آیتالله محمدهادی یوسفی غروی، استاد برجسته تاریخ حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت عباس(ع) گفت: حضرت عباس(ع) تالی تلو معصوم همانند برخی دیگر از بزرگان خاندان اهل بیت(ع) هستند.
وی با اشاره به اشعار حک شده بر ضریح مطهر و ساخت ضریح حضرت عباس(ع) که به دستور آیتالله سیدمحسن حکیم در سالهای ۱۳۸۵ هجری قمری به بعد نوشته شده است، تصریح کرد: دور کتیبه ضریح که در اصفهان به دستور ایشان انجام شد و به کربلا بردند و نصب کردند، دارای دو قصیده عربی و فارسی بود و هر دو هم به نحوی در اصفهان انجام شد.
یوسفی غروی اضافه کرد: مرحوم سیدمحمدجمال هاشمی گلپایگانی، آقازاده بزرگ آیتاللهالعظمی گلپایگانی از اصحاب آیتالله حکیم و از شعرای برجسته و مسلط به عربی بود و در جشنهای آیتالله حکیم به مناسبت موالید حضرات معصومین(ع) یکی از شاعرانی بود که در این اعیاد شعر میخواندند؛ قصیده ایشان دور ضریح نوشته شد که الان هم نیمی از آن وجود دارد.
استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: البته الان نصف بقیه اشعار ضریح را تغییر داده و از شاعر دیگری استفاده کردهاند، البته با همان وزن و قافیه، زیرا نصف آخر آن اشاره به اهتمام آیتالله حکیم نسبت به ساخت ضریح داشته است.
وی با بیان اینکه قصیده دیگر هم فارسی و از جلالالدین همایی بود، افزود: برخی افراد بیان کرده و متعهد بودهاند که با درنظر گرفتن مقام ولایتی، نیابتی و دربانی حضرت عباس نسبت به حضرت سیدالشهداء(ع)، برای زیارت امام حسین(ع) ابتدا به زیارت حضرت عباس(ع) بروند تا نوعی ادب باشد و بعد قصد زیارت امام کنند و به تعبیری حال و توجهشان بیشتر شود.
یوسفی غروی تصریح کرد: البته به قول برخی دیگر از علما، این مسئله تاییدی در نصوص ندارد و در هیچ خبری از معصومان در این زمینه نداریم که چنین عمل شود و ابتدا به زیارت حضرت عباس(ع) برویم؛ بنده به لحاظ حسن بیان این مسائل همواره احساس میکنم که برای کسب استعداد بهتر زیارت امام حسین(ع) ابتدا به زیارت آن حضرت بروم و اشعار حک شده بر ضریح یار با وفای امام را بخوانم.
بخشی از اشعار فارسی حذف شده بر ضریح حضرت عابس(ع)
یوسفی غروی با اشاره به برخی بیتهای فارسی این اشعار که قبلاً بوده، ولی الان حذف شده است، گفت: از جمله در این قصیده آمده است که:
«یارب این بارگه کیست بدین جاه عظیم/ کآسمان خم شده پیش در او از تعظیم
نفحه ساحت قدسش دم جان بخش مسیح/ پنجه گنبد بامش ید بیضاء کلیم
بقعه ماه بنی هاشم و عباس علی است/ که بود خاک رهش پادشهان را دیهیم
گر فشاند ز کرم جرعه آبی بر خاک/ سر برد آرد زلحد رقص کنان عزم رمیم
وآنکه چون دال نشد بر در او پشت دو تا/ پیچ در پیچ چو یا باشد و دلتنگ چو میم …
الغرض در اثر رای حکیمانه چو گشت/ صنعتی تازه پدیدار نکوتر ز قدیم
و ز صفاهان به عراق عرب این طرفه ضریح/ رفت و بر مرقد عباس علی شد تقدیم
بهر تاریخ و خماری سنا گفت ببین/ کآیت صنع پدیدار شد از حکم حکیم
یوسفی غروی همچنین با بیان اینکه ما قبل از پیوستن حضرت عباس(ع) به امام حسین(ع) در تاریخ مطلبی در مورد زندگی آن حضرت سراغ نداریم، گفت: قصهای در مورد مادر آن حضرت نقل میکنند که نام ایشان فاطمه بوده، ولی از دیگران درخواست کرده که نام مرا در حضور حسنین(ع) ذکر نکنید تا احترام برای فاطمه بنت رسول الله(س) باشد و فرزندانش به یاد او نیفتند.
اصلاح برخی مشهورات عمومی
این استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه اظهار کرد: علامه سیدمحمدتقی شوشتری، صاحب قاموس الرجال در جلد ۱۲ این کتاب، رسالهای در مورد تواریخ معصومین(ع) دارد و الحاقاً مادران ائمه و از جمله مادر حضرت عباس و برخی امامزادگان لازم التعظیم را هم ذکر کرده است و تعبیر ایشان آن است که این خبر، اصلاً خبر معتبری نیست.
وی تأکید کرد: لذا این قصه، اساس و پایهای ندارد و از ابتدا نام آن حضرت، ام البنین بوده است. نه اینکه بعد از آن که ۴ فرزند پسر برای امام علی(ع) به دنیا آورده باشد، او را به این نام بگذارند. این مسئله جزء قصههایی است که در افواه وجود دارد و صحت سندی ندارد.
یوسفی غروی تصریح کرد: همچنین حاجی نوری در کتاب لؤلؤ و المرجان در مورد موضوع و ماجرای حضرت عباس(ع) و امام حسین(ع) در مسجد کوفه و کنار منبر امام علی(ع) یعنی اینکه «امام حسین روزی احساس عطش و تشنگی شدید کردند و حضرت عباس رفتند آب بیاورند و کاسه آبی بر سر گرفتند و آب از دو طرف بر شانههای آن حضرت میریخت تا خدمت حضرت امام حسین آورد و امام علی وقتی این منظره را دید گریهاش گرفت» تردید کرده و میگوید سندی ندارد.
وی افزود: این بیان از حاجی نوری در حالی است که شهید مطهری از این کتاب خیلی تجلیل کرده و طلاب را به خواندن این کتاب تشویق زیادی میکنند، به خصوص در جهت زدودن تحریفات عاشورا؛ شهید مطهری از جمله تأکید دارند که این خبر، بیپایه و اساس و قصه و افسانه است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: همچنین خبر دیگری که گفته شده در جنگ صفین، پلی بر سر راه سربازان امام علی(ع) بود که امیرالمومنین برای اینکه مانند جنگ احد از سوی اهل شام مورد حمله قرار نگیرند، حضرت ابوالفضل(ع) را بر سر آن پل به عنوان نگهبان و دیدهبان قرار دادند، در حالی که ایشان ۱۶ ساله بودند، باز جزء افسانه و قصهها بر شمردهاند و چنین چیزی در تاریخ وجود ندارد؛ یعنی سند معتبری ندارد، لذا خبر قابل ذکری که مطمئن باشد و مصدر و سند آن مخدوش نباشد در مورد زندگی ماقبل از عاشورای آن حضرت سراغ نداریم.