چکیده
مسئله رابطه دین و تمدن از مسائلی است که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته و این نوشتار درصد است با رویکردی نظری بدان بپردازد. این پژوهش در پی پرداختن به این مسئله است که چرا و چگونه قرائت های متفاوت از دین بر نوع رابطه بین دین و تمدن تأثیر میگذارد.
پرسش اصلی این است که دیدگاههای کلان در اندیشه اسلامی معاصر،نسبت به مسئله رابطه دین و تمدن چیست و دیدگاه برگزیده و یا مختار در این باب کدام است؟ در پاسخ به این پرسش سه رویکرد اصلی در این تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است: نخست، رویکرد اسلامگرای تمدنی، که نقطه اتکای خود را بر دین قرار داده و در صدد است قرائتی دینی از تمدن ارائه نماید.
این گروه با اعتقاد عمیق به جامعیت دین اسلام،به ظرفیت و توانایی ذاتی و حداکثری آن برای تمدنسازی ایمان دارد. عامل اصلیِ انحطاط تمدن اسلامی را دوری مسلمانان از حقیقتِ دین و فهم درست آن و راه احیای آن را در بازگشت به دین و عمل به آن میداند و معتقد است، تمدن غرب نیز تمدنی دین ستیز و معنویتگریز است که عموماً باید از آن برحذر بود.
دوم؛ رویکرد تمدنگرای اسلامی، که نقطه اتکای خود را بر تمدن نهاده و تلاش میکند با قرائتی دنیوی از دین، زمینه ارتباط حداکثریِ آن را با تمدن را فراهم نماید. این گروه، عامل اصلی انحطاط تمدن اسلامی را در رکود اندیشه دینی و راه احیای آن را در اصلاحِ اندیشه دینی و ارائه قرائتی تمدنی از دین میداند و با اعتقاد به معنویتگریزی تمدن غرب، در مواجهه با آن رویکرد انتقادی را برمیگزیند.
سوم؛ رویکرد تجددگرای اسلامی که نقطه اتکای خود را بر تجدد گذارده و در صدد است با قرائتی مدرن از دین، زمینه ارتباط آن را با تجدد فراهم سازد. این گروه،عامل انحطاط تمدن اسلامی پیشین در ایستایی و عدم پویایی اندیشه و عقل و راه احیای آن را در بازخوانی دین بر اساس دانشها و ارزشهای مدرن میداند.
این گروه بهرغم اعتقاد به کم توجهی تمدن غرب به دین و معنویت، رویکرد تعاملی با آن را ترجیح میدهد. نگارنده با اعتقاد به جامعیت دین، بر این نظر است ظرفیت تمدنسازی در دین اسلام نهفته است؛ اما از آنجا که تمدن پدیدهای بشری است، به فعلیت رسیدن این ظرفیت، وابسته به میزان ایفای نقش عامل انسانی (مسلمانان) است و از آنجا که این تلاش و نتیجه آن یکسان نیست، معتقد به «سلسلهمراتبی بودن تمدن دینی» هستیم.
انحطاط تمدن اسلامی پیشین نیز ناشی از نوع فهم از دین و عمل به آن و راه احیای آن نیز بازگشت به دین، همراه با قرائتی نو و تبدیل آن به یک برنامه عملی در حیات اجتماعی مسلمین است.بنیان تمدن غرب نیز بر مادهگرایی، دینگریزی و انسان محوری استوار گردیده، از اینرو در مواجهه با آن باید با رویکردی انتقادی عمل نمود.
واژگان کلیدی: دین، تمدن، اسلام، تمدن اسلامی، رویکرد، تمدن گرا، اسلام گرا، تجدد گرا.