علامه محمدباقر مجلسی در قرن یازدهم هجری در اصفهان زندگی می کرده است. فراز و نشیب های قرن زندگی این دانشمند بزرگ که مصادف با سیطره حکومت صفویه و رسمیت یافتن تشیع در ایران است باعث موضع گیری های گوناگونی از ایشان در قبال مسائل مختلف شده است. گفتگوی زیر با دکتر عبدالرضا صدرایی محقق تاریخ تشییع در روز بزرگداشت علامه مجلسی تلاشی است در بازخوانی اندیشه های این حکیم فرزانه.
به عنوان اولین سوال دوران زندگی علامه محمدباقر مجلسی چه ویژگی هایی داشت؟
عصر علاّمه مجلسی، دوران حاکمیّت شیعه بر ایران در برابر عثمانیان سنیمذهب متعصّب است. شکست صفویان در برابر عثمانیان در حقیقت شکست تلاش های علمای شیعه در طول زمان بود. چون عثمانیان در صورت تسلط بر ایران، تمام ذخایر معنوی و مادی شیعه را به یغما میبردند.
در این شرایط علامه مجلسی چه نسبتی با حکومت صفوی برقرار کردند؟
علامه مجلسی، حکومت صفویه را یک حکومت مطلوب نمیدانست، ولی آن را نوعی دفع افسد به فاسد قلمداد میکرد. علامه مجلسی در سایه تسلط صفویان شیعی مذهب بر ایران از شرایط موجود برای پربار کردن فرهنگ اسلام و حفظ این فرهنگ از نابودی و اضمحلال، بهترین استفاده را کرد و از استراتژیهای مختلفی بهره گرفت. گاهی با تمجید پادشاه و زمانی هم با تحریک عِرْق ملی و مذهبی آنها و گاهی با کمک گرفتن از حدیث و کتاب، هدف خود را دنبال میکرد.
علامه مانند دیگر فقها معتقد بود که حکومت در صورت رعایت عدالت و رأفت، مشروعی دارد و در صورت دورشدن از عدالت، مقبولیّت آن مخدوش میشود.
ارتباط علامه با حکومت و پادشاهان به همین جا ختم می شود؟
فعالیتهای علامه در سه بخش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلاصه میشود. ایشان ابتدا با پذیرش منصب شیخالاسلامی (ملاباشی)، ریاست امور دینی و قضایی را به دست گرفت و از نظر اجتماعی نیز با توجه به قدرت و اقتداری که داشت، در انجام امر به معروف و نهی از منکر و منع منکرات در جامعه و سالمسازی آن نقش داشت.
نکته قابل ذکر این است که علامه در عین همکاری با حاکمان، به نصیحت آنها می پرداخت. ایشان در رساله «عینالحیوة» ظلم ظالمان را مطرح کرده و شاهان و درباریان را از بادهگساری، کبوتربازی و فساد برحذر داشته است. می توان گفت که این اقدامات علامه موجب بقای دولت صفوی تا مدتی شد و سقوط این سلسله را به تأخیر انداخت. واقعیت این است که فعالیتهای سیاسی-مذهبی علامه مجلسی چهل سال قبل از فروپاشی صفویه بود و حدود بیست سال بعد از رحلت علامه، دولت صفوی سقوط کرد. در حقیقت اقدامات علامه مجلسی سقوط حکومت صفویه را عقب انداخت.
با توجه به اینکه علامه در روزگار حکومت شیعی زندگی می کردند چه مواضعی نسبت به اهل تسنن داشتند؟
مواضع علامه مجلسی در قبال اهل سنت، با توجه به عملکرد دولت عثمانی در قتل شیعیان و انتشار کتب ضالّه و ایجاد شک و تردید، بسیار عالمانه و منطقی است. او دفاع از مذهب شیعه را بزرگترین وظیفه خود میدانست و این دفاع را در قالب علمی و فرهنگی پیاده مینمود و بیشتر از طریق کتب، تدریس علوم دینی، جواب دادن به شبهات، ریاست امور دینی انجام میداد. گرچه او در کتاب «حقالیقین» از مطاعن ابوبکر و عمر سخن به میان آورد؛ ولی با وجود اینکه سنی ها فتواهایی مبنی بر کفر شیعیان و سپس قتل آنها صادر میکردند، علامه مجلسی هیچ وقت فتوایی بر ضد اهل تسنن صادر نکرد.
با توجه به اینکه در دوران صفویه شاهد حضور اقلیت های مذهبی در اصفهان هستیم علامه مجلسی به عنوان شیخ الاسلام و ملاباشی چه دیدگاهی نسبت به پیروان ادیان الهی داشتند؟
درباره موضع علامه نسبت به اقلیتهای مذهبی باید خاطرنشان کرد، در آن زمان حضور جماعتی از گرجیان مسیحی در دربار صفوی و کسب مناصب سیاسی و نظامی و سکونت ارامنه در اصفهان و به دست گرفتن نبض اقتصاد صفوی، موجب شد که علامه مجلسی خطر گرایش به مسیحیت را جدی تلقی کند و عملاً برای پاسخگویی به شبهات ایجاد شده تلاش کند.
از طرف دیگر علامه در یکی از رسالههای فقهی خود به نام «صواعق الیهود» به جزیهگرفتن از اهل کتاب اشاره می کند و مسلمانان را از هرگونه آزار و اذیت نسبت به پیروان ادیان الهی منع می کند.
روزگار صفوی به نوعی دوران اوج فعالیت های اخباریون هم به شمار می آید. علامه مجلسی هم در زمره این گروه قرار دارند؟
ببینید علامه مجلسی به عقل بها میداد؛ اما معتقد بود عقل نمیتواند تنها راهگشا باشد؛ بلکه باید از احادیث معصومین و کتاب خدا برای رسیدن به مقصود استفاده نمود. به خاطر توجه بیش از حد علامه به اخبار و احادیث، عده ای از محققین علامه مجلسی را جزو اخباریان نام برده اند. اما باید توجه داشت که علامه حد اعتدال را رعایت می کردند. در حقیقت علامه کاربرد عقل را در مباحث دینی ضروری میدانست و کتاب عظیم بحارالانوار را هم با عقل و جهل شروع کرد. باید گفت علامه مجلسی در برخورد با اصولیون و اخباری ها راه میانه را انتخاب کرد.
به کتاب بحارالانوار اشاره کردید. در مورد تالیفات علامه و به ویژه این کتاب کمی توضیح دهید؟
علامه با تألیف بحارالانوار، که یک دایره المعارف شیعی است؛ احادیث ائمه را که در معرض نابودی بود جمعآوری کرد و اعتماد مردم را به حدیث جلب کرد و برخی از احادیث را شرح و تفسیر کرد. علامه در ابتدای جلد اول این کتاب یادآوری میکند که افرادی را به شرق و غرب جهان فرستاده و آنها نسخههای آثار حدیثی شیعه را از گوشه و کنار، جمعآوری کرده و به اصفهان آوردهاند و در تألیف بحارالانوار از آنها استفاده شده است. و بدین ترتیب میراث حدیثی شیعه از زوال و نابودی، مصون مانده است.
علامه مجلسی غیر از این کتاب تالیفات دیگری هم داشتند؟
علامه مجلسى محقق پر کارى بود که توانست کتابخانه بزرگى را در اصفهان پایه گذاری کند. ایشان براى به دست آوردن کتب نادر و کمیاب به کشورهاى مختلف از جمله یمن مسافرت کرد. علامه به جز کتابهای عربی، بیش از ۸۶ جلد کتاب به فارسی نوشته است که این امر علاقه ایشان را در تبیین و اشاعه تعالیم دینی نشان میدهد و نشان می دهد که پذیرش منصب سیاسی و نزدیکی به دربار با این هدف بوده است.
مثلاً وقتی کتاب «حقالیقین» علامه مجلسی در منطقه شامات منتشر شد، حدود هفتاد هزار سنی، شیعه شدند.