مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.

طمع ورزي طبيب

زماني شهید مدرس (1249-1316 ش) به بيماري ذات الريه مبتلا شده بود. «دكتر اميراعلم الملك» كه نماينده مجلس بود و از رضاخان (حک: 1304-1320 ش) حمايت مي‌كرد به منزل مدرس آمد تا او را معاينه كند.

بار منت

توانگری به حکیمی گفت: صد دینار زر دارم و می خواهم به تو بدهم. مصلحت را در چه می بینی؟ گفت: اگر بدهی تو را بهتر و اگر ندهی مرا بهتر. (یعنی اگر بدهی منتی بر من داری و اگر ندهی از بار منت تو خلاص می شوم.) علی صفی،

طالع بلند

منجمی را بر دار کردند. کسی در آن محل از او پرسید: این صورت را در طالع خود دیده بودی؟ گفت: رفعتی می دیدم لیکن نمی دانستم که بر این موضع خواهد بود. لطائف الطوایف، ص 209.

خانه فقیه

روزی اعمش (60-148 ق)‌ -از تابعان‌ ايرانى‌ تبارِ كوفه‌- از خانه بیرون آمد و می خندید. شاگردان گفتند: ای استاد! سبب خنده چیست؟

وقت طعام خوردن

از حکیمی پرسیدند: وقت طعام خوردن کی است؟ گفت: غنی را وقتی که گرسنه شود و فقیر را وقتی که بیابد.   علی صفی، لطائف الطوایف، ص 198

لذیذترین غذا

از حکیمی سوال کردند که کدام طعام پاکیزه تر و لذیذتر است؟ گفت: گرسنگی، که چون غالب شود هر طعام که خورد پاکیزه نماید و در ذائقه اش لذیذ آید. علی صفی، لطائف الطوایف، ص 198.

قابل عرض ندارم

سید جمال الدین اسد آبادی در سن ده دوازده سالگی همراه پدر به تهران سفر کرد. سید صفدر -پدر سید جمال الدین- به اتفاق فرزند خود به دیدن مرحوم اقا سید صادق سنگلجی مجتهد معروف آن زمان (م 1300 ق) رفت. پس از اندکی گفت و گو سکوت فضای مجلس

هنوز دیر نشده

سرهنگ مولوي رییس ساواک، مردي هتّاك، بي رحم و قلدر بود و با دژخيمان خود، جنايت هولناك مدرسه فيضيه قم را در نوروز سال 1342 پديد آورد. حضرت امام در 13 خرداد همان سال در مدرسه فيضيه سخنراني تاريخي و مهمي را ايراد كرد و از جنايات رژيم شاه در

آنجا که نشستی نرم تر است

يكي از شاگردان علامه طباطبایی (1281-1360 ش) گويد: چندين سال قبل كه به مشهد مقدس رفته بودم براي ديدن علامه طباطبائي به منزل او رفتيم. ديدم در اتاق بر روي تشكي نشسته‌اند (زيرا طبيب دستور داده بود كه به خاطر كسالت قلبي بر روي زمين ننشينند).

شهر شما بهشت است

سالي گذر شيخ جعفر کاشف الغطاء ( م 1227 ق) به شهری افتاد. اهل آن شهر خواستند نماز را با او به جماعت گذارند. مساجد شهر كوچك بود و براي جمعيت فراوان نمازگزار كافي نبود ناچار در ميدان شهر اجتماع كردند و با شيخ جعفر نماز جماعت خواندند.پس از نماز

دستت را کوتاه کن

روزي کامران میرزا نايب السلطنه (م 1307ش)، پسر ناصرالدین شاه قاجار (حک: 1227-1313ش) به منزل آية الله كني وارد شد. در آن هنگام آية الله كني به درد پا مبتلا بود و بايد پاي خود را دراز مي‌كرد. از اين رو از نايب السلطنه عذرخواهي كرد و پاي خود را

حاضر جوابی مدرس

روزي رضا شاه (حک: 1304-1320 ش) از روي شوخي دست بر جيب شهید مدرس (1249-1316 ش) گذاشت و گفت: آقا عجب جيب بزرگي دارد! مدرس در حالي كه تبسم مي‌كرد گفت: بله جيب من بزرگ است ولي ته دارد. اين جيب شماست كه ته ندارد! داستانهاي مدرس، ص 128.