چکیده پایان نامه
نام : سید علیرضا عالمی
مرکز عالی: جامعه المصطقی العالمیه – مدرسه تاریخ و ادیان
رشته : تاریخ تمدن اسلام مقطع : کارشناسی ارشد
عنوان پایان نامه : آسیب شناسی تمدن اسلامی از منظر سید حسین نصر
استاد یا اساتید راهنما : دکتر سید علیرضا واسعی
استاد یا اساتید مشاور: حجه الاسلام دکتر داود فیرحی
تاریخ دفاع : بهمن 1386 تعداد صفحات : 142
کلید واژه ها: سید حسین نصر – تمدن اسلامی – آسیب شناسی تمدن اسلامی – تجددگرایی – سنت گرایی
چکیده :
نویسنده به دلیل اهمیت فوق العاده بحث آسیب شناسی تمدن اسلامی به این موضوع پرداخته و متعرض آراء یکی از صاحب نظران آگاه در این حوزه ، سید حسین نصر شده است. در این پایان نامه تلاش شده با توجه به مبانی معرفتی تمدن اسلامی، آسیب های آن مورد ارزیابی قرار گیرد. به زعم نویسنده با وجود تالیفات و تحقیقاتی در این حوزه جای پژهشی که به کلیت تمدن اسلامی به صورت روشمند و علمی به تمدن اسلامی و آسیب های آن پرداخته باشد، خالی بوده از این رو، ضرورت این تحقیق را مضاعف دیده است.
پرسش اصلی تحقیق ، آسیب های تمدن اسلامی از منظردکتر سید حسین نصر می باشد. و با توجه به آن فرضیه ذیل را مطرح کرده است:
عمده ترین آسیب برای تمدن اسلامی، رسوخ گسترده معارف غیر دینی به جای معارف دینی در آن تمدن است.
به لحاظ روش تحقیق این پژوهش براساس دو دیدگاه گذشته نگر و حال نگر و به روش اسناد و مدارکی تدوین یافته و هدف پژوهشی آن توصیف و تحلیل و ارزیابی دیدگاه سید حسین نصر در مورد آسیب های تمدن اسلامی است. پایان نامه در یک فصل و چهار فصل تدوین شده است. فصل اول به جایگاه علمی نصر، معنا و مفهوم تمدن پرداخته شده و در فصل دوم تلاش شده با روشی نظری تمدن اسلامی از دید نصر تحلیل شود.در فصل سوم و چهارم به آسیب های درون و برون تمدنی اسلام و نتیجه گیری مباحث پرداخته شده است.
منابع تحقیق آثار دکتر نصر به فارسی می باشد و برای استفاده از برخی سخنرانی ها که برگردان فارسی نداشته به متن انگلیسی مراجعه شده است.
قلمرو تحقیق به لحاظ زمانی و مکانی، بیشتر مباحث آسیب شناسانه را در دو قرن اخیر پیگیری می کند، گرچه برای درک و تحلیل بهتر به گذشته تاریخی تمدن اسلامی هم توجه شده است.
در فصل اول به اجمال سید حسین نصر، تحصیلات، فعالیت های علمی وی در ایران و خارج از ایران و آراء و اندیشه های وی معرفی شده است. هم چنین به اعتبار سنت گرا بودن نصر، تاریخچه ای کوتاه از سنت گرایی، ارتباط سنت و سنت گرایی و برخی اندیشه های سنت گرایان در باب تمدن آورده شده است. از دید سنت گرایان، سنت، حقیقتی الاهی است که در تمدن های مختلف استمرار و دوام می یابد. قلب سنت از دید نصر و سنت گرایان، حکمت خالده یا جاودان خرد است که امروزه کم رنگ شده است. از دید سنت گرایان، فهم دقیق سنت منوط به فهم و دریافت دین و ارتباط آن با سنت و حکمت خالده است.موضوع دیگر که به آن پرداخته شده است، نسبت سنت و تجدد است. از دید سنت گرایان تجدد گرایی مشکلات زیادی در پی داشته و نقد پساتجددگرایی هم از آن نادرست و مبتنی بر مبانی تجدد و لذا ناکارآمد است.
در ادامه فصل، معانی لغوی و اصطلاحی تمدن و ارتباط آن با مقوله فرهنگ آورده شده است و این که تعاریف تمدن امروزه حکایت از پارادایم تمدنی جدیدی دارد که تلاش می شود با استفاده از مولفه های درون تمدنی ، تعریفی ارائه شود. تعریف نصر هم از تمدن تا حد زیادی به تعریف هانتینگتون نزدیک است و این که نصر قائل به وجود تمدن ها، تمدن های سنتی یا شرقی که در سلطه ی مشیت الاهی و تمدن جدید یا غربی که مبتنی بر انسان مداری هست، می باشد. در این پژوهش تمدن اسلامی، تمدنی سنتی لحاظ شده است.
در فصل دوم با عنوان رهیافتی به تمدن اسلامی به مفهوم، پیشینه و میانی تمدن اسلامی از دید نصر پرداخته شده است. تمدن اسلامی تمدنی است که همه جنبه های آن انسان را متوجه خداوند و فطرت وی می سازد. از دید نصر تمدن اسلامی پیشینه ای فوق العاده، دارای احترام و تکریم داشته که آمیختگی تام و تمام بین ابعاد مادی و معنوی آن برقرار است. مبانی تمدن اسلامی از دید نصر قران، پیامبر و انسان مسلمان است. در معرفی و بازشناسی تمدن اسلامی و نشان دادن توحید به عنوان جوهره تمدن، این مبانی نقش اصلی و بنیادین دارد. عدم انسجام بین این سه، ضربات سختی را بر تمدن اسلامی وارد ساخته است.
نصر در تبییین تمدن اسلامی اولا رهیافتی سنتی به آموزه های اسلام دارد و به کلیت اسلام به معنای سنتی آن معتقد است. و هم چنین باور به التزام به تمامی جانب سنت اسلام دارد. سنت گرایی نصر بر تبیین وی از تمدن اسلامی تاثیر گذار بوده است. از این رو، به کلیت تمدن اسلامی پرداخته و توجه به جزئیات آن نکرده است. از دیگر رهیافت نصر در تمدن اسلامی توصیه بر وحدت وانسجام این تمدن می باشد.
چرایی آسیب شناسی تمدن اسلامی از دید نصر ناشی از زنده و حیات داشتن این تمدن است که همانند هر ذی حیات دیگری، آسیب هایی متوجه آن است. وی آسیب های تمدن اسلامی را مولود دو عامل بیرونی و درونی می داند که به ویژه پس از مدرنیسم متوجه آن گردیده است.
در فصل سوم، به آسیب های درون تمدنی از نظرنصر پرداخته شده است. از دید وی هر تمدنی برای رشد و بالندگی ناگزیر از آگاهی نسبت به جنبه های منفی و مثبت خویش است. تمدن اسلامی نیز از این امر مستثنا نیست. این تمدن نیز در حوزه هایی دچار تخریب و آسیب گردیده که آگاهی از آن برای آینده تمدن اسلامی ضروری است. این آسیب ها در سه حوزه ی علم و دانش، فرهنگ و آداب و رسوم، و سیاست و حکومت بررسی شده است.
در حوزه علم و فناوری، تبدیل و تغییر مبانی و جهان بینی علوم، از علوم سنتی به علوم مدرن، بدون رویکردی انتقادی به آن، تقلید کورکورانه از نظام آموزشی غرب، و رفتار منفعلانه اندیشمندان و نخبگان جهان اسلام، در کنار عدم آگاهی کافی و شناخت از دنیای مدرن و تمدن غرب ، از آسیب های عمده این بخش به شمار می آید.در عرصه فرهنگ، علاوه بر تقدس زدایی از فضای فرهنگی دنیای اسلام، نوعی گسست تاریخی و جغرافیایی در دو قرن گذشته در تاریخ و تمدن اسلام مشهود است. هم چنین دین و شریعت به مثابه ی نهاد زیربنایی با چالش هایی عمدتا از سوی متجددان روبرو بوده است. از سوی دیگر امت اسلامی به عنوان هویت مشترک تمام مسلمانان با ورود ایده های هویت سرزمینی، نژادی و زبانی دچار دو گانگی و آسیب جدی شده است. این دوگانگی در هویت فرهنگی، سردرگمی و مناقشات بسیاری را در تمدن اسلامی باعث گردیده است.
در حوزه سیاست و حکومت، رابطه ی دشوار دین و سیاست با ظهور لیبرالیسم، مارکسیم و قدرت یافتن دوباره ی اسلام سیاسی، وارد مرحله حساسی شده، این امر زمانی خطرناکتر می شود که برخی الگوهای سباسی بیگانه، مانند مارکسیسم با روبند اسلامی عرضه می شود. آسیب دیگر فراروی تمدن اسلامی، جنبش های سیاسی در جهان اسلام اند که نقش سیاسی پررنگی در کشورهای اسلامی داشته و دارند، چرا که از معیارهای چندگانه و بعضا متفاوت در ساختار سیاسی پشتیبانی می کنند که با ساختار سنتی اسلام در تضاد است.نفوذ ملی گرایی و ناسیونالیسم برخاسته از غرب و به تبع آن سست شدن هویت درونی تمدن اسلام از آسیب های دیگری است که تمدن اسلامی با آن مواجه است. امری که در چند دهه اخیر به شدت در جهان اسلام ترویج و تبلیغ شده است.
فصل چهارم آسیب های برون تمدنی را بررسی کرده است و به این مقوله از سه منظر علم و دانش، آسیب های فرهنگی، و سیاست و اجتماع پرداخته است. راه یافتن علم و فناوری غربی، با جهان بینی سکولار، به عنوان شبه دین دنیای متجدد به جهان اسلام، عدم آگاهی نخبگان از فراگیر شدن این جهان بینی، و القای انحطاط و اضمحلال تمدن اسلامی از سوی مستشرقان و اسلام پژوهان غربی، از آسیب های عمده پیش روی تمدن اسلامی در عرصه دانش و فناوری است.
در حوزه فرهنگی، یکی از آسیب های فراروی تمدن اسلامی، پروژه ی جهانی سازی غربی ها با دو ویژگی اشاعه مدرنیته و تهاجم به فرهنگ اسلامی می باشد. این پروژه با استفاده از دو ابزار کارآمد، رسانه و ترویج شیوه زندگی عامیانه ی مدرن به عنوان یک جادبه قدرتمند سود می برد.در کنار این غرب تلاش دارد تا برای تضعیف غنای فرهنگی اسلام چهره ای خشن از اسلام ارائه دهد. در عرصه سیاست و اجتماع ، انتقاد غرب از جایگاه و نقش زنان در تمدن اسلامی و ارائه الگوی غربی حقوق زنان، و طرح مفاهیمی نظیر آزادی و حقوق بشر که مبتنی بر جهان بینی انسان مدار غربی است تمدن اسلامی را با چالشی جدی مواجه کند. ایجاد ، توسعه و تشدید اختلافات سیاسی و مذهبی دیگر راهکار غرب برای مقابله با تمدن اسلامی است. علاوه بر این در عرصه سیاست علی رغم قرائت های گوناگون ار دموکراسی ، غرب بر دموکراسی مبتنی بر جدایی دین از سیاست در جوامع اسلامی اصرار می ورزد. و در کنار ایجاد اختلافات مذهبی، هم زمان از
دو گونه جریان در جهان اسلام حمایت می کند : یک، مذاهبی که تفسیری انحصاری و سخت گیرانه از شریعت دارند. دو، مذاهب و فرقه هایی که تنها به جنبه ی باطنی و معنوی مذهب تاکید می ورزند، از این رو غرب از مذهبی نظیر تشیع که به هر دو بعد اسلام ، یعنی شریعت و معنویت توجه دارد، در بیم و هراس است.
در مجموع علی رغم مواجهه تمدن اسلامی در دو قرن گذشته با هجوم تمدن و جهان نگری بیگانه که مجر به تخریب بخش های زیادی از تمدن اسلامی گردیده است، اما به خاطر برخورداری این تمدن از سنت فرهنگی ماندگار و ثابت که مبتنی بر ارکان جاودانه ی وحی و سنت نبوی ص است، قادر به بازسازی و ترمیم خود می باشد.آسیب های تمدن اسلامی بیشتر ناشی از این است که این تمدن به گونه ای کامل، اسلامی نیست یا تحت پوشش اندیشه ها و روش های علمی و فناوری که به نحوی ناقص از غرب تقلید شده، پنهان گردیده است. اما با همه این ها، از منظرسنت اسلامی می توان این معضلات را زدود و به بازسازی و ترمیم تمدن اسلامی مبادرت نمود.
از دید نصر، تمدن غربی نیز با آسیب هایی روبروست. تمدن اسلامی اگر در آینده ای نزدیک به لحاظ نظامی و اقتصادی تهدیدی برای غرب نباشد، اما قدرت معنوی و فزاینده اسلام چیزی است که غرب را به شدت تهدید می کند. همان طور که اگر با نفوذ و رسوخ جهان بینی غرب به دنیای اسلام مقابله نشود، آسیبی جدی متوجه آن خواهد شد.