بحث از علامه امینی(ره) و اثر پر مغز و جاودانه اش، کتاب «الغدیر» و نمایاندن عظمتهای این اثر و پدید آورنده آن، آنچنانکه نه حقی از این اثر بی نظیر ضایع گردد و نه از آن مؤلف بی بدیل، الحق کاری است بس مشکل.امینی، متفکر و پژوهشگری است عمیق، همه سو نگر و جامع الاطراف، که همه خوبیها و زیباییها و بایدهای یک نویسنده برجسته و ممتاز را در خود فراهم آورده است. و اگر او را در دایره تحقیقات و پژوهشهای دینی، جزء نوادر و نوابغ مسلم، به حساب آوردیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. در چند دهه اخیر در اندیشه ارباب فرهنگ و ادب، در کشور ما و سایر بلاد اسلامی، دو واژه «امینی و الغدیر» با هم متلازم گشته اند، قدر و منزلت این اثر بزرگ و آن دانشمند کم نظیر، هنوز بر بسیاری از طبقات اجتماع ما، حتی طبقات تحصیل کرده و مراکز دینی پوشیده است.
آنها هم که با «الغدیر» آشنایند، غالبا اطلاعاتشان از حد کلیات فراتر نمی رود، و همین قدر می دانند که «الغدیر» اثر بزرگی است که توسط یکی از عالمان طراز اول اسلام و تشیع پدید آمده است. و اما اینکه این کتاب، پیام آور چه رسالتی است؟ و حول محور چه موضوعاتی بحث می کند؟ و چه معارفی، با چه سبک و ویژگیهایی در این کتاب طرح گشته است؟ بر بسیاری از مردم، بلکه بر بسیاری از طبقات تحصیل کرده و خواص نیز پوشیده مانده است، بنابراین هم «امینی » و هم «الغدیر» هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه ما پیدا نکرده و همچنان مهجور مانده اند.
امروز، در عصر انقلاب شکوهمند اسلامی، یکی از کارهای که باید به جد به آن پرداخته شود، معرفی این گونه دانشمندان و این گونه آثار است، تا نسل جوان با گذشته فرهنگی خود آشنا شوند، و الگوهای مناسب را بشناسند و از آن پیروی کنند. در این فرصت ما بر آنیم تا در حد وسع خویش، برخی از امتیازات و ویژگیهای این اثر بزرگ را بیان نماییم تا طبقات مختلف جامعه ما، بیش از پیش با «الغدیر» آشنا شده و از معارف بلند آن بهره مند گردند.
اکنون نظر خوانندگان گرامی را به مواردی از این ویژگیها جلب می کنم:
1- شاهکار ادبی:
بدون تردید «الغدیر» یکی از شاهکارها و متون معتبر و مستحکم ادب عربی است، و از این جهت با معتبرترین متون ادب عربی که توسط دانشمندان و ادبای عرب زبان پدید آمده است قابل مقایسه و برابری است، اهمیت این قضیه وقتی به خوبی روشن می شود که بدانیم نویسنده این اثر شگرف ، یک دانشمند غیر عرب و ایرانی و ترک زبان است. و نشانی است از استعداد، تلاش، کوشش، هوشمندی و نبوغ فرزندان ایران; [زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم نمونه های فراوانی از دانش پژوهان ایرانی را می توان سراغ گرفت که برای تحصیل علم دین به حوزه نجف اشرف، یا سایر حوزه های عتبات مقدسه هجرت نموده و در شعر و نثر و به طور کلی در ادب عربی سرآمد دانشمندان دوران خود گشته اند. و این واقعیتی است که خود دانشمندان عرب نیز به آن معترف اند، از جمله در برخی از تغریضهایی که بر «الغدیر» نوشته اند، آن را گامی بزرگ در جهت احیاء ادبیات عرب به شمار آورده اند.
2- وحدت اسلامی:
علامه امینی، از جمله متفکران و مصلحانی است که ایده و اندیشه وحدت امت اسلامی را در سرلوحه کار خویش قرار داده، و این ایده، همواره ذهن پویای دانشور صلح اندیش ما را به خود معطوف داشته است، تا جایی که بازتاب این اندیشه را در سرتاسر کتاب «الغدیر» می توان مشاهده نمود.
او هر گاه سخن یا نوشته ای مشاهده می کند که در جهت خلاف فکر «وحدت امت اسلامی » گفته و یا نوشته شده باشد، بر می آشوبد و سخت از خود حساسیت نشان می دهد.
از دیدگاه صاحب الغدیر تنها رشته ای که می تواند امت اسلام را به یکدیگر پیوند دهد و آنان می توانند با چنگ زدن به آن در طریق سعادت آفرین وحدت اسلامی قرار گیرند، همانا تمسک به قرآن و عترت است. قرآن و عترت دو عضو هدایت گر و سعادت آفرین اند و به منزله دو بال اند برای هر مسلمانی که می خواهد در مسیر سعادت و کمال حرکت کند. و چنان که در حدیث ثقلین آمده است، پیامر گرامی، هدایت و سعادت امت اسلامی را تنها در پرتو پیروی از این دو مسیر می داند و بس. بنابراین اگر کسی بخواهد با تمسک به یکی از این دو در مسیر کمال حرکت کند، به سر منزل مقصود نخواهد رسید. در گذشته تاریخ نیز کسانی که اهل بیت(علیهم السلام) را رها کردند و خواستند راه سعادت را تنها در پرتو قرآن بپیمایند، راه به جایی نبرده و در انبوهی از انحرافات و مشکلات گرفتار آمدند. عنصر دیگری که از دیدگاه علامه امینی در مساله وحدت امت اسلامی نقش مهمی بر عهده دارد، عنصر «شناخت و آگاهی » است.
وحدت پایدار پیروان مذاهب اسلامی در صورتی میسر است که برخاسته از شناخت و آگاهی و درک متقابل پیروان مذاهب، از اعتقادات و باورهای مذهبی یکدیگر باشد، و «الغدیر» نیز دقیقا در راستای تحقق این عنصر وحدت آفرین، پدید آمده است.
از دیدگاه صاحب «الغدیر» عامل دیگری که در ایجاد وحدت اسلامی از نقش مهمی برخوردار است، حسن ظن و مراعات انصاف و حق جویی از یک سو، و پرهیز از سوءظن و بدگمانی و بی انصافی از سوی دیگر است.
اگر هر انسان عاقل و منصفی، در طرحی که «الغدیر» برای وحدت اسلامی ارائه می کند با بی طرفی بیندیشد، آن را به حال امت اسلامی سودمند و ضروری تشخیص داده و به عنوان پایه و اساس درستی برای تحقق وحدت اسلامی، خواهد پذیرفت، چنانکه جمع کثیری از دانشمندان اهل سنت پس از آگاهی از «الغدیر»، اقدام مرحوم امینی را مورد تایید قرار داده و بر آن صحه گذاردند.
متفکر و اندیشمند ما علامه امینی، اظهارنظرهای غیر محققانه، سطحی و جاهلانه و گاه مغرضانه برخی از دانشمندان و نویسندگان اهل سنت نسبت به تشیع را عامل مهمی در جهت تفرقه امت اسلامی به شمار آورده و آن را مخل وحدت اسلام می داند و راه از میان برداشتن این مانع را در آگاهی و شناخت درست آنان از منابع تشیع جستجو می کند.
یکی از اصلی ترین هدفهای «الغدیر» چاره اندیشی در جهت رفع سوءظن ها و ارائه راهی برای ایجاد تفاهم و اتحاد در میان امت اسلامی است.
3 – اثری بی بدیل:
از نخستین قرون اسلامی تا کنون، در دفاع از تشیع و حقانیت امام علی بن ابیطالب(ع) آثار و تالیفات فراوانی به رشته تحریر درآمده است ولی در میان همه این پژوهشها «الغدیر» از جایگاه رفیع و منزلت خاصی برخوردار است. و تا کنون از حیث محتوی و استحکام مطالب، ابتکار و نوآوری، جامعیت و تنوع موضوعات، و حجم و گستردگی کتاب، اثری که از هر حیث بتوان آن را با «الغدیر» قابل مقایسه دانست، نگارش نیافته است.
بدین لحاظ می توان گفت که «الغدیر» در نوع خود نمونه منحصر به فرد است.
4 – امین نقل:
از امتیازات «الغدیر» آن است که نویسنده دانشمند آن، در سراسر این کتاب بزرگ، جمله جمله و سطر سطر مطالب کتاب خود را به صدها و هزاران جلد از منابع فریقین و بخصوص، آثار معتبر دانشمندان اهل سنت مستند نموده است. نخست به نقل مطالب می پردازد، و با رعایت امانت و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی، مطالب را از منابع معتبر اهل سنت نقل می کند، و پس از طرح مطلب، در صورت نیاز، از آن، در راستای اهداف خود استفاده می کند.
دقت و امانت کامل او در نقل، بگونه ای است که او را «امین نقل » لقب داده اند.
5 – آموزگار نقد و دانشگاه نقدشناس:
در کتاب پر ارج «الغدیر» «نقد»، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است، و اساسا می توان گفت شالوده «الغدیر» بر پایه «نقد و نقادی » پی ریزیی شده است، خواننده، هیچ فصل و مبحثی را در این کتاب بزرگ پیدا نمی کند، مگر اینکه یک یا چند نقد اساسی و آموزنده در آن وجود دارد.
مرحوم امینی این کتاب را با هدف اثبات یکی از اساسی ترین مسائل اعتقادی و سیاسی تشیع، یعنی مساله «امامت و ولایت »، بر اساس منابع مورد قبول خود اهل سنت تالیف نموده است، این رسالت بزرگ را با چنان دقت و قدرت و استحکام و هوشیاری، بانجام رسانده است که تعجب هر خواننده ای را برمی انگیزد.
در حول محور «نقد و نقادی »، می توان از ابعاد مختلفی در باره «الغدیر» سخن گفت، و «نقد» را از دیدگاه «الغدیر» و مؤلف دانشمند آن به اقسام مختلفی تقسیم نمود. مانند: نقد کتابهای منفی و تفرقه افکن، نقد شخصیتهای منفی، نقد نظریه های نادرست، نقد اجمالی، نقد تفصیلی و … اینها و مواردی از این قبیل برخی از اقسام نقد است که در «الغدیر» به زیباترین شکلی مطرح است.
نکته مهم آن است که این نقدها، نه از سر خصومت و دشمنی، بلکه از سر صدق و صفا و با هدف متحد ساختن صفوف امت اسلامی صورت گرفته است.
بعنوان مثال اگر علامه امینی، شخصیت و عملکرد افرادی مانند عمروعاص و معاویه یا افکار و اندیشه های افرادی مانند: ابن عبد ربه، ابن حزم اندلسی، عبدالکریم شهرستانی، ابن تمیمه، و رشید رضا و … را مورد نقد قرار می دهد، به خاطر آن است که در پرتو نقد، و با نشان دادن انحرافات موجود در اندیشه و عمل این اشخاص، چهره واقعی آنها را به جامعه اسلامی بشناساند، تا کسی فریب سخنان غرض آلود آنان را نخورد. علامه امینی(ره) پس از نقل و نقد مطالب تعدادی از آثار مغرضانه و سراسر اتهام برخی از پیشینیان اهل سنت می گوید:
«این بود نمونه هایی از یاوه سراییهای کتب قوم، بدون اینکه بخواهیم به طور کامل آنها را بررسی کنیم… تنها مقصود ما از نشان دادن این نمونه ها، توجه امت اسلامی به موجبات کینه توزی ها و دشمنی های آمیخته با روحیات گروهی دشمنان دغل باز اهل بیت(ع) و دنباله رویهای متعصب آنان است تا در قبال طایفه بزرگی از امت (شیعه اهل بیت)، به اینگونه کتب و نوشته های آلوده مانند باطل گرایان و گمراهان شتابزده ای که نام بردیم، اعتماد نکند. پیداست، وقتی خواننده، انگیزه خیانت آنان را بداند، او را می رسد که پیرامون مطالب موهن و بی اساس و نسبتهای ناروای آنان تحقیق بعمل آورد. » (1)
مرحوم امینی، شخصیت و افکار شمار زیادی از اینگونه افراد را با شیوه ای کاملا تحقیقی و عالمانه، و با تکیه بر ادله محکم و غیر قابل انکار، به نقد کشیده است، بگونه ای که اگر مؤلفان و نویسندگان آن کتابها امروز زنده بودند و نقدهای نیرومند علامه امینی را بر نوشته های خود می دیدند، از نوشته خود اظهار پشیمانی می کردند.
در این زمینه نیز «الغدیر» بمنزله آموزشگاهی است و «امینی » بمنزله آموزگاری که بهترین نوع «نقد» را به انسان می آموزد. رسم مرحوم امینی(ره) بر آن است که در نقد نظریات حریف، در مسائل مهمی که مورد اختلاف فریقین است، مانند مساله جانشینی پیامبر(ص) و مباحث مربوط به آن، هرگز بر منابع تشیع تکیه نمی کند، بلکه نقد خود را صرفا بر منابع گوناگون اهل سنت استوار می سازد تا اینکه سخن حق او ضایع نشده و مورد قبول مخاطب قرار گیرد.
6 – ویژگیهای نقد در الغدیر:
علامه امینی، در نقد آثار، شخصیتها و نظرات نادرست، دارای اصول و ویژگیهای خاصی است. برخی از آن ویژگیها عبارت است از:
الف: خستگی ناپذیری:
صاحب «الغدیر» کار خود را در نقد، بر پایه صبر و بردباری و متانت، بنا نهاده است. و سعی او بر آن است تا مساله مورد نظر را بصورت جامع و با همه ابعاد و زوایای آن، نقد و بررسی کند. و هیچ گاه در انجام رسالتی که در جهت بیان حقایق بر عهده دارد احساس خستگی نمی کند. بعنوان نمونه بنگرید به نقد و پاسخ ایشان به «عبدالله قصیمی » در بحث «سلسله دروغگویان و حدیث سازان ».
«قصیمی » پس از اینکه رجال شیعه را متهم به جهل و دروغ سازی می کند، می گوید: «و در میان اهل سنت، کسی که متهم به دروغ سازی به خاطر دنیا و تقرب به اهل آن … باشد وجود ندارد.» (2)
علامه امینی در پاسخ به ادعای قصیمی، اگر چند نمونه از دروغ سازانش که نامشان در منابع اهل سنت آمده و خود دانشمندان اهل سنت به حدیث سازی و دروغ پردازی آنها اعتراف و تصریح کرده اند را ذکر می نمود، برای اثبات بی اساس بودن ادعای آقای «قصیمی » کافی بود، ولی ایشان به این مقدار اکتفا نکرده و از تعداد 700 نفر با نام و نشان یاد کرده از رجال احادیث اهل سنت که به جعل حدیث و دروغ پردازی اشتغال داشته اند.
مرحوم امینی هم زمان با ذکر نام و نشان آن 700 نفر، شمار کثیری از دانشمندان بزرگ اهل سنت را نام می برد که به دروغ سازی این 700 نفر اعتراف نموده و احادیث وارده از طریق آنها را فاقد ارزش و اعتبار اعلام داشته اند». (3)
ب: استفاده از منابع مورد قبول اهل سنت:
«ایشان در تمامی موارد، نقدهای خود را بر منابعی استوار ساخته اند که مورد قبول مخاطبان اصلی «الغدیر» یعنی اهل سنت، است. و بر این اساس، باب هر گونه بهانه جویی را بر حریف بسته است ».
ج: رعایت ادب علمی:
مؤلف «الغدیر» در نقد اندیشه ها و افکار دیگران، همواره از متانت و ادب علمی سود می جوید، و هرگز سخنان یاوه و بی اساس دروغ پردازان، قلم او را از صراط مستقیم اعتدال خارج نمی سازد.
د: امانت در نقل:
وی در نقدهای خود می کوشد تا نخست سخن طرف را نقل نموده و آنگونه که مقصود خود نویسنده آن است به طرح سخن او بپردازد، بدون آنکه هیچ گونه دخل و تصرفی در آن روا داشته باشد و آنگاه به نقد آن می پردازد.
ه: در نقد شبهات، همواره، بیش از حد نیاز به القاءکننده شبهه پاسخ می دهد، حسن این اقدام این است که موجب می شود تا خواننده «الغدیر» بطلان شبهه، و نیز حقانیت پاسخ های صاحب «الغدیر» را با همه وجود باور کند، و در حقانیت تشیع، جای هیچ گونه شک و تردیدی برای او باقی نماند.
7 – نقد نقد:
«الغدیر» را افزون بر «نقد» «نقد نقد» نیز می توان به حساب آورد، چون نویسنده هوشمند آن، کتاب خویش را بگونه ای تالیف نموده است که اشکالات و نقدهای احتمالی مخالفین را پیشاپیش پاسخ گفته است. بنابر این اگر کسی به نقد «الغدیر» یا بخشهایی از آن بپردازد، پاسخ ناقد، در خود «الغدیر» موجود است، و نیاز به پاسخ و نقد تازه ای نخواهد داشت.
یکی از عللی که موجب شده تا «الغدیر» در طی بیش از نیم قرن که از انتشار نخستین جلدهای آن می گذرد، مورد نقد قرار نگیرد همین مساله است. چرا که نویسنده دانشمند «الغدیر» کوشیده است تا با بکار بردن اصول و روشهایی، این کتاب را بصورت اثری نقدناپذیر درآورد و باب هر گونه چون و چرا را بر حریف ببندد. وی برای تحقق این هدف، دست به اقداماتی زده که مواردی از آن چنین است:
1 – مثلا در مواردی که به روایات استفاده شده که ممکن است کسی بگوید: فلان روایت که امینی به آن استناد نموده ضعیف است، یا راوی ثقه نیست. مرحوم امینی هم صحت روایت و هم ثقه بودن راوی را اثبات نموده است، و آن را به تایید عده ای از صاحب نظران اهل سنت نیز رسانده است.
2 – یک حدیث را از طرق مختلف و با سلسله سندهای متعدد، نقل نموده تا جای هیچ گونه شبهه ای در صحت و واقعیت آن باقی نماند.
3 – در هر مورد، به ذکر یک دلیل اکتفا نمی کند، بلکه ادله فراوانی از دیدگاه های مختلف، برای اثبات مدعای خود اقامه نموده است که نمونه آن (در بحث در سلسله دروغگویان و حدیث سازان) گذشت.
4 – در نقل مطالب از متون و منابع اهل سنت، به یک یا دو کتاب اکتفا ننموده، بلکه به منابع متعددی استناد نموده، و گاه دهها و یا صدها دلیل برای اثبات مدعای خود ذکر می کند، و خواننده، وقتی به دقت آن را مورد مطالعه قرار دهد به صحت آن اطمینان حاصل خواهد نمود.
پی نوشتها:
1- الغدیر، ج 3، ص 248 و ترجمه فارسی، ج 6، ص 68.
2- الغدیر (ترجمه فارسی)، ج 10، ص 10.
3- بنگرید به الغدیر (ترجمه فارسی)، ج 10، ص 113 -116.
ماهنامه فرهنگ کوثر، شماره 2.