کتاب «واقعه حره»(رویارویی ارزشهای دینی و سنتهای جاهلی)
نویسنده: سید علیرضا واسعی
ناشر: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
تاریخ چاپ: 1391
مکان چاپ: قم
اثر حاضر پرداختی پژوهشگرانه به حادثه حره است که بر یک مقدمه و چهار فصل بنیاد دارد. یکی از حوادث دردناک و دور از دستورهای دینی و سنت پیامبر واقعه حره بود. این واقعه زمانی رخ داد که یزید با همه بیبندوباریها و دینستیزیهایش بر مسند حکومت تکیه زده بود و برای استواری حکومتش از هیچ رفتار و کرداری حذر نمیکرد؛ حتی اگر به قیمت شهادت امام حسین(ع) و اصحاب گرامیاش تمام شود.
اثر حاضر پرداختی پژوهشگرانه به این حادثه است که بر یک مقدمه و چهار فصل بنیاد دارد. نویسنده در فصل اول واقعۀ حره را بازگشتی خواسته یا ناخواسته به سنتهای جاهلی میداند و معتقد است هر دو سو در این ارتجاع، هرچند نه به یک اندازه، نقش داشتهاند. بعد از مستقلبودن یا نبودن واقعیت تاریخ صحبت میکند و به تناسب چهار نظریه را یادآور میشود: نظریه غیراختیاریبودن تدا اسکاچیل؛ نظریه عدالتخواهی ارسطو؛ ارزشمداری جامعه بر اساس نظر پیتریم سوروکین؛ نظریه ساختار ارزشی چالمرز جانسون. در آخر پژوهشگر به پیشینه تحقیق و منابع تحقیق اشاره مینماید.
فصل دوم تصویری از مدینه و اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی آن تا زمان واقعه حره است. این تصویر نشان میدهد یهودیان پیش از اسلام، به یثرب نقل مکان کرده بودند و با خدااندیشی و اعتقاد به خدا و وحی مانع رواج بتپرستی در میان اوس و خزرج (اعرابی که از یمن به آن منطقه کوچیده بودند) شدند و گاهی نیز با اویسان و خزرجیان به رقابت و ستیزه برمیخاستند و آنان را به پیامبری تهدید میکردند که ظهور میکند و یهود را در این جنگ و ستیزها یاری میدهد. از همینرو وقتی یثربیان در مکه با پیامبر ملاقات کردند، او را شناختند و به پیامبریاش ایمان آوردند. در ضمن این تصویر از عربهایی در یثرب حکایت میکند که در حاشیه قرار داشتند و از لحاظ فکری تحت نفوذ عرب مکه بودند و از همینرو بتپرستی در میان آنان رواج داشت. این تصویر مخاطب را به خواسته اعراب یثربی آگاه میسازد که میخواستند حکومتی بنا نهند تا به این اختلافهای داخلی اوس و خزرج و یهودیان تمامی دهند و بر اعراب مکی سیادت یابند. از این مطلب هم مطلع میکند که بین بنیهاشم و بنیامیه – از اعراب مکی – از زمان دور اختلاف بوده و چون عرب مکی خویشتن را در نژاد از یثربیان والاتر میدانسته، وقتی یثربیان پیامبر را در حمایت خویش میگیرند، به آنان پیغام میدهند که هیچ چیز ناخوشایندتر از جنگ با شما نیست و میخواهند دست از یاری پیامبر بردارند و چون خواستهشان را برآورده نمیسازند، جنگ احد و بدر و خندق را راه میاندازند. این تصویر باز مینماید که انصار پس از وفات پیامبر به حاشیه رانده شدند و ترس داشتند افرادی مسند حکومت را به دست گیرند که فرزندان و پدرانشان را کشتهاند که همین هم شد. تصویر بعد رویکارآمدن یزید را با همه هرزهگریهایش نشان میدهد که با قیام امام حسین(ع) تقابل علوی عثمانی شکل دیگری یافت. با شهادت امام و برملاشدن نیتهای یزید و امویان مردم مدینه به اعتراض پرداختند که البته عبدالله بن زبیر در برانگیختن آنان بینقش نبود. شخصیت دینی و اجماعی یزید دیگر موضوعی است که پژوهش حاضر تصویر آن را مینماید.
نویسنده فصل سوم را با زمینههای شکلگیری واقعه حره میآغازد. واقعهای که عرض و خون و مال مردم مدینه را بر سپاه شام حلال کرد. اعزام گروهی از بزرگان مدینه به بارگاه یزید از جمله این زمینههاست. وقتی ایشان به مدینه بازگشتند به بدگویی از یزید پرداختند و او را از خلافت خلع کرد و امویان مدینه را از شهر بیرون راندند و مردم را به رضا و شورا فراخواندند و افرادی را به فرماندهی برگزیدند. این برخورد و دیگر برخوردهای روایتشده خشم یزید را برانگیخت و سپاهی بزرگ به سرکردگی مسلم بن عقبه به مدینه روان ساخت. البته گوشزد کرد که سه روز مهلت دهید. مردم مدینه تسلیم نشدند و در برابر سپاه مسلم مقاومت کردند. در آخر سپاه مدینه شکست خورد و شامیان به مدینه پا گذاشتند و هر آنچه نباید، کردند. مسلم بعد از همه این اقدامها دست به کاری زد که مردم مدینه را حقیرتر و زبونتر سازد و آن بیعتگرفتن از آنان بود که بنده و خول (حیوان در ملک کسی) یزید باشند و یزید در خون و مالشان مجاز باشد و به این بهانه بسیاری از افراد را به قتل رساند.
نویسنده آنگاه از کسانی نام میبرد که در این جنگ با مردم همراه نشدند، از جمله عبدالله بن عمر، فرزند خلیفه دوم؛ عمرو بن عثمان، فرزند خلیفه سوم؛ محمد بن حنفیه فرزند امام علی(ع)؛ عبدالله بن جعفر؛ علی بن عبدالله بن عباس فرزندزاده عموی پیامبر؛ امام سجاد(ع). البته تأکید میکند که همراهنشدن این افراد لزوماً به معنای آگاهی همه جانبه اینان یا پایبندیشان به بیعت با خلیفه نیست، بلکه هریک به عذر و دلیلی چنین سیاستی اتخاذ کردند.
نویسنده فصل چهارم را به تحلیل و تعلیل واقعه حره براساس دادههای فصل پیشین اختصاص داده است. وی بعد از آوردن نظر دکتر راغب السرجانی و علی شیری، مصحح کتاب الفتوح ابن اعثم، تجزیه و تحلیل خویش را چنین دستهبندی میکند:
پایبندنبودن حاکمیت سیاسی به ارزشهای دینی در مقابل هویتخواهی دینی مدنیها؛
حضور و فعالیت عبدالله بن زبیر؛
جوشش خون امام حسین(ع) و تأثیر بازگشت خاندان آن حضرت به مدینه؛
رقابت جبهه مدنیها با شامیهای همدست با امویان که برخلاف عصبه نژادی – قومی و دینی – اسلامی، در پناه عصبه وطنی – ملی جای گرفته بودند.
«برآیند پژوهش» پایان بخش این اثر است که متشکل از سه عنوان فرعی است: الف) بیرنگشدن عصبه عربی ب) گروهبندی جدید ج) هویت مدنی – اسلامی.
منبع: آینه پژوهش،ش 139.