نويسنده اين پايان نامه حسين نعيم آبادي پژوهشگر حوزه تاريخ اسلام، تاريخ تشيع و تاريخ انديشه هاي كلامي است. وي از سال 1372 وارد حوزه علميه قم شد و در حين گذراندن سطوح عالي حوزه با ورود به مركز تخصصي تاريخ اسلام در سال 1383 علاقه خود را به مباحث تاريخي نشان داد. هم چنين در سال 1387 در دانشگاه باقر العلوم (ع) در رشته تاريخ اسلام شروع به تحصيل كرد و اكنون در مقطع دكتري و در رشته شيعه شناسي در دانشگاه اديان و مذاهب قم مشغول به تحصيل است. وبسايت علمي تخصصي او به ارائه بعضي از نوشته ها و مقالات او و مباحث ديگر علمي اختصاص دارد.
اين رساله تلاش كرده است كه به اوضاع پيرامون امام جواد (ع) بپردازد. از اين رو همچون كارهاي مشابه ديگر به مباحث مربوط به فرقه هاي عصر امام جواد (ع) پرداخته است. مراكز حضور شيعيان در عصر امام جواد (ع) بخش ديگر اين كار كه به نوعي اولين يك نوآوري محسوب مي شود. مهمترين بخش اين رساله نيز به بررسي جريانات فكري و كلامي عصر حضرت جواد مربوط مي شود و مباحث ارتباطات سياسي امام جواد (ع) بخش پاياني كار را به خود اختصاص داده است.
تحليل اين رساله اين است که جهان اسلام در این دوره همچون گذشته دچار تشتت و آشوبهای داخلی و جنگهای خارجی بوده است. شورشهای علویانی هم چون محمد دیباج و محمد بن قاسم و بعضی قیامهای دیگر شیعی و دیگرانی همچون نصر بن شبث، زُطهای مستقر در بصره، خوارج و از همهمهمتر و طولانیتر(از 200تا 223ق) شورش بابک خرمدین از اين موارد است. مصریهای خواهان استقلال و رومیهایی که از وضعیت آشفته دوران جنگ امین و مامون سرخوش شده بودند نیز مشغولیتهای خارجی خلافت عباسی در این دوره را تشکیل میدادند.
در بخش فرقه ها نتيجه گيري مي شود كه وجود گروهها و اندیشههای گوناگون کلامی در میان شیعه از اختلافات درونی شیعه در این دوره حکایت دارد. فرقهی واقفه به دلیل حساسیتی که خصوصا در دوران امام رضا علیهالسلام داشت صرف نظر از بحرانی که در ابتدای کار برای امام ایجاد شد، هرچند از آرامش نسبی برخوردار بودند اما نمیتوان از نقش حساس آنان در اختلافات میان اصحاب ائمه چشم پوشی کرد. این کار نیازمند بررسی دقیق روایات واقفیان در این دوره است. فطحیان از معماها و پارادوکسهای تاریخ تشیع در تمام ادوار حیات خود محسوب میشوند. چرا که بسیاری از آنان نه از عوام بیسواد بلکه از اصحاب جلیل القدر ائمه علیهم السلام بودند. به عنوان نمونه اینکه چگونه فرهیختگانی از خاندان بنوفضال که در زمان ائمه بعدی نیز به حیات علمی خود با همان اندیشه فطحی ادامه دادند توانستند با این تناقض که هم امام کاظم علیهالسلام را و هم عبدالله افطح را که مورد رد و انکار امام کاظمعلیهالسلام است را به عنوان امام قبول كنند از ابهاماتی است که هنوز راه حلی برای آن پیدا نشده است. این دوره مشمول بخشی از دوران ستر اسماعیلیه است که هیچ سرنخی از حضور اسماعیلیه در آن تا کنون پیدا نشده است. حتی در حالی که در این دوره داعیان اسماعیلی در اهواز سکونت داشتهاند اما بر اساس بررسیهای انجام شده در این نوشتار در میان روایات روات بزرگ اهوازی امام (ع) هیچ سرنخی از اسماعیلیه دیده نمي شود. اين بحث نيازمند به پژوهشی جداگانه است اما میتوان گفت که جریان غلو در این دوره از محوریت اساسی برخوردار نبوده است.
امامیه نیز وسیع ترین گروه شیعی محسوب می شوند که در عین اینکه در دوران حضور ائمهعلیهمالسلام به سر میبرده اند اما دچار تشتت ها، اختلافات و درگیری های جدی کلامی درون گروهی هستند. در اين ميان ابوهاشم جعفری به عنوان نماینده گرایش کلامی، محمد بن سنان به عنوان نماینده جریان ریشه دار متهم به غلو، محمد بن عیسی بن عبید به عنوان نماینده برجسته کلامی هشام بن حکم و هم چنین استادش یونس بن عبدالرحمن از برجستگی بیشتری برخوردارند. ابوهاشم جعفری از نظر روایت مورد توجه تمامی گروهها بوده است و عده زیادی از محدثان، متکلمان، متکلم-محدثان، قمیان و غیرقمیان از او نقل روایت کردهاند. ابن سنان به عنوان سرخط اصلی جریانی حدیثی محسوب مي شود که از نوع عملکرد آنان نمیتوان به طور واضح شواهدی به دست آورد. شاگردیِ بلافصل او نسبت به شخصیت جنجالی مفضل بن عمر، نقل روایات ابوالجارود و منخل بن خلیل متهم به غلو و نقل روایات او از شخصیتهای با اندیشه متضاد ابهاماتی در مورد جریان ابن سنان به وجود میآورد. محمد بن عیسی بن عبید نیز نماینده نسلی از متکلمان کوفی است که در این دوره دستکم در عراق نفسهای آخر خود را شماره میکند. خطی که از هشام بن حکم در کوفه شروع شد و به دست یونس بن عبدالرحمن در بغداد پیگیری شد. علیرغم این تحلیل اشتباه که این خط فکری در بغداد به پایان رسیده است باید گفت که این اندیشه در مسیر بعدی خود توسط روات جلیل القدر بزرگ قمی همچون ابراهیم بن هاشم و فرزندش علی بن ابراهیم به حیات خود ادامه میدهد. در این میان خطوط دیگری نیز وجود داشتند که به وضوح خود را در مقابل خط هشام قرار میدادند. کسانی هم چون ابن ابی عمیر و شاگردش یعقوب بن یزید از این دسته هستند.
جهمیه از اندیشههای غیرشیعی محسوب مي شود که شواهدی نشاندهنده این است که این گروه خصوصا در اوائل قرن سوم و عموما تا قرن پنجم از حضوری پررنگ در اندیشههای اسلامی برخوردار بودهاند. گروه دیگر معتزله است که بایستی به عنوان تاثیرگذارترین اندیشه در این قرن بدان اشاره کرد که آثار و نتائج اندیشههای آنان را تا ادوار آینده نیز میتوان به وضوح ردیابی کرد. در ادامه روند شکل گیری مناظرات و مجالس کلامی که در دوران هارون خصوصا وسیله برامکه آغاز شد در این دوره نیز این مجالس و محافل علمی با محوریت معتزله و با برکناری کامل اهل حدیث به کار خود ادامه میدهد و برخلاف این تحلیل اشتباه که اندیشه عقلگرایانه معتزله شیعه را مجبور به ورود به بحثهای کلامی و عقلی در مورد فلسفه دین کرد، باید گفت که اصحاب ائمه علهیمالسلام خود قبل از همه آغازگر اندیشههای عقلی بودند.
