چکیده:
هزاره ها یکی از چهار قوم عمده ساکن افغانستان و پیرو مذهب تشیع هستند ، این گروه قومی در طول تاریخ کشور از انواع ستم ها، تبعیض ها، محرومیت ها و تعصبات طاقت فرسای قومی ، لسانی و مذهبی ،رنج کشیده اند.
با روی کار آمدن رژیم کمونیستی در کشور و فروریختن دیوار حاکمیت تبعیض آمیز قومی ، انتظار می رفت از سوی هزاره ها به خاطر ستمی که در گذشته بر آنها رفته بود، مقاومت علیه حزب دموکراتیک خلق صورت نگیرد بلکه احنمال فرصت جویی و حتی انتقام گیری تاریخ نسبت به حاکمیت رو به اضمحلال قومی می رفت.
اما این قوم بر اساس آموزه های دینی و مذهبی خود و با نگاه دور اندیشانه، وقتی کلیت دین، ارزش ها و استقلال کشور را در خطر دیدند، دست به قیام زده و علیه رژیم کمونیستی کابل و تجاوز شوروی وارد جهاد شدند. برمبنای همین مسئله این پرسش اصلی شکل گرفت که هزاره ها در جریان جهاد چه نقشی ایفا کردند؟
تحقیق حاضر با استفاده از شیوه کتابخانه ای، به بررسی این موضوع پرداخته و تلاش نموده این فرضیه را ثابت نماید که هزاره ها اعم از توده مردم ، علمای دینی و احزاب سیاسی نقش فعال در شکل گیری و تداوم جهاد داشته و تاثیر انکار ناپذیر در شکست شوروی و سفوط دولت کمونیستی کابل ایفا کرده اند. بررسی های صورت گرفته به این یافته ها انجامید که آغاز جهاد به صورت فراگیر از سوی هزاره ها و شیعیان بوده و هزارستان جزو اولین مناطقی بود که آزاد گردید.
در این مرحله نقش اصلی را توده مردم با راهنمایی و تشویق عالمان دینی به عهده داشتند. پس از اوج گیری جهاد ، احزاب سیاسی رهبری و سازماندهی جهاد را به عهده گرفته و در مناطق آزادشده اداره جدید به وجود آوردند. علاوه براین هزاره ها، در تعامل جدی با گروه های جهادی سایر اقوام نیز بودند. و سرانجام در بیرون راندن شوروی و سقوط دولت دست نشانده کمونیستی نقش آفرینی کردند.
کلید واژه ها: افغانستان، نقش، جهاد، عالمان دینی، احزاب سیاسی، حزب دموکراتیک خلق و … .