پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ معنای اصطلاحی واژه مشروطیت، حکومت قانون است. مشروطه به رژیم سیاسی یا حکومتی گفته میشود که دامنه کاربرد قدرت در آن محدود به قانون است و در برابر حکومت استبدادی قرار میگیرد. دولت مشروطه و نظریه مشروطیت دستاورد قرن هجدهم میلادی است و نخستین تعبیرات از نظریه دولت مشروطه، در آمریکا، فرانسه و انگلستان عنوان شد. واژه مشروطه در نیمههای دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ایران به کار گرفته شد و سیدمحمد طباطبایی دوازده سال پیش از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدینشاه، از مشروطیت و مجلس شورای ملی سخن گفت. هدف اصلی نهضت مشروطه ایران نیز تبدیل قدرت سیاسی خودکامه به قدرت مقید به قانون بود و نهادهای برآمده از جنبش مشروطه، یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی، نیز چنین وظیفهای بر عهده داشتند. به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت با موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
مشروطیت یکی از حوادث بزرگ تاریخ ماست که به لحاظ تاثیر عمیق و ماندگاری آن در سیاست و فرهنگ این سرزمین نقطه عطفی در تاریخ کشورمان بهشمار میآید. با توجه به آثاری که در این زمینه منتشر شده، تا چه میزان در زمینه مشروطه کار انجام گرفته و چقدر جای کار دارد و هنوز ناگفته باقی مانده است؟
نهضت مشروطه یک نهضت بزرگ مردمی در تاریخ معاصر ایران است و گام بزرگی بود که ملت ایران برای محدود کردن استبداد برداشتند و این نهضت آغاز مردمسالاری دینی در ایران محسوب میشود. البته نهضت مشروطه از منظر علمای بزرگی مثل مرحوم نائینی و مرحوم شیخ فضلالله نوری آغازی بود بر مردمسالاری دینی و میتوانست با توجه به دیدگاههایی که مرحوم آخوند خراسانی داشت به مشکلات ایران خاتمه بدهد و یا اوضاع ایران را سروسامانی ببخشد. در اعلامیههای علمای نجف و علمای ایران آنچه که در مورد نهضت مشروطه میخوانیم این است که اولا مشروطه نظامی است که در آن استبداد و نیروی حاکم محدود میشود و حاکم نمیتواند هر گونه که دلش خواست، رفتار کند و مجموعه اقداماتش و مجموعه اجرا در کشور میبایستی توسط مجلس انجام شود و به تأیید مجلس برسد، مجلس بر رفتار قوه مجریه دخالت داشته باشد.
با نهضت مشروطه تفکیک قوا صورت گرفت و ایران در میان کشورهای منطقه اولین کشوری بود که صاحب مجلس و قانون و نظام مشروطه شد. ایران و عثمانی جزء اولین کشورهایی هستند که در این مسئله توانستند ظرفیتی را ایجاد کنند. قرار بود که این نظام مشروطه غیر از اینکه استبداد را محدود کند، بتواند در ایران تحولات اساسی ایجاد کند. غیر از اینکه نمایندگان منتخبین مردم بیایند و در تدوین قانون و نحوه اداره کشور حضور و نظارت داشته باشند، بحث قدرت دفاعی ایران، بحث رفاه رعیت و بحث توسعه تجارت مطرح بود.
حمایت از تولیدات داخلی و تقویت بنیانهای اقتصادی کشور، ایجاد امنیت در کشور جزء خواستههای بهحق مردم در نهضت مشروطه بود. متأسفانه در جریان مشروطه جریاناتی وارد شدند که اساسا نگاهشان با نگاه روحانیت شیعه و مرجعیت شیعه تفاوت داشت. جدیترین تفاوت این جریانها با مشروطهخواهان جدایی دیانت از سیاست بود که اینها با جدیت این موضوع را دنبال میکردند. تفکیک دین از سیاست در کشوری که مذهب رسمی آن تشیع و دین رسمی آن اسلام است و علما در پاسداری از تمامیت ارضی این کشور در طول دوران تاریخی ایران از صفویه به بعد نقش اساسی داشتند، یک حرکت نابجایی بود که از طرف گروههای ساختارشکن در ایران دنبال شد؛ یعنی سکولاریزه کردن و عرفی کردن نظام سیاسی در ایران.
این گونه بود که یکی از نقاط قوت حکومت، یعنی دین و دولت در ایران را با تفکیک دیانت از سیاست تضعیف کردند که این موجب شکاف در صفوف رهبران نهضت مشروطه شد. مرحوم شیخ فضلالله نوری میخواست مانع این اتفاق بشود؛ اتفاقی که میتوانست باعث تنش و درگیری در کشور شود. او تمام تلاشش را بهکار گرفت تا با پیشنهاد اصل دوم متمم قانون اساسی دایر بر نظارت علمای طراز اول بر مصوبات مجلس مانع این اتفاق شود؛ اتفاقی که جریانهای غربگرا سعی داشتند در ایران رقم بزنند. آن اصل تصویب شد، ولی تقریبا میشود گفت غیر از یک یا دو دوره که به صورت ناقص اجرا شد، در کل دیگر اجرا نشد و از اول هم بنا نبود اجرا شود؛ یعنی گروه غربگرا بنا نداشتند اجرا کنند. اینها باعث شد مرحوم شیخ فضلالله نوری مخصوصا وقتی گروه ساختارشکن شروع به پردهدری و اهانت به مقدسات دینی کردند، حرمت مشروطه غربی را اعلام کرد. او مشروطه اسلامی را تأیید میکرد، بارها هم تأیید کرده بود، او مشروطه غربی را منافی با فرهنگ دینی و در تضاد با ایران و تمامیت استقلال ایران میدانست. به همین جهت مخالفت جدی خویش را آغاز کرد، در همین مسیر هم ترور شد و هم به شهادت رسید.
متأسفانه ما در حوزه تاریخ نگاری مشروطه بر روی آن چیزی که خیلی متمرکز میشویم مشروطه اول، یعنی از سال ۱۳۲۳ تا سال ۱۳۲۷ است. مشروطه دوم که بعد از فتح تهران آغاز شد، نکات بسیار نابی را در خود نهفته دارد که میتواند مشخص کند چه گروههایی طرفدار مردمسالاری در ایران بودند و چه گروههایی با شعار مردمسالاری تلاش داشتند ایران را غربی و وابسته به غرب و استعمار غربی کنند. میبینیم که علمای بزرگ ما وقتی نام مجلس برده میشود از آن با نام مجلس مقدس ملی یاد میکنند، اما گروههای ساختارشکن، که شعار آزادی و برابری میدادند، کار را به جایی رساندند که برای ایران نسخه دیکتاتوری منور یا استفاده از مشت آهنین را نوشتند.
ایده گروههای ساختارشکن به کجا منجر شد و چه تأثیری بر نهضت مشروطه بر جای گذاشت؟
مرحوم مدرس، مرحوم شیخ محمد خیابانی و مرحوم میرزا کوچکخان جنگلی کسانی بودند که برای اعاده مشروطیت در ایران قیام کردند اما آن کسانی که به دنبال مشروطه غربی بودند بعد از پانزده سال به این نتیجه رسیدند که برای عرفی کردن جامعه و حکومت در ایران میبایستی از مشت آهنین استفاده کنند؛ ازهینرو طی کودتایی رضاخان را به قدرت رساندند و از طریق آن تلاش کردند روند سکولاریزه کردن جامعه ایرانی را پیش ببرند. جالب اینجاست آنهایی که شعار آزادی میدادند و ادعای دموکراسی داشتند، کار را به رضاخانی سپردند که از مجلس با عنوان طویله یاد میکرد؛ همان مجلسی که علما میگویند مجلس مقدس ملی. رضاخان وقتی که میخواهد با نمایندگان مجلس برخورد کند، میگوید اگر حرف زیادی بزنند میگویم که در این طویله را ببندند و این متأسفانه سرنوشت نهضت بزرگی بود که توسط غربگرایان ناکام شد و سر از دیکتاتوری پهلوی درآورد.
اسناد تأثیرگذاری که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به نهضت مشروطه اشاره میکند، تا چه میزان در آثار منتشرشده مورد استفاده قرار گرفته و چه اسنادی هنوز منتشرنشده باقی مانده است؟
خوشبختانه بعد از انقلاب هم آثار متعددی در مورد مشروطه منتشر شده و هم اسناد قابل توجهی هست که چه مستقیم و چه غیر مستقیم تحولات ایران را از قبل از مشروطه تا روی کار آمدن رژیم پهلوی بیان میکند که اساسا میتوان گفت خاتمه دوره مشروطه است. اسناد بسیار خوبی در دسترس قرار دارد، مخصوصا اسنادی که از علمای بزرگی مانند آخوند خراسانی در خصوص مشروطه و درگیری مرحوم آخوند با گروه غربگرا منتشر شده، قابل توجه است. برخی از این دست اسناد الان در اختیار مراکز اسنادی قرار دارد و برخی در قالب آثار به چاپ رسیده است که به نظر من این اسناد میتواند صفحه جدیدی را در تاریخنگاری مشروطه باز کند؛ مخصوصا خاطرات و دستنوشتههایی که به مرور در خصوص مشروطه منتشر میشود. آنهایی که مربوط به تهران است یا آنهایی که مربوط به نجف است، یا خاطراتی که از رجالی ثبت شده است که در شهرهای مختلف ایران خصوصا شهرهای بزرگ و تأثیرگذار در مشروطه به چاپ رسیده و یا انشاءالله به چاپ خواهد رسید. این اسناد فضای جدیدی را برای مطالعات در حوزه مشروطه باز میکند. انگلیسیها اسناد زمان مشروطه را منتشر نمیکنند، اگر اسناد روسیه و اسناد انگلستان هم بعد از گذشتن ۱۲۰ سال بعد از مشروطه منتشر شود، قطعا نکات ناب و تازهای را میشود از خلال آن اسناد بهدست آورد.
به تازگی کتاب «دانشنامه مشروطیت» به همت انتشارات پژوهشکده تاریخ معاصر و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شده است، این کتاب از چه جنبهای به مشروطیت پرداخته است؟ در این خصوص شرحی بیان کنید.
جلد اول دانشنامه مشروطه اثری است که به شرح حال رجال غیر روحانی مشروطه پرداخته است. بیشتر هم همان رجالی سیاسی مثل تیمورتاش و محمدعلی فروغی که نقشآفرین بودند و در مشروطه نقش مثبت یا منفی داشتند. بخش دوم دانشنامه نیز به رجال روحانی اختصاص دارد که در مشروطه تأثیرگذار بودند و این بخش دوم در دست آمادهسازی است. در واقع دانشنامه اثر نسبتا مفصلی است که حاوی شرح حال رجالی است که در مشروطه نقشآفرینی کردند. این اثر بسیار فراتر از آثاری است که در خصوص رجال در کشور به چاپ رسیده است. در این کتاب مفصلتر به موضوع و به شخصیت این افراد و مواضع آنها و انقلاب مشروطه پرداخته شده است.
تصویر روی جلد کتاب دانشنامه مشروطه
آیا مجموعه مقالات همایش ملی شیخ شهید، که سال گذشته از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مشارکت پژوهشکده تاریخ معاصر ایران و مرکز مدیریت حوزههای علمیه برادران و خواهران برگزار شده بود، به چاپ رسیده است؟
اثری حاوی مجموعه مقالاتی که در همایش ملی شیخ شهید ارائه شده بود، یا مقالاتی که فرصت نشده بود تا در همایش ارائه شود، در دست چاپ قرار دارد. این مقالات مواضع سیاسی حاج شیخ فضلالله نوری مخصوصا در خصوص مشروطه، مشروطه مشروعه و حرمت مشروطه را دربرگرفته است. در این اثر ارتباط شیخ فضلالله نوری با نجف و علمای نجف بیان و مخالفان شیخ فضلالله نوری معرفی شدهاند. در این اثر جریانها و گروههایی که جزء مخالفان اصلی مرحوم شیخ فضلالله نوری محسوب میشدند، نیز معرفی شدند. مطالبی پیرامون این افراد، دیدگاههایشان و مواضعی که علیه شیخ فضلالله نوری داشتند، بیان شده است. در این اثر همچنین حیاتنامهای هم از شخص شیخ فضلالله نوری در خصوص مراحل مختلف زندگی ایشان و مواضع او در مقاطع مختلف در خصوص مشروطه آمده است، چه آن زمانی که جزء موسسین مشروطه بودند و چه آن زمانی که تلاش داشتند برای اصلاح مشروطه با غیرمشروطه مشروعه و چه آن مقطعی که حرمت مشروطه غربی را در ایران اعلام کردند، جزء مواردی است که در کتاب مجموعه مقالات آمده و میتواند مورد استفاده محققین قرار بگیرد.
مشخصا برای اینکه به شخصیت شیخ فضلالله نوری به عنوان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار مشروطه هم اشارهای داشته باشیم، به کتاب «شیخفضلالله، اندیشه سبز و زندگی سرخ» از پژوهشکده تاریخ معاصر اشاره میکنم؛ در خصوص تأثیرگذاری این شخصیت با توجه به این کتاب شرحی بفرمایید.
این کتاب یک مجموعه هفتجلدی است که در مورد شیخ فضلالله نوری از سوی پژوهشکده تاریخ معاصر به چاپ رسیده است. مرحوم آقای علی ابوالحسنی زحمت تألیف این کتاب را کشیده بود. یک جلد از این کتاب هفتجلدی اندیشه سبز، زندگی سرخ است که به اندیشه و زندگی مرحوم آقا شیخ فضلالله نوری میپردازد. از این حیث که ابتدا میبایستی شرح حالی از شیخفضلالله ارائه میشد، این کتاب بر حیات شیخ مروری دارد. خاندان وی، تحصیلاتش در تهران و نجف و حضورش در سامرا و در کنار مرحوم میرزای شیرازی در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است. آشنایی با روحیات دو تن از استادان بزرگ شیخ فضلالله، میرزای شیرازی و حاج میرزا حبیبالله رشتی و تأثیر این اساتید در شکلگیری شخصیت شیخ در این اثر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. جایگاه مرحوم شیخ فضلالله در نزد مرحوم میرزای شیرازی و اینکه مرحوم میرزای شیرازی در سال ۱۳۰۳ق مرحوم شیخ فضلالله را اعزام میکند و خدماتی که شیخ فضلالله در مدت اقامتش در تهران از سال ۱۳۰۳ به بعد، یعنی حدود ۲۱ سال قبل از مشروطه، داشت در کتاب «شیخفضلالله، اندیشه سبز و زندگی سرخ» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. همچنین نقش شیخ فضلالله نوری در نهضت تحریم مورد توجه قرار گرفته است. البته منظور از نهضت تحریم، تحریم تنباکو نیست؛ چون نهضت تنباکو بخشی از نهضت تحریم بود و هم نهضت تحریم علیه سلطه استعمار و هم تحریم تنباکو را دربرمیگیرد.