مراکز حضور متمرکز شیعیان در آن دوره شامل عراق، ایران، حجاز، یمن و بعضی مناطق دیگر بوده است. به نظر میرسد که کوفه همچنان اکثریت شیعی خود را حفظ نموده است و علی رغم مهاجرت بسیاری از شیعیان به بغداد و از رونق افتادن کوفه، همچنان هر جریان شیعی که در فکر آشوب و شورشی بر علیه حکومت میافتاد خود را از کوفه بینیاز نمیدید. شهر بصره همواره به عنوان شهری یکپارچه سنی و عثمانی معرفی شده است. اما این شهر همواره شیعیانی را در بر داشته است که در عین جمعیت کم در سرنوشت آن دخیل بودهاند. بصره در این دوره در حال گذار از اعتزال سنتی بصری به اعتزال جدید و در حال آماده شدن برای فراهم ساختن موقعیتی مناسب برای بسط تشیع به عنوان اندیشه کلامی برتر بوده است. یمن مانند بسیاری دیگر از ولایات اسلامی در این دوره نسبت به مرکز خلافت دارای حکومتی شبه مستقل بوده است. قم پایگاه تشیع در ایران محسوب میشده است. صرف نظر از تحلیلها و الزامات دیگر درباره قم اما این مطلب به نظر درست میآید که در حصار بودن مردم قم از جنبههای مختلف اعم از اینکه سرتاسر ایران آن روز شامل سنیان متعصب و خطرناک برای قم محسوب میشدند و نیز وجود شیعیان غیر امامی باعث ایجاد یک اندیشه همواره مستقل در میان قمیان شده بود که هنوز نیز بعضی از آثار این استقلال اندیشهای در قم دیده مي شود که به نظر میرسد که ریشه در همان گذشته دارد. بررسی برخورد اصحاب قمی با راویان به عنوان شاهدی کوچک برای این کار محسوب مي شود. اما ری در عین اینکه از اواخر قرن اول شاهد رواج شیعه بود هنوز دراین دوره مرکز اهل سنت است. مردم ری نیز هم با امام جوادعلیهالسلام ارتباط داشتند و هم روات زیادی در میان آنان دیده مي شود. منطقه خراسان هم در شرائطی قرار دارد که از نواحی مختلف مورد تهدید نظامی است. حرکات و تحولات شیعی در خراسان هیچگاه متوقف نشد.
امام جواد (ع) از نظر سیاسی نه تنها در برابر حکومت ها موضعی منفعل نداشت بلکه در عین مراقبت و احتیاط به طور مقطعی موضعگیریهایی نیز داشته است. تشکیلات شیعه نیز در این دوره به عظمت و نفوذ قابل توجهی رسیده است. در این دوره شیعیان در مناصب سیاسی نیز جای می گرفتند و شواهدی بر این مطلب ارائه شده است. نهاد وکالت مهم ترین و حیاتی ترین نهاد شیعه محسوب مي شود که در این دوره نسل چندم از کارگزاران آن مشغول فعالیت هستند. درباره قیامها نیز لازم به ذکر است که هر چند نمیتوان شاهد مناسبی برای شرکت امام در قیامها یا جهتدهی آنها پیدا کرد اما در میان بعضی از اصحاب امام اندیشههای انقلابی به وضوح مشاهده مي شود.
بهطور کلی بایستی اذعان داشت که خلأهای پژوهشی درباره امامان شیعه علیهمالسلام و بالخصوص درباره ابناءالرضا بسیار فراوان است و نقاط ابهام و شناسایی نشده زیادی دارد که متاسفانه تا کنون مغفول مانده است. عمدهی فصول و بخشهای این نوشتار تا بدان حد جای کار دارد که بدون اغراق هرکدامش می تواند موضوع یک پایان نامه قرار بگیرد.
اين پايان نامه در شهريور سال 1390 بعد از دفاعيه با كسب امتياز عالي مورد قبول قرار گرفت. هم چنين در جشنواره كتاب سال رضوي در بخش پايان نامه ها در ربته دوم جشنواره قرار گرفت. هر چند اشكالات زيادي به اين رساله متوجه است اما نمونه چنين كارهايي مي تواند شروع خوبي براي پژوهش هاي علمي بعدي درباره سيره اهل بيت (ع) و خصوصا امام جواد (ع) باشد.