چکیده
تمدن اسلامی یکی از تمدن های زنده جهان محسوب می شود و این تمدن به علت جذابیتی که داراست رو به پیشرفت است. در قرن چهارم هجری شکوفایی تمدن اسلامی چشمگیر بوده و رغبت غربی ها را هم به طرف خود کشیده بود.
به گونه ای که نویسنده سویسی آدام متز، پژوهشی به نام رنسانس اسلامی در این باب انجام داده و ابعاد گوناگون شکوفایی تمدن اسلام را در آن بیان کرده است. در قرن چهارم هجری دولت هایی در سرزمین های اسلامی در کنار خلافت عباسی به وجود آمدند که در رقابت با یکدیگر به گسترش علوم و حمایت از دانشمندان اهمیت داده و هریک نقشی متمایز داشتند. یکی از دولت ها حکومت آل بویه بود که در شکوفایی تمدن اسلام به ویژه در گسترش علوم و مراکز علمی نقش اساسی داشته است.
عضدالدوله به عنوان فرمانروای مقتدر آل بویه علاوه بر این به اقدامات آبادانی و عمرانی در شهرهای مختلف قلمرو خود همت گماشت. وی با تأسیس بیمارستان در بغداد و شیراز، تأسیس کتابخانه، ساخت و تعمیر اماکن تاریخی مثل بارگاه ها و گنبدهای امامان (علیهم السلام) ، مساجد، شهرها، بازارها، مناره ها، منبع های آب و آبراه ها، سبب ایجاد تحولات تمدنی و علمی قابل توجهی گردید.
عضدالدوله به کشاورزی، احیای زمین های مرده، بافت انواع پارچه و صنعت هم توجه کرد. عضدالدوله برای ایجاد هم بستگی بین اقلیت های دینی و مذاهب گوناگون سیاسی هم گرایی را به کار گرفت، و زمینه برای اقدامات تمدنی فراهم ساخت.
این نوشتار، در صدد بررسی نقش عضدالدوله در شکوفایی و پیشرفت تمدن اسلامی است که برای این منظور محورهایی مانند نقش او در گسترش علوم مختلف، توسعه مراکز علمی و کارهای عمرانی در چند فصل مورد توجه قرار گرفت. از سوی دیگر با توجه به زمان کوتاه حاکمیت او چنین اقداماتی بسیار مهم و درخور بسیار شایسته است.
واژه های کلیدی: نقش، عضدالدوله، تحول، تمدن اسلامی، آل بویه.