چکیده پایان نامه
نام : شاميل نريماناف
مرکز آموزش عالی: جامعه المصطفی العالمیه – مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) –
مدرسه تاریخ و ادیان
رشته : تاریخ تمدن اسلامی مقطع : کارشناسی ارشد
عنوان پایان نامه : نقش عضدالدوله در تحول تمدن اسلامي
استاد یا اساتید راهنما : دكتر محمدرضا باراني
استاد یا اساتید مشاور: دكتر حسن حسينزاده شانهچي
تاریخ دفاع : ديماه 1387 تعداد صفحات : 192
کلید واژه ها: نقش ـ عضدالدوله ـ تحول ـ تمدن اسلامي ـ آلبويه.
چکیده :
قرن چهارم هجري همزمان با ظهور حكومتها و سلسلههاي محلي و قدرتمند در قلمرو خلافت عباسي به دليل بروز تحولات سياسي، اجتماعي و همينطور رشد و شكوفايي عرصههاي مختلف تمدن اسلامي همواره مورد توجه انديشمندان مختلف قرار گرفته است؛ در اين ميان نقش حاكمان و فرمانروايان اين سلسلهها در اين تحولات علمي فرهنگي بسيار برجسته مينمايد؛ نقش بارز عضدالدوله به عنوان قدرتمندترين حاكم آلبويه در تحولات اين عصر، نويسنده را بر آن داشته تا به گونهاي مستقل نقش اين حاكم شيعي را در شكوفايي تمدن اسلامي نشان دهد. در اين نوشتار اقدامات عمراني عضدالدوله و همچنين نقش وي در گسترش علوم و توسعه مراكز علمي آموزشي مورد توجه ويژه قرار گرفته است.
پرسش اصلی تحقیق، اين است كه: اقدامات عضدالدوله در تحول تمدن اسلامي چه بوده است؟
فرضيههاي مطرح شده عبارتنداز:
1. توجه عضدالدوله به نوآوري و ارتقاء جايگاه انديشمندان در رشد و گسترش علوم اثربخش بوده است.
2. توجه عضدالدوله به عالمان در رشتههاي علمي گوناگون يكي از عوامل شكوفايي دانش در اين دوره بوده است.
3. مساجد، مراكز علمي، مدارس، كتابخانهها، مراكز پزشكي به دليل پشتيباني ويژه عضدالدوله در بسياري از مسايل سياسي، اجتماعي و تمدني نقش داشته است.
4. اقدامات عمراني الگويي اثربخش براي حاكمان و عالمان جهت اعتلاي تمدن اسلامي در دورههاي بعد گرديد.
به لحاظ روش تحقیق این پژوهش توصيفي تحليلي بوده و بر اساس اسناد و مدارك تدوين يافته و هدف پژوهشي آن بازشناسي تمدن اسلامي و همين طور دستيابي به پاسخ سؤالات مطرح شده در پاياننامه جهت نشان دادن نقش حاكماني چون عضدالدوله در شكوفايي تمدن اسلامي ميباشد.
منابع تحقیق: در اين رساله به منابع اصلي تاريخي همچون تاريخهاي عمومي، منابع رجال و شرححال نويسي، تاريخهاي محلي و منابع جغرافيايي مراجعه گرديده، همچنين آثار پژوهشي جديد نيز مورد توجه قرار گرفته است.
قلمرو تحقیق: از لحاظ زماني مصادف با سالهاي حكومت عضدالدوله از سال 338 تا 372 هجري قمري به مدت 34 سال ميباشد و از لحاظ مكاني نيز قلمرو حكومت وي شامل شهرهاي ايران مثل همدان، اصفهان، كرمان، اهواز، گرگان، شيراز، ري و بخشي از سرزمين عراق مانند بغداد، آمد، موصل و ميافارقين را در بر ميگيرد.
اين پایان نامه در چهار فصل تدوين گرديده است. فصل اول به كليات و مفاهيم اصلي تحقيق مانند اجمالي از حكومت آلبويه، شخصيت عضدالدوله و دورنماي تمدن اسلامي پرداخته است. فصل دوم با عنوان عضدالدوله و گسترش علوم، توجه و اهتمام عضدالدوله نسبت به علما و دانشمندان از رشتههاي مختلف علمي را مورد توجه قرار داده است. فصل سوم با عنوان عضدالدوله و مراكز علمي، به فعاليت و گسترش مراكز علمي اشاره شده است و در نهايت فصل چهارم به اقدامات عمراني عضدالدوله اختصاص يافته است.
نويسنده به منظور بررسي تحولات علمي فرهنگي عصر عضدالدوله ابتدا به شخصيت علمي فرهنگي اين حاكم پرداخته و علمدوستي و توجه ويژه وي نسبت به عالمان و دانشمندان را در پرورش و تربيت دوران كودكي وي و برخورداري از استاداني مانند ابوالفضل ابن عميد، ابوعلي فارسي و ابوالحسين صوفي ميداند. به زعم نويسنده رشد و گسترش علوم در دوره عضدالدوله به دليل توجه خاص وي به علم و دانش، حمايت از دانشمندان و عالمان ديني و غيرديني و برگزاري مجالس و مناظرات علمي بوده است؛ در تأييد اين امر، فهرستي از اسامي علما و دانشمندان در علوم مختلف همچون عالمان علم نحو و لغت، شعر، طب، نجوم، فلسفه و منطق آورده شده است.
از ديگر تحولات علمي فرهنگي، توجه حاكمان و سلاطين به توسعه و گسترش مراكز علمي بوده است تحقيق در مورد مراكز و مكانهاي آموزشي عصر عضدالدوله نشان ميدهد كه اين مراكز در امر آموزش و تعليم بسيار فعال بودهاند هرچند در بسياري از موارد نميتوان نقش مستقيم عضدالدوله را در ايجاد و يا توسعه آنها ديد ليكن نويسنده تعداد قابل توجهي از اين مراكز را برشمرده و فعاليتهاي مختلف علمي آموزشي آنرا مورد توجه قرار داده است برخي از اين مراكز عبارتند از: مساجد، مكاتب، آموزش خصوصي يا درباري، خانه دانشمندان، دارالعلمها، خانها، آرامگاهها، رصدخانهها، بيمارستانها (بيمارستان عضدي بغداد)، كتابخانهها و مكانهاي ديگر.
توجه و اهتمام عضدالدوله به عمران و آباداني از ديگر نقشهاي برجستهي اين حاكم بويهي در شكوفايي تمدن اسلامي بوده است به گونهاي كه برخي از اين آثار و بقاياي آنان تا به امروز نيز باقي مانده است؛ اقدامات عمراني كه در اين پاياننامه به آنها اشاره شده است عبارتند از: احداث و يا حفظ اماكن مقدسه همچون: ساخت مساجد، بازسازي بارگاه امام علي (ع)، بارگاه امام حسين (ع)، علي بن حمزه و گنبد شاهچراغ؛ احداث بازارها؛ پلها؛ مراكز بهداشتي مانند بيمارستان عضدي بغداد، بيمارستان شيراز، بيمارستان فيروزآباد، دارالمجانين؛ صنايع و كشاورزي همچون ضرب سكه و پارچهبافي؛ و ايجاد اماكن تاريخي مثل: گنبد عضدي شيراز، بند امير (در قلعه استخر)، شهرسازي (شهر گردفناخسرو)، قصرسازي، و احداث باغهايي مانند باغالظاهر، باغ قصر شيرازي، باغ قصر ابوالفضل، باغالظهير و باغ قطربل.