به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پیروزی انقلاب اسلامی ایران نتیجه چندین سال مبارزه مردم ایران علیه رژیم پهلوی بود. عوامل متعددی از جمله فساد گسترده در رژیم شاه، وابستگی سیاسی و اقتصادی به قدرتهای خارجی، سرکوب آزادیهای سیاسی و اجتماعی و بیتوجهی به ارزشهای دینی و فرهنگی مردم، باعث نارضایتی عمومی شد. این انقلاب که در نهایت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، به رهبری امام خمینی (ره) و با مشارکت گسترده مردم از اقشار مختلف جامعه شکل گرفت. به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با یعقوب توکلی، محقق، مورخ، کارشناس مسائل سیاسی و مولف کتاب «نگرششناسی تاریخ انقلاب اسلامی» در خصوص تاریخنگاری انقلاب اسلامی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
لزوم و اهمیت تاریخنگاری انقلاب اسلامی را بیان کنید.
تاریخ تجربه جوامع و تجربه راه سپری شده است و هر چه دقیقتر نگاشته شود، برای آیندگان بهتر قابل تشخیص خواهد بود. جامعه بدون تاریخ و جامعهای که تاریخش را فراموش کرده است، قطعاً آسیبهای سختی خواهد دید و مجبور خواهد بود تجربیات متعدد را تکرار کند. در این مسیر شاید ناگزیر باشد که به دلیل تکرار این تجربیات هزینههایی را متحمل شود که بعداً نتواند این هزینهها را جبران کند. لذا در این فضا شناخت تحول و تغییر بسیار عمدهای که در اثر تحول انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، برای مردم ما بسیار ضرورت دارد. درک مسئله سلطه و استعمار و تصمیمگیریهای غرب در مورد مردم ایران درک بسیار ضروری و جدی است.
مردمی که آنچنان تحت سلطه بیگانه قرار گرفته بودند که قوانین کاپیتولاسیون علیه آنان اعمال میشد. نه فقط قانون کاپیتولاسیون برای کارگزاران بلکه اگر بخواهیم دقیقتر بیان کنم باید بگویم که یکی از وحشیانهترین جنگهای دوره معاصر ما جنگ ویتنام است و در این جنگ ویتنام سربازان آمریکایی بیرحمانهترین اقدامات از جمله آتش زدن مردم روستایی را تجربه کردند. نکته جالب اینکه سربازانی که در آن فضا مرتکب جنایت شده بودند، به عنوان مستشار به ایران اعزام میشدند و ماهی ۸ هزار دلار حقوق میگرفتند تا برایشان تمدد اعصاب باشد.
یعنی حقوق مستشاران ابتدا دو هزار دلار بود که تا ۸ هزار دلار نیز افزایش پیدا کرد و جانیان بینالمللی در اینجا خودشان را به عنوان مستشار به مردم این کشور تحمیل میکردند و حق توحش یعنی حق زندگی در ممالک غیرمتمدن هم از ما میگرفتند. اینها واقعیتهایی است که مردم و جوانان ما باید بدانند. باید بدانند که غربیها چه ظلمهایی را بر ما روا داشتند. اینها نباید از حافظه و ذهنیت ما پاک شود.
چه مسائل و چالشهایی پیش روی تاریخنگاری انقلاب اسلامی وجود دارد، نگرش و تفکر مورخ تا چه حد بر تاریخنگاری انقلاب اسلامی تاثیرگذار است و مورخ باید به چه بایستههایی توجه کند؟
یکی از چالشهای پیش روی تاریخنگاری انقلاب اسلامی تعدد ادعاهاست. اشخاص مختلفی با مشعلهای مختلفی در این زمینه مدعی هستند، متاسفانه الان ما در جامعهای به سر میبریم که طیف وسیعی از روشنفکران آن مشتاق نظام سلطه هستند و با اشتیاق به سمت نظام سلطه بندهوارگی به پیش میروند و آن بندهوارگی را تحسین و تقدیس میکنند. در برابر این ماجرا که البته در بخشهای مختلفی هم در مراکز فکری حضور و در برخی جاها غلبه دارد، در این سطح هم ما مشکل درک بعضی از ضرورتها را داریم. یعنی این مسئله که هر یک ماجرا توسط یک مورخ ممکن است، چگونه پذیرفته شود و در واقع شرایط برای پذیرش در آن حوزه فراهم شود، خود این هم موضوعیت دارد و بخشی هم به این برمیگردد که ما در خیلی از جاها در مراکز فکری و فرهنگی با مدیرانی سروکار داریم که درک درستی از این قضایا ندارند و خیلی خودشان را موظف نمیبینند که در مسیر پژوهشهای دقیقتر و عمیقتر امکانات را بسیج کنند و در خدمت پژوهشگران حوزه تاریخ انقلاب قرار بدهند.
برای نگارش درست تاریخنگاری انقلاب اسلامی باید به چه بایستههایی توجه کرد؟
در تاریخنگاری انقلاب جهتهای مختلفی وجود دارد که حالا جغرافیای وقوع حوادث، تاریخ وقوع حوادث، اندیشه، استراتژی و مسئله نظام و حاکمیت، رفتار اخلاقی و کنشهای اخلاقی، نظام فلسفی، نظام فکر تاریخی و نوع مواجهه با نظام سلطه عرصههای مختلف و نوع مواجهه دستگاه از جمله آنهاست.
در زمینه مردم و انقلابیون موضوعات متعددی میتواند مورد سوال و مورد بحث و پژوهش قرار بگیرد که تا حدی بعضی از این سوژهها مورد علاقه مردم هم قرار میگیرد. این را تا حدود زیادی مدرسان و استادان این رشته میشناسند و بعضاً در پژوهشهای دانشگاهی هم شاهد این هستیم که ورود به این عرصه اتفاق میافتد و باید کاری کرد تا جامعه با این حوزه مطالعاتی نزدیکتر بشود اما متاسفانه در یکی دو سال گذشته یکی دو برنامه در همین روز تاریخنگاری اتفاق افتاد و اجرا شد که متاسفانه در حد گزارش کار یکی از همین مدیریتها تقلیل پیدا کرد، مثلاً تاریخنگاری انقلاب اسلامی در حد تجلیل از یکی از استادانی که همیشه مورد تجلیل قرار میگرفت و دائماً مورد توجه بود، فروکاسته شد. لذا فکر میکنم باید مقداری مسئولان فرهنگی برای نمایش کارهای خودشان گذشت داشته باشند و اجازه بدهند در واقع مورخان عرصه انقلاب بیشتر در این عرصه دیده بشوند تا گزارش کار و فعالیتهای آنها باشد یا عده دیگری.
کتاب «نگرششناسی تاریخ انقلاب اسلامی» یکی از آثار شماست، در این کتاب از چه زاویهای به تاریخنگاری انقلاب اسلامی پرداختهاید؟
یکی از چیزهایی که مشهور است، اینکه میگویند مورخان بیطرفند یا… اما واقعیت قصه این است که اغلب پژوهشگران اگر به کسی طرفیت نداشته باشد، نمیرود در یک حوزهای پژوهش بکند. چون به نظام فکری و نظام دانشی و اندیشگانی و علایق تاریخی و سیاسی نویسندگان برمیگردد. هر نویسندهای کتابی که مینویسد، آن کتاب شبیه به نویسنده خودش هست. شما بین اثر و موثر یک رد علمی میبینید، لذا نمیتوانید بگویید که از این وسط بیطرفی کامل تحقق پیدا میکند، نه اینگونه نیست. ممکن است که آستانه طرفیت تا حدودی همراه با انصاف باشد که خیلی وقتها هم هست که این همراه با انصاف هم متاسفانه نیست و خود این مقداری گوناگونی کار را و گوناگونی این عرصه را بیشتر میکند. من در کتاب «نگرششناسی تاریخ انقلاب اسلامی» سعی کردم آن نگرشهای عمومی حاکم بر فضای تاریخنگاری را تا حدودی ترسیم کنم و در واقع آن فضا را مقداری روشن کنم تا دانشجو یا محققی که در این مسیر پژوهش میکند با تفاوت انگارهها در فکر مورخان آشنا باشد.