در نبرد خندق ده هزار نیروی مشرکان به مدینه حمله بردند. مسلمانان در حدود ۳ هزار نفر بودن و این باعث هراس و ترس مسلمانان گردید و بیش از 20 روز در محاصره بودند (الارشاد، ج۱، ص ۹۷. مناقب آل أبي طالب(ع)، ج1، ص 198).
وضعیت بسیار خطرناک بود بني قریظه از داخل با مشرکان همداستان شدند. کندن خندق و شجاعت علی (علیه السلام) و دعای پبامبر (صلی الله علیه و آله) مقاومت مردم مدینه و طراحی پیامبر باعث شکست دشمن شد. نعيم بن مسعود تازه مسلمان بین کفار و بنی قریظه جدائی افکند.
اما یک اتفاق دیگری هم رخ داد که به جهت مقاومت انصار و مردم مدینه برای جدائی بین احزاب مختلف، به سر انجام نرسید. که کمتر به آن توجه می شود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقتی ترس و نگرانی مسلمانان را دید برای شکستن هیمنه مشرکان با دو تن از سران قبیله غطفان به گفت و گو پرداخت تا آنان را با دادن امتیاز از این جمع جدا نماید.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) با سران انصار سعد بن معاذ و سعد بن عبادة مشورت کرد. سران انصار گفتند: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَمْرٌ تُحِبُّهُ فَنَصْنَعَهُ، أَمْ شَيْءٌ أَمَرَكَ اللَّهُ عز وجل بِهِ، لا بُدَّ لَنَا مِنْ عَمَلٍ بِهِ، أَمْ شَيْءٌ تَصْنَعُهُ لَنَا؟ قَالَ: لا، بَلْ لَكُمْ، وَاللَّهِ مَا أَصْنَعُ ذَلِكَ إِلا أَنِّي رَأَيْتُ الْعَرَبَ قَدْ رَمَتْكُمْ عَنْ قَوْسٍ وَاحِدَةٍ، وَكَالَبