ع)، را بر او نهاد؛ ایشان به چند نام خوانده شده است که مشهورترین آنها رضا(ع)، صابر، زکی، سراجالله، قرهعین است و ابوالحسن مشهورترین کنیه دانسته میشود و برای جلوگیری از تداخل کنیه امام رضا(ع) و امام کاظم(ع) (که ایشان هم دو کنیه ابوالحسن و ابوابراهیم داشت) امام کاظم(ع) را ابوالحسن ماضی و امام رضا(ع) را ابوالحسن ثانی خواندهاند. به هر حال امام در دوره منصور دوانیقی زاده شد و در دامان امام کاظم(ع) بالید و سه دهه از عمر شریفشان را با ایشان سپری کرد. طبق مفاد آیه تطهیر، خداوند هر نوع آلودگی را از خاندان اهل بیت(ع) پاک کرده و امام رضا(ع) هشتمین گوهر از چنین خاندانی است؛ خاندانی که چنگ زدن به آنها در کنار قرآن طبق روایت نبوی مایه سعادت انسان است؛ خاندانی که کشتی نجات است و هر کسی از آنان دور شود در ورطه گمراهی خواهد افتاد.
_ وضعیت علویون و حسنیها در دوره امام رضا(ع) و نحوه مواجهه امام با مأمون به عنوان هوشمندترین خلیفه عباسی چگونه بود؟
امام رضا(ع) به سرعت به شخصیت برجسته جهان اسلام تبدیل شد و در موضعگیری سیاسی خود بسیار قوی بود و هرگز فریب چهره دوگانه هوشمندترین خلیفه عباسی یعنی مأمون را نخورد و زیر بار فریبکاری او نرفت. مأمون ابتدا به امام پیشنهاد پذیرش خلافت داد، ولی امام نپذیرفتند و سپس پیشنهاد ولایتعهدی داده شد، آن هم در شرایطی که شیعیان و علویون با همپیمانی با زیدیان زیر بار ظلم و ستم حکومتهای بنی عباس و در اقلیت بودند ولی در ۱۰ نقطه از سرزمینهای اسلامی علیه حکومت بنیعباس قیام کردند.
مأمون قصد داشت با پیشنهاد خلافت، قیامهای حسنی را ساکت و خاموش کند، ولی نیازهای روز و شرایط زمانه از یک سو و فشارهای مأمون از سوی دیگر سبب شد تا امام(ع) پیشنهاد ولایتعهدی مشروط را بپذیرند و امام رضا((ع) هم از این موقعیت نهایت استفاده را برای ارتقای جایگاه شیعه و تحکیم معارف اهل بیت(ع) کرد و با تمام خطوط مجعول فکری و منحرف هماوردی کرد که در مناظرات ایشان با همه ادیان و فرقههای دیگر به صورت مفصل در تاریخ وجود دارد. مأمون متوجه خطر بزرگ امام رضا(ع) شد و تنها راه رهایی از خطر را در این دید که با شیوهای پست، امام رضا(ع) را از میان بردارد؛ او زمانی به عمق این خطر پی برد که امام رضا(ع) پایههای رسالت نبوی و علوی را محکم و جمعی از شاگردان بزرگ و مبرز خود را تربیت کرده بود و آنان در آن شرایط سخت و در حالی که امت اسلامی زیر بار ستم بود، مشعل هدایت را بر دوش کشیدند و راه را فراروی پیروان اهل بیت(ع) قرار دادند.
_ اگر بخواهید چند شاخصه مهم را برشمارید که نشانه اثرگذاری امام رضا(ع) است به کدام ویژگیها اشاره میکنید؟
تأمل در متونی که از حضرت به دست ما رسیده گویای چند مطلب است؛ اول گستره فعالیتهای علمی امام رضا(ع)، دوم جایگاهی که دانشگاه امام رضا(ع) در تربیت شاگردان به آن دست یافته بود و سوم نوآوریهای علمی آن حضرت که میتوان به قواعد و روشها به منظور تحقق اهداف اهل بیت(ع) در سیاست و فرهنگ اشاره کرد.