گردآورنده شعرهای عاشورایی به زبان انگلیسی است/ شعرهای عاشورایی را به انگلیسی ترجمه کرده است/ مترجم کتاب سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به زبان انگلیسی است/ نوشتهها و کتابهای او مورد توجه انگلیسی زبانان و حسین دوستان دنیا قرار گرفته است/نگاه غربیها به امام حسین(ع) را جهان شمول می داند.
استاد دکتر محمدرضا فخر روحانی از اساتید دانشگاه قم و مترجم شعرهای عاشورایی و نیز کتاب سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا اثر مرحوم آیتالله نجمی(ره) به زبان انگلیسی در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری حوزه از جهانشمولی قیام امام حسین(ع) و نگاه پیروان دیگر ادیان به سالار شهیدان میگوید.
*با تشکر از شما این که فرصت را در اختیار خبرگزاری حوزه قراردادید.
بنده محمدرضا فخر روحانی متولد قم و درسخوانده رشتههای ادبیات انگلیسی و زبانشناسی هستم و دکترای زبانشناسی را حدود ده سال قبل از دانشگاه تهران گرفتم.
* در زمینه ترجمه آثار اهلبیت به خصوص ترجمه سخنان سالار شهیدان کربلا به زبان انگلیسی کار کردهاید، چگونهاین ایده برای شما به وجود آمد؟
بیش از دوازده سال قبل بود یکی از همکاران در دانشگاه قم سؤالی مطرح کردند، شاید فکر نمیکرد بنده با جدیت به این مطلب بپردازم، همکار من سوال کرد: آیا در زبان انگلیسی راجع به امام حسین شعر پیدا میشود یا خیر؟ برای مصداق هم چیزی را مطرح نکرده بود که مثلاً در فلان دوره ادبی یا توسط فلان شاعر شعری سروده شده یا نه؟، یک سؤال خیلی کلی مطرح کرد، خیلی راحت میتوانستم بگویم نیست، چون ندیده بودیم، اما بنده برای جواب این سؤال خیلی با احتیاط برخورد کردم و گفتم تا به حال در کتابهایی که خواندهام شعر لاتین راجع به امام حسین پیدا نکردهام، اما برهان قاطعی برای عدم وجود چنین شعری نیست، لذا میگردم شاید چیزی پیدا کنم! نمیدانستم که این تحقیق سرآغاز مسیر جالبی است!
*چگونه این جستجو را آغاز کردید؟
حقیقتاً نمیدانستم این جمله "من میگردم" چه تبعات مثبتی خواهد داشت، شروع کردم به گشتن در منابعی که در اطراف خود داشتم، اول برخورد کردم به یکی دو شعر انگلیسی سروده «خانم ساروجینی نایدو » که از مشاوران «مهاتما گاندی » هند بود، این خانم مسلمان نبود، ولی من دو شعر از او در دو نسخه و دو روایت دیدم، یک متن تماماً انگلیسی که از نظر املایی باهم تفاوت داشتند.
برای اینکه اصل این شعر را پیدا کنم، تصمیم گرفتم به هند سفر کنم چرا که فهمیدم این خانم هندی هنوز هست، تصمیم گرفتم به جایی بروم که ملتقای برخورد زبان انگلیسی و فرهنگ عاشورایی باشد،
*در سفری که به هند داشتید آیا اشعار دیگری هم درباره امام حسین علیهالسلام به زبان انگلیسی برخورد کردید ؟
در سفر اولی که به هند داشتم به اشعار خیلی بهتری در مورد امام حسین رسیدم، دوستان هندی خیلی خوبی از اساتید دانشگاه و محققین پیدا کردم و البته آن موقع رایزن فرهنگی ایران در هند خیلی به من کمک کرده بود و یک محل اقامتی را به بنده معرفی کرده بودند با هندوها و شیعیانی که به امام حسین(ع) علاقه و ارادت داشتند ملاقات داشتم آنها از نظر تحصیلی تخصص دیگری داشتند و صرفاً شیعه بودند، مثلاً با یک نفر، برخورد داشتم که صرفاً شیعه بود و اطلاعات ادبی خاصی نداشت و رشتهاش علوم سیاسی، بود یا کسی که صنایع هوا و فضا خوانده بود یا تخصص های مختلف دیگر. بنده دست کم سه بار به هند رفتم و هر بار که رفتم چیزهای خیلی خوبی پیدا کردم، به دهلی، علیگر ، حیدرآباد و … سفر کردم در حیدرآباد مطالب و اشعار بسیار زیبای را به زبان انگلیسی پیدا کردم کتابی در موضوع برگزاری مراسم محرّم از سوی غیرمسلمانان و هندوها در ایالت آندرا پرادش پیدا کردم، کتاب بسیار زیبایی است، غیر از دو نفر مسلمان و شیعه بقیه تماماً غیرمسلماناند و اشعار بسیار زیبایی دارد که در واقع تأثیر تاریخی نهضت عاشورا در آن منطقه را نشان میدهد. البته اشعاری که آنجا دارد با ترجمه انگلیسی و به زبان محلی خودشان است، مضامین اشعار هم مباحثی مانند بهره مندی از شفاعت اهلبیت(ع) در آن دنیاست، یا شجاعت و انسانیت امام حسین علیهالسلام و نیز نقش ارادت ورزی نسبت به امام حسین علیه السلام در جلب نظر محبتآمیز حضرت زهرا سلام الله علیها..
*رویکرد غیرمسلمانان به قیام امام حسین(ع) و وقایع عاشورا چگونه است؟
وقتی غیرمسلمانان با امام حسین(ع) برخورد میکنند، رویکرد اسلامی به آن ندارند، مثلاً به صفات برجسته انسانی امام بیشتر توجه میکنند، میگویند: امام حسین مظهر انسانیت است و آنهایی که با او جنگیدند چقدر خارج از انسانیت بودند، نتوانستند آن وجود تماماً نور را تحمل کنند و کاملاً موضوع را انسانی مطرح میکند، اما ما شیعیان موضوع امام حسین را به صورت درون دینی مطرح میکنیم و میگوییم: امام حسین قصد هدایت انسانها را داشت اما عدهای نخواستند هدایت شوند، ولی غیرمسلمانها با نگاهی کاملاً انسانی و حقوق بشری این جریان را مطرح میکنند، لذا ما وظیفه داریم با نگاه جهانی به قیام عاشورا بنگیریم و آن را مطرح کنیم چون طرف مقابل مسیحی، زردشتی یا بودائی است و اصل امامت را نمیداند، اگر اباعبدالله (ع) با زبان جهانی معرفی گردد، همگان پی به عظمت او میبرند.
*آیا دنیا پتانسیل معرفی حضرات معصومین و سالار شهیدان کربلا را دارد؟ دلیل این امر چیست؟
من با سفرهایی که به برخی نقاط مختلف دنیا داشتم، متوجه شدم به هیچوجه وجود مقدس امام حسین(ع) و سایر معصومین را نباید تنها به شیعه و حتی جهان اسلام محدود کنیم، وجود مقدس امام حسین و باطن واقعه عاشورا چیزی است که در همه دنیا قابل طرح و بحث و شرح و درس گیری است، این یک موضوع کاملاً بینالمللی است و ما اصلاً نمیتوانیم آن را به جهان اسلام محدود کنیم، چرا که ایشان با زبان فطرت با مردم صحبت میکنند، همانگونه که خداوند در قرآن فرمود «هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ» قرآن برای کل مردم نازلشده، نه فقط برای مسلمانان؛ ائمه طاهرین(ع) که مفسرین قرآن و تبیینکنندگان قرآن هستند، با زبان فطرت با انسانها صحبت میکنند، ما نمونههای فراوانی داریم که مسیحی خدمت امام صادق(ع) میآید و جذب اسلام میشود، یا خدمت امیرالمؤمنین میرسد و با یک برخورد جذب اسلام میشود، چرا که این برخورد؛ یک برخورد درون دینی نیست، بلکه یک برخورد الهی و انسانی است و هر کس حداقل زبان انسانیت را متوجه شود، جذب این برخورد میشود.
*چه مشکلاتی در مسیر یافتن اشعار مرتبط با امام حسین علیهالسلام در زبان انگلیسی داشتید؟ آیا توانستید به اشعاری که در عصر نزدیک حادثه عاشورا توسط غیرمسلمانها سروده شده بود دست پیدا کنید؟
یکی از مشکلاتی که داشتم این بود، امکان دسترسی به زندگینامههای برخی شخصیتهای جهان که من اشعار ایشان راجعبه امام حسین(ع) را یافته بودم، نداشتم، دلیل آن هم این بود با بودجه شخصی، این کارها را دنبال میکردم و بنابراین، اقامت من در حدود یک هفته تا ده روز بود و تنها یک بار بود که حدود بیست روز توانستم بمانم، این اقدامات برای کسی میسور است که بتواند مدتها در آنجا بماند، این اشعار و مطالب را پیگیری کند و فرصت من اجازه نمیداد که دنبال این قضیه بروم، تا زندگینامه فلان شاعر را بیابم و بدانم او در چه سدهای زندگی میکرده، بعضی شعرا هستند که کتابشان وقتی چاپ میشود، تاریخ دارد و یا خود شعر تاریخ دارد؛ ولی برخی اینطور نیستند، اگر ما بخواهیم اینها را تاریخ بزنیم، من چنین امکانی نداشتم که بتوانم چند ماه بمانم و با خیال راحت این را پیگیری کنم.
*قدیمیترین سندی که توانستید پیدا کنید مربوط به چه قرنی بود؟
قرن 18 میلادی مربوط یعنی حدود سال 1720 که یک شرقشناس اروپایی، راجع به ساختن مهر کربلا و جنبههای هنری بهکاررفته در آن صحبت کرده، اگر بخواهیم به اسناد و مدارک بهتری دست پیدا کنیم، لازم بود چند ماه به این کشورها سفر کنم و به کتابخانههای آنها دسترسی داشته باشم، درحالیکه من روی بودجه شخصی خودم حساب میکردم، آن هم با حقوق معلمی؛ در همین حد هم که اینها را با دست خالی پیداکردهام، کار بزرگی بوده است.
* نوع اشعاری که یافتهاید از امام علیهالسلام چگونه یاد شده است؟
در بیشتر این اشعار امام حسین(ع) را بهعنوان نماد برجسته انسانیت در دنیا معرفی کردهاند، وقتی یک غیرمسلمان به امام حسین(ع) نگاه میکند، نگاهی درون دینی نیست، چون خودش به لحاظ اعتقادات به درون جامعه اسلامی تعلق ندارد، بلکه نگاهی جهانی است و نشان میدهد چهقدر ظرفیت وجود دارد تا این پیام همین امروز جهانی شود و بنده به جرأت میگویم اگر بخواهیم پیام امام حسین(ع) را بهعنوان عالیترین متد انسانیت به دور از هر گونه بحث اعتقادی، مطرح کنیم، همین الآن میتوان آن را در تمام محافل انسانی دنیا بهعنوان نماد عالی انسانیت مطرح کرد، من نمونههای ادبی آن را دیدهام و اگر این نمونهها را ندیده بودم، نمیتوانستم این مطلب را عرض کنم، من قبل از این سفرهایی که رفتم، این دیدگاهی را که الآن دارم را نداشتم؛ لذا به جرأت بهشما میگویم که چنین ظرفیتی وجود دارد.
* علت نفوذ کلام اهلبیت چیست؟
در زیارت جامعه کبیره ما میخوانیم «کلامکم نور»، هر انسانی که بینایی داشته باشد، این نور را میتواند درک کند، بنابراین اعتقاد دارم تعالیم اهلبیت(ع) ظرفیت این را دارد تا جهانی شود، حال اگر تا به حال این امر میسر نشده، کم کاری از ماست.
*اشعار عاشورایی که از بین متون انگلیسی یافتهاید در چند مجلد منتشر شده است؟
جلد اول کتاب در یک مجلد چاپ شد و ناشر کتاب حرم مطهر امام حسین(ع) بود و در سفرهای بعدی کتاب تبدیل به دو مجلد شد و این چاپ مشترک جامعة المصطفی(ص) و حرم مطهر امام حسین(ع) است. برای اینکه کتاب به جلد دوم خود برسد، ارتباطات بنده خیلی بیشتر شد گاه شاعران انگلیسیزبان اشعارشان را برای من ایمیل میکردند؛ یکی از اینها یک شاعر هندوست که شعر بسیار زیبایی برای امام حسین (ع) دارد و در یک مراوده ایمیلی که با او داشتم، سؤال کردم شما این شعر را چهطور سرودی؟ پاسخ داد اولاً من مسلمان نیستم و هندو هستم، اولین باری که به کربلا رفتم و جلوی حرم حضرت قرار گفتم، خودم را در میدان مغناطیسی قوی امام حسین دیدم و دیگر نتوانستم جلوی احساساتم را بگیرم و در همین حال و هوا متوجه شدم در جلوی بارگاه شخصیتی ایستادهام که تمام بشریت میتوانند به او افتخار کنند و این شعر را گفتم؛ شعر کوتاهی است، ولی شعر زیبایی است و متن آن را هم در کتاب آوردهام.
*از خاطرات سفرهای خارجیتان برایمان بگویید؟
یادم نمیرود در هندوستان مجلسی برگزار شده بود و جالب آنکه مداح و ذاکر مجلس، مسلمان نبود، بلکه هندو بود و آنچنان در مورد امام حسین(ع) شعر میگفت که تمام جمعیت را منقلب میکرد، در اولین سفری که به هند رفته بودم و با اشتیاق خاصی کتابها را جمع میکردم، در برگشت درب ورودی فرودگاه دهلی افسر پلیسی بود که گذرنامهها را بررسی میکرد، وقتی دید من سه چمدان بزرگ پر از کتاب دارم، پرسید شما کجا میروید؟ گفتم برمیگردم ایران و شغلم استادی دانشگاه است؛ پرسید این چمدانها برای شماست؟ گفتم بله، همه مال من است. پرسید برای چه مسئلهای تحقیق میکنید؟ وقتی خواستم به او جواب دهم نگاهم افتاد به اتیکت نامش که روی لباسش بود، دیدم نوشته بود «حسین سینگ» یا «حسین کومار» که البته الان در اسم فامیلش تردید دارم، این فامیلها فقط مخصوص هندوهاست و برای مسلمانان نیست؛ به او گفتم در مورد این اسم یعنی حسین در اینجا تحقیق میکنم؛ او گفت: من مسلمان نیستم. با تعجب از او پرسیدم: تو مسلمان نیستی، ولی نام تو حسین است؟ گفت بله، اجازه بده من خاطرهای را برای شما بگویم، در همان شلوغی ورودی فرودگاه این خاطره را نقل کرد، من هندو هستم و پدر و مادرم، قبل از من شش دختر داشتند و با هم قرار گذاشتند که اگر پسر دار شوند نام او را حسین گذارند و من همان تک پسرم، البته من از این نوع خاطرات زیاد دارم.
در ملاقاتی که با یکی از اساتید بزرگ تاریخ دانشگاه دهلی داشتم، مطالب جالبی یافتم، ایشان بسیار مؤدبانه صحبت میکرد، دو مطلب برای من بازگو کرد: گفت: فلانی دیشب که شما به من زنگ زدی، بعد از تلفن شما با پدرم صحبت کردم، پدر من نزدیک نود سال دارد و استاد بازنشسته رشته تاریخ دانشگاه دهلی است، هر دوی ما فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج هستیم، اطباء پدر من را به دلیل کهولت سن منع کردهاند که از خانه خارج شود یا با کسی تماس داشته باشد و باید در آرامش زندگی کند، معمولاً سعی میکنیم فقط اهل خانه با پدر ارتباط داشته باشند و دیگر آشنایان با ایشان ارتباط ندارند؛ وقتی به پدرم زنگ زدم به ایشان گفتم فردا قرار است با یک استاد ایرانی راجع به امام حسین «علیهالسلام» صحبت کنم، پدرم برای لحظاتی به فکر فرورفت و بعد به من گفت: هر چه به امام حسین(ع) علاقهداری به این استاد ایرانی کمک کن و بعد اضافه کرد: آن موقع که من بچه بودم، یکی از چیزهایی که خیلی علاقه داشتیم این بود روز تاسوعا و عاشورا در دستههای عزاداری شیعیان یا پرچم سیاه بهدست بگیرم یا در دستههای عزاداری من به عزاداران آب میدادم.
*پیام امام حسین «علیهالسلام» یک پیام جهانی است
انسان وقتی در فرهنگها و جاهای دیگر میرود و این انعکاس را میبیند، متوجه میشود این پیام نمیتواند در درون شیعه و در درون اسلام حبس شود، این پیام ضرورتاً پیامی جهانی است؛ اگر این شخصیت انسانی و جهانی نبود، پیامش نمیتوانست اینگونه انسانها را متأثر کند؛ محققاً این استاد دانشگاه هندو درک عمیقی از اسلام ندارد، ولی چه جاذبهای وجود دارد؛ او که فرد دنیادیدهای بود و نوجوانی خود را در انگلستان سپری کرده و تحصیل کرده بود؛ با آن همه مظاهر غربی باز هم وقتی یاد امام حسین(ع) میافتد، اینگونه منقلب میشود، پیام اهلبیت(ع) و مخصوصاً پیام امام حسین(ع) هم فعل است هم تقلید، هر کدامش کلاس درسی است که مستمعین این کلاس درس فقط شیعیان و مسلمین نیستند، بلکه کسانی هستند که میتوانند فکر کنند، درست بیندیشند و راه انسانیت را تشخیص دهند.
*جنگ با امام حسین علیهالسلام جنگ با انسانیت است
بنده شخصاً اعتقاددارم، جنگ تحمیلی که در روز عاشورا به امام حسین(ع) تحمیل شد، جنگ بر ضد تشیع و بر ضد امام حسین(ع) نبود، بلکه این جنگ، مقابلهای با انسانیت بود، در زیارت اربعین جمله جالبی وجود دارد «ِ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ وَ الْعَمَی وَ الشَّکِّ وَ الِارْتِیَابِ إِلَی بَابِ الْهُدَی مِنَ الرَّدَی» زائر در این زیارت میگوید: امام حسین(ع) برای اینکه بندگان را از گمراهی و سرگشتگی نجات دهد جان خود را فدا کرد، این بندگان خدایی که در سرگشتگی بودند، آیا از اصحاب امام حسین(ع) بودند؟ خیر اصحاب ایشان که جزء هدایتشدگان بودند، بلکه حضرت این سعادت را نه برای دوستان، بلکه برای دشمنان میخواهد؛ شما در هیچ جنگی و در هیچ نقطهای از دنیا، جنگی را پیدا نمیکنید که فرمانده اردوگاه مقابل، لشگر دشمن را بهخاطر انسان بودنشان میخواهد هدایت کرده و کمکشان کند؛ اما این مطلب را در مورد امام حسین(ع) میبینید.
*آیا در بین کارهای خود به مقاتل و گزارشهایی از حادثه عاشورا در بین آثار غربیان و دیگران دستیافتهاید؟
اتفاقاً در کنار این اشعار، کار دیگری که مدت زیادی مشغول جمعآوری مطالب آن هستم، انعکاس مقاتل در بین غیرمسلمانان است، شما گاهی میگویید شیعه یا سنی در فلان مقتل یا کتاب تاریخی، اینچنین میگوید؟ این کارها انجام شده و من اینها را هم بهعنوان ذخایر خودم نگه میدارم، اما یک هندو، بودائی مسیحی و یا یهودی درباره امام حسین(ع) چه گفته؟ من در بین جستجوهای ترجمه انگلیسی، گزارش اولین سفیر امپراتوری بیزانس در دربار بنیامیه را راجع به امام حسین(ع) پیدا کردم؛ در این گزارش، وی شرح میدهد اینها چنین جنایتی کردهاند، یا در زمان خلفای عباسی، دو نوع تاریخ نوشته میشد، در واقع دو نوع مورخ وجود داشتند، دستهای مسلمان بودند که به عربی مینوشتند و دستهای دیگر غیرمسلمان و غیر عرب بودند که نوشتههایشان فرق داشت، اینها تاریخ عربی را برای خوشایند خلیفه مینوشتند، البته نوعی دیگر از تاریخ هم بود که به زبان سریانی مینوشتند، که خلیفه و دیگران نمیتوانستند زبان آن را متوجه شوند.
*در این گزارشها چه مطالبی بیان شده است؟
در یکی از اینها، گزارش بسیار زیبایی در مورد امام حسین(ع) آمده که وقتی جزئیات شهادت را نقل میکند، میگوید: لشگر آمد و بزرگ مردی از خاندان پیامبر(ص) خودشان را در کنار فرات تشنه کشتند، بعد او به امپراتور بیزانس گزارش میدهد که به همین دلیل بنیامیه شریک تجاری خوبی برای امپراتوری بیزانس نمیتواند باشد؛ چون انسانیت را حداقل برای شخصیتی که از خودشان است، رعایت نکردهاند.
خاطره دیگری عرض کنم، شعری به یکی از زبانهای محلی هند است که به انگلیسی هم ترجمه شده، هندوها میگویند: اگر در شب عاشورا گریه کنی و ناراحت باشی، در آن دنیا زهرا (س) تو را به بهشت میبرد و این را بهعنوان یک آهنگ در مجالس خودشان میخواندند، انسان شیفته اخلاق بالایی است که نماد مظهر انسانیت باشد، آنها فاقد اعتقادات دینی اسلامی هستند، ولی به شخصیتی رسیدند که هر انسان عاقلی، عاشق آن شخصیت میشود، چرا که ایشان با زبان فطرت، با مخاطب خود صحبت میکند.
*کلامی از هایلن فرهنگ شناس فرانسوی
تورستن هایلن پژوهشگری در مکتب انسانشناسی فرانسوی، در رساله دکترای خود با عنوان شخصیت امام حسین(ع) بر اساس ترجمه انگلیسی تاریخ طبری، میگوید: من چهرههای مثبت غالب اسطورههای دنیا را مطالعه کردهام و به این نتیجه رسیدم که غالب این شخصیتهای مثبت اسطورهای، تخیلی هستند؛ اما ترجمه انگلیسی تاریخ طبری را که بررسی کردم، دیدم بهتر از تمام افرادی که در تخیل ملتها به خوبی از آنها یاد میشود؛ نه در تخیل، بلکه در واقعیت، شخصیتی بهنام حسین بن علی(ع) است.
در ادامه این رساله وقتی آقای تورستن هایلن به آنجا میرسد که لشگر حرّ با امام حسین(ع) برخورد میکند و ایشان دستور میدهد هر چه آب برای خودمان ذخیره کردهایم به لشگر حرّ دهید، مکثی میکند و میگوید: این صحنهای است که نه من، بلکه هیچ تئوریسین جنگهای دنیا از پس تحلیل آن برنمیآید!!، اگر هیچ نمادی برای حقانیت حسین بن علی(ع) نبود؛ همین نمونه بهترین دلیل بر صلحطلبی و حقانیت امام حسین(ع) است.
در ادامه میگوید: اصلاً نمیشود گفت؛ حسین بن علی(ع) جنگطلب است، چون اصحاب حسین بن علی(ع) تمام تلاششان این بود لشگر خسته دشمن را سیراب کند و امام(ع) دستور دادند به اینها آب دهید تا از تشنگی نمیرند؛ در ادامه کلام خود میگوید: بهترین نکته درباره کم خردی لشگر بنیامیه همین بس که نفهمیدند کسی که اجازه نمیدهد اینها حیات مادیشان از بین رود، چگونه اجازه میدهد که آخرتشان از بین برود!
جناب هایلن در کلام خود حرف عجیبی میزند و میگوید: من تعجب میکنم، چهطور شیعه شخصیتی اینچنینی دارد، اما برای چنین شخصیتی از تولد تا رحلتش، فیلم و یا سریال درخوری نساخته و شخصیت او را جهانی نکردهاند و یا به ادبیات جهان معرفی نشده است.
*آیا کتاب ایشان به زبان فارسی ترجمه شده؟
نه اما این کتاب توسط یکی از دوستان عراقی، به عربی ترجمه شده و ظاهرا در حال چاپ در لبنان است.
*جنابعالی در مسیر تحقیقات خود با آقای هایلن ارتباط داشتهاید؟
من چند بار به ایشان ایمیل زدهام و بعد از آن دیگر نتوانستم او را پیدا کنم، چون ایشان دنبال فعالیتهای دیگری رفت، در یکی از ایمیلهایش نوشت، من به هیچ وجه ادعای اسلامشناسی یا شیعهشناسی ندارم. اما صرفا بهعنوان کسی که به رفتار انسانی امام حسین(ع) علاقمند بودم، جذب این رفتار شدم و در ایمیل دیگری برای من نوشته بود، من اصلا کاری به بحثهای اعتقادی که شیعه مطرح میکند ندارم؛ من نه مسلمانم و نه متخصص بحثهای اعتقادی هستم؛ من امام حسین(ع) را وقتی به قدر مطلق رفتار انسانی او نگاه میکنم، میبینم، شما در هیچ فرهنگی چنین انسانی را پیدا نمیکنید که به دشمن خود هم رحم میکند، او را نجات میدهد و تنها دلیل شایسته جهانی شدن حسین بن علی(ع) همین است.
*پیشنهاد وسوسهانگیز!
در کتاب شعرهای عاشورایی، زبان انگلیسی شعرها را انتخاب کردم و شخصیتها را خط به خط توضیح دادم، زمانی که کتاب تک جلدی شعرهای عاشورایی در حال چاپ بود، یک روز در دهلی نماینده یکی از موسسات انتشاراتی دانشگاه مطرح در اروپا با من تماس گرفت و وقت ملاقات خواست.
ملاقاتی که قرار بود نیم ساعت طول بکشد، بیش از سه ساعت طول کشید، در این ملاقات به من گفتند؛ ما خبردار شدیم شما موضوع «تاثیر امام حسین(ع) بر شعر انگلیسی» را کار میکنید؟ گفتم بله کاملا درست است برای ما خیلی عجیب است، چرا که هیچ کدام از شرقشناسان غربی به این موضوع نپرداختهاند، شما چهطور علاقهمند به این موضوع شدید؟
بعد پیشنهاد کردند کتاب را چاپ میکنند، پیشنهادهای اغواکنندهای را نیز دادند، از جمله تابعیت افتخاری کشور ایشان و موقعیت استادی دانشگاههای کشورشان، اما من بنا به دلایلی که نام این انتشاراتی را نمیبرم، به آنها گفتم، این کتاب ناشر دارد.
گفتند: کجاست؟
گفتم حرم امام حسین(ع) در کربلا
گفتند: قراردادی با آنها امضا کردهاید؟
گفتم: خیر؛ توافقشفاهی بوده؟! گفتند اگر اینگونه هست و شما توافق کتبی ندارید، کتاب را به ما بدهید و ما به عنوان یک ناشر بسیار برجسته اروپایی کتاب شما را در وسعت جهانی چاپ و توزیع میکنیم؛ بحث حقالتألیف را هم مطرح کردند و یکی از منشیهای انتشارات نیز حین صحبت، فرم حقالتألیف را آماده کرد که فقط کافی بود امضاء کنم و همه چیز تمام شود؛ گفتند: ما حقالتألیف شما را به صورت چک میدهیم و فردا صبح که میخواهید به ایران بروید در فرودگاه نقد میکند و همراه خود ببرید.
گفتم: من به شما گفتم ناشر کتاب حرم امام حسین(ع) است و نه تنها تشکیلات انتشاراتی شما، بلکه تمام دانشگاهها و انتشاراتیهای دنیا را حاضر نیستم با غبار نشسته بر دیوار حرم امام حسین(ع) عوض کنم و بیرون آمدم در خیابان تا میخواستم تاکسی بگیرم و بیایم آن شخصی که نفر اصلی انتشاراتی بود به من گفت؛ دکتر تا به حال هیچ شخصی اینگونه با ما برخورد نکرده بود.
گفتم: دقیقاً میدانستم کجا ایستادهام و با شما صحبت میکنم، از حضرت امام حسین(ع) نیز تشکر کردم که نگذاشت در این مسیر دچار لغزش شوم.
* کتاب سخنان امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را نیز به زبان انگلیسی ترجمه کردهاید؛ درباره این کار ارزشمندتان نیز توضیحاتی بدهید؟
مدتی بعد از جریاناتی که گفته شد؛ سفر حجی برای من پیش آمد، زمانی که از حج برمیگشتم در یک جلسه سخنرانی که مرا دعوت کرده بودند، متوجه شدم خطبههای امام حسین علیه السلام تا آن زمان به زبان انگلیسی ترجمه نشده یود و دوستی که در سفر حج همراه من بود در آن جلسه به من گفت: فلانی ما بحث ترجمه خطبههای امام حسین(ع) را به چندین نفر در ایران و خارج از ایران پیشنهاد کردهایم عدهای قبول نکردند و عدهای هم که قبول کردند، ترجمه دقیقی ارایه ندادند. شما این کار را قبول کنید.
*کتاب را چگونه دیدید وآیا فکر میکردید که ترجمه این کتاب نصیب شما بشود؟
کتاب؛ کتاب جا افتاده و معتبری بود، ولی هیچوقت گمان نمیکردم که افتخار ترجمهاش را داشته باشم.
*روش کار شما در ترجمه این کتاب چگونه بود و چه دقتهایی را در این ترجمه مد نظر داشتید؟
در طول اینکار مقید بودم که با وضو باشم و رو به قبله بنشینم و یکی دو تا از زیارتنامههای آقا را بخوانم و بعد شروع به ترجمه کنم؛ از آنجایی که رشته من زبان است و وقتی میخواهیم، متنی را ترجمه کنیم باید مترجم مسلط بر متن و متن در اختیار او باشد، اما در اینجا امر معکوس بود و من در اختیار متن بودم، بخشهایی از متن را در سفرهای زیارتی به کربلا؛ ترجمه کردم چرا که در این مکان حس میکردم در محضر آقا هستم، پلهپله این افتخار را پیدا کردم که اول مترجم تمام خطبهها و نامههای حضرت به زبان انگلیسی باشم.
*از آثار و برکات این ترجمه برای ما بگویید؟
صرفنظر از جنبههای اعتقادی، تاریخی و دینی حس میکنم، نفس ترجمه کردن این متون، آن چنان بردی در مجموعه تخصصی خودم به من داد که انجام دادن چندین پروژه سنگین علمی تخصصی در رشته من؛ در طی چندین سال هم هرگز نمیتوانست این اوج علمی را به من بدهد، من فکر میکنم اگر کسی دنبال تعالی و رشد صرفاً علمی هم هست، غیر از درب خانه اهلبیت(ع) جای دیگری نباید برود.
*ترجمه این کتاب چه مدت زمان برد؟
دو سال و نیم طول کشید، خیلی جالب بود، وقتی انسان این خطبهها و نامهها را ترجمه میکند، مثل این است که در محضر آقا نشسته و حس میکند خیلی به آن پیام نزدیک شده وقتی میخواهید پیام چنین ابر مردی را به گوش دنیا برساند دیگر باید عمق ماجرا را فهمید و در این راه بود، من کتابهای فوقالعاده زیادی را به فارسی و عربی مطالعه کردم خوشبختانه وقتی مشغول ترجمه بودم، مرحوم آیتالله نجمی در قید حیات بودند و یک بار کل کتاب را خدمت ایشان بازخوانی کردم، دست کم یک بار به طور کامل، خوب خواندم و تمام اشکالات را خدمت ایشان بردم و ایشان هم جواب میدادند و توضیحات شفاهی مرحوم آیتالله نجمی را در توضیحات کتاب آوردهام، یکسری توضیحات را خودم نیز اینجا آوردهام، برای اینکه کتاب به فارسی و متن به عربی و بقیه توضیحات آیتالله نجمی که اضافهشده به فارسی است.
روزی ترجمه کتاب تمام شد، روز تولد حضرت زینب (س) بود، بدون هیچ برنامهریزی قبلی در چنین روزی ترجمه کتاب تمام شد از خدای متعال خواستم این آخرین خدمت من به امام حسین «علیه السلام» نباشد، و همینطور هم شد و پس از آن ترجمه انگلیسی کاملترین مجموعه زیارتنامهها و آداب زیارت امام حسین(ع) به زبان انگلیسی را آغاز کردم. صحبتها و نامههای حضرت بسیار عمیق است به این آسانی نمیشود آن راترجمه کرد، مهمتر از همه، آخرین مناجات امام حسین(ع) به حضور پروردگار فوقالعاده سنگین بود و وقت زیادی برای ترجمه دقیق آن صرف شد.
*آیا جایی یا ارگانی این پروژه را سفارش داده بود؟
این پروژه هرگز به هیچ وجه دولتی نبود، کار شخصی بود یعنی هیچ ارگانی هنوز در این پروژهها دخیل نبود؛ اهمیت این کار در این است که فارغ از هیاهوهای کارهای اداری، این کار را انجام دادم و شاید بشود گفت که شما اولین خبرگزاری و رسانه ای هستید که بعد از چندین سال، متوجه شدهاید که چنین کاری را انجام دادهام و البته خودم هم بنا نداشتم در داخل کشور رسانه ای شوم و یا خودم را معرفی کنم.
*در ترجمه کتاب چه دقت نظرهایی را اعمال کردید؟
زمانی که این کار تایپ شد دست کم ده بار غلطگیری کردم و هر بار ترجمه را بهتر کردم، بیش از ده بار تجدیدنظر کردم و یا منابع و مصادر آن را پیدا کردم.
*چهطور شد که این کتاب را در انگلستان منتشر کردید؟
بعد از ویرایش نهایی، کتاب را برای یکی از دوستان در انگلستان ایمیل کردم, ایشان یکی از محققان ایرانی است که در انگلستان ساکن است، به من پیشنهاد کردند یک ناشر انگلیسی میتواند این کتاب را منتشر کند و پس از اطمینان از امانت داری این ناشر، قبول کردم؛ همان روز یا روز بعد، ایمیلی از طرف ناشر انگلیسی برایم ارسال شد و خیلی با احترام با من برخورد کردند.
*نظرشان راجع به این ترجمه چه بود؟
ایشان نوشته بودند ما در حال بررسی کتاب شما هستیم، ارزیابی آنها این بود که ترجمه انگلیسی شما یک زبان فاخر ادبی است و عامه مردم از این زبان فاخر ادبی سر در نمیآورند؛ یعنی تخصصی نوشتهاید و باید سادهتر بیان شود. من به ایشان گفتم: مسئله این است که شما توسط چه کسی میخواهید این متن را ساده تر باز نویسی کنید؟ گفتند: ما کتاب را به یک نویسنده انگلیسی میدهیم، ولی به دلیل اینکه او مسیحی بود، بعضی قسمتهای متن را بد بازنویسی کرده بود و من مجبور شدم بعد از بازنگری و ساده کردن متن توسط آنها، یک بار دیگر این متن را ویرایش نهایی کنم؛ سرانجام این کتاب در سال گذشته منتشر شد.
*طراحی و آرم کتاب را چگونه انتخاب کردید و توسط چه کسی انجام شد؟
من در یکی از سفرها به کربلا با آقای شیخ عبدالمهدی کربلایی، تولیت حرم امام حسین(ع) و نماینده حضرت آیتالله العظمی سیستانی صحبت کردم و به ایشان گفتم، چنین کاری را انجام دادهام و دست کم پنج شش سال ویراستار مجله ادبی انگلیسی حرم امام حسین علیه السلام بودهام و کارهای فرهنگی خودم را برای ایشان بیان کردم گفتم، ناشر شعرهای انگلیسی من حرم امام حسین(ع) است و برای ایشان توضیح دادم که موقعیت آیتالله نجمی چه بود و آیتالله نجمی این کتاب را با الگویی که مرحوم علامه امینی مولف الغدیر به ایشان داده بودند، جمعآوری کرده و این مطالب را خود آقای نجمی به من گفته بودند، بعد از ایشان اجازه گرفتم تا آرم ناشر حرم امام حسین(ع) را به عنوان ناشر همکار نشر این کتاب روی جلد کتاب باشد، و ایشان هم قبول کردند و گفتند، نسخههایی از کتاب را برای ما بفرستید.
*استقبال از این کتاب در اروپا چگونه بود؟
سال گذشته اول محرم بود حوالی یک ساعت به غروب به وقت ایران، خانمی از انگلیس با من تماس تلفنی داشت و حدود یک ساعت تلفنی در خصوص این کتاب با من صحبت کردند، ناشر انگلیسی به من گفت: شما نمیدانی چه کردهای! ما میدانیم که این کتاب چه موجی ایجاد میکند و قبل از شما کسی نتوانسته که مجموعه کامل فرمایشات حضرت را به انگلیسی ترجمه کند و شما در صحنه جهانی اولین کسی هستی که توانستهاند این کار را انجام دهید.
در ادامه این ناشر انگلیسی اضافه کرد نکته اینجاست ما حدود ده روز قبل خبر انتشار چنین مجموعهای را در انگلستان اعلام کردهایم بلافاصله تمام مساجد انگلستان اعم از شیعه و سنی خبر انتشار چنین کتابی را روی تابلوهای اعلاناتشان قرارداده اند؛ لذا یکی از چیزهایی که میتوانست اثر زیادی داشته باشد، همان متن انگلیسی خطبههای حضرت بود، چرا که این اثر در انگلستان تاثیر زیادی بر روی مخاطبان خود داشت.
ناشر میگفت: ما در ابتدا این کتاب را برای انگلستان و ایرلند در نظر گرفته بودیم، درخواستهایی از آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و آفریقای جنوبی برای ما آمده است اما الآن باید یک بازاریابی بزرگتری در این کشورها هم داشته باشیم.
من به ایشان گفتم؛ ارزیابی خود شما چیست؟ جواب داد این کتاب در دانشگاههای اکسفورد و کمبریج نیز علاقمندان زیادی پیدا کرده بهطوری که خیلی از دانشگاهها این کتاب را جزو منابع درسی فوقلیسانس و دکتری قرار دادهاند. البته اینها هنر امام حسین است.
*آیا جامعه مسیحیت نیز از این کتاب استقبال کردند؟
بله چون متن انگلیسی است، طبعا جامعه مسیحیت نیز از آن استقبال میکنند.
دو استاد مسیحی کتاب مرا توقیع کردهاند که من آنها را میشناسم، در مجامع مسیحی آنهایی که از نشر این کتاب مطلع شدهاند از این کتاب استفاده میکنند و انشالله قرار است به زبانهای دیگر دنیا نیز ترجمه شود.
* آیا حق التالیفی هم دریافت کردید؟
سؤالی که گاهی از من میپرسند این است با حقالتألیفی که برای این کتاب گرفتهاید، حتماً خیلی ثروتمند شدهاید؟ اما من میخواهم بگویم، موقعی که کتاب به دست من رسید،به ناشر انگلیسی نوشتم تا زمانی که او ناشر کتاب من هست که فعلاً بنا نیست عوض بشود دو کار برای من انجام شود: اول اینکه اگر زائری از کشور انگلستان خواست به زیارت امام حسین(ع) برود و به لحاظ مخارج نیازمند کمک است از حقالتألیف من به او بلاعوض کمک کنند، دوم: اگر کسی مشتاق این است که به این کتاب دسترسی داشته باشد و نمیتواند هزینه کتاب و هزینه ارسال آن را پرداخت کند از حقالتألیف من پرداخت شود، بنابراین من ابداً هیچ گونه چشم داشت مالی از تألیف این کتاب نداشتهام و امیدوارم قدمی برای مطرح کردن کلمات حضرت به دنیا باشد به نظر من فرمایشات امام حسین چون با زبان فطرت همنواست نمیتواند و نباید تنها در جهان شیعه محدود شود، این مطالب را هر عقل سلیمی و هر فطرت مستقیمی میپذیرد، ما انتظار داریم جهانی فکر کنیم و این پیام قابلیت و ظرفیت جهانی شدن را دارد.
*ترجمه شما از کتاب سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا چه مختصاتی دارد؟
این کتاب ترجمه تحت الفظی نیست، این را خدمت آیتالله نجمی نیز گفتم،اگر بخواهم کتاب شما را ترجمه تحتالفظی کنم خوانندهای نخواهد داشت، باید بگونه ای ترجمه کنیم که غربیان نیز بفهمند و این به هیچوجه کار آسانی نبود و نیاز به روشهای ابتکاری داشت، من فکر میکنم، اینها لطف حضرت است که این روشها به فکر من رسید وگرنه این روشها در هیچ کتاب روش تحقیقی و یا اصول و روش ترجمه وجود ندارد؛ هیچ محققی نیامده به چنین متنی مراجعه کند که اگر مشکلی پیش آمد، بگوید باید از این راه جلو رفت.
*ضرورت توجه حوزویان به فراگیری زبان انگلیسی
آقایانی که در حوزه هستند، نباید به زبان انگلیسی به عنوان یک امر لوکس و فاخر و غیرضروری نگاه کنند، ما باید به وسیله این زبان دین را معرفی کنیم، آقایان نباید به کلاس زبان طوری نگاه کنند که لزومی ندارد یاد بگیرند یا از روی تفاخر یاد بگیرند و زبان آموزی امروزه یک ضرورت در ابلاغ پیام دین به سراسر دنیاست.
*آیا در مسیر این کارهای فاخر انتقاداتی هم متوجه شما شد؟
متأسفانه برخی از دوستان میگفتند؛ چه ضرورتی دارد اشعار انگلیسی مربوط به امام حسین(ع) را جمعآوری کنی و یا کلمات حضرت را به زبان انگلیسی ترجمه کنی؟ این یک دیدگاه تنگ نظرانه نسبت به معارف اهلبیت(ع) است، من اعتقاد دارم معارف اهلبیت(ع) باید حداقل در سطح بینالمللی ارائه بشود، اگر فرمایشات امام حسین(ع) را کمتر از سطح بینالملل منتشر کنیم، خیلی کوتاهی کردهایم، چون اهلبیت بر اساس فطرت صحبت میکنند برای نمونه وقتی در سال 1717 میلادی اولین ترجمه از بخشی از «غررالحکم» امیرالمؤمنین در انگلستان به زبان انگلیسی منتشر میشود، به فاصله بسیار کمی در 1789 چاپ دوم آن به عنوان کتاب درسی در دانشگاه کمبریج منتشر میشود و من این کتاب را چاپ مجدد کردم، این کتاب در ایران هیچ انعکاسی نداشت، ولی در عراق و هلند و جاهای دیگر با استقبال خوبی روبرو شد آنها راجع به ذخایر ما انسانها بیتفاوتی نیستند و بعضاً گوهرشناسان خوبی دارند در سال 1727 میلادی 169 کلمه از کلمات امیرالمؤمنین توسط یک انگلیسی ترجمه شده است و او در مقدمه کتاب میگوید، تکتک این جملاتی که از علی بن ابیطالب آوردهام با تمام تعالیم انجیل و زبور و همه اینها برابری میکند و بلکه بالاتر است و بعد رییس وقت دانشگاه آکسفورد مینویسد: اگر کسی تمام عمرش را در صحرای سوزان جزیرةالعرب بگذراد که فقط عربی یاد بگیرد و فقط یکی از این جملات را به زبان عربی بفهمد به هیچوجه عمرش را تلف نکرده و من نمیدانم علی بن ابیطالب(ع) کیست، ولی از این کلمات میفهمم محققاً از تمام انبیایی که در یهود و مسیحیت ما به آنها اعتقادداریم بالاتر است.
*درباره کدام یک از آثار بشری میتوانیم بگوییم «کلامکم نور و امرکم رشد» کجا میتوانیم بگوییم؟
من میخواهم این را عرض کنم که ما ذخیره بسیار قوی داریم، اما متأسفانه نمیدانیم چه گوهرهایی داریم، برای نمونه چندی پیش در اجلاسی در خارج از کشور، جریان برخورد امام حسین(ع) با حرّ را نقل کردم، بعد از سخنرانی، چندین نفر از اساتید گفتند، خواهش میکنیم این نوشتههایت را به ما بده، میخواهیم به عنوان متن درسی در درس اخلاق استفاده کنیم. دیگر نظریه پردازی کافی است، ما میخواهیم اخلاق عملی را از ائمه(ع) شما بگیریم، یکی از اساتید دانشگاه از دانشگاههای ایتالیا به من گفت: دیگر کافی است این همه اخلاق نظری گفتیم و هیچ کاری هم نکردیم، شما دو تا نمونه از اینها را برای ما بفرست، ما سر کلاس درس بدهیم فقط باید سؤالات امتحانش را هم خودت بفرستی، ما میخواهیم به عنوان متن درسی از اینها استفاده کنیم. ما چنین ذخیرهای داریم، ما مثل کسی هستیم در کنار یک اقیانوس بسیار عظیم از آب شیرین و گوارا نشسته و تشنه است، دارد نگاه میکند که در دوردست چه کسی ممکن است دلش بسوزد و یک استکان آب شور و غیرقابل شرب به او بدهد.
*در حال حاضر مشغول ترجمه چه کتابی هستید؟
پروژه فعلی که من انجام میدهم ترجمه زیارتنامههای امام حسین(ع) است، مقداری از آن مانده و انشاء الله تمام شود. ما این را دست کم چهار یا پنج بار ترجمه کردهایم، ولی هر بار که ترجمه کردیم مطالب جدیدی به دست آوردیم.
منبع: خبرگزاری حوزه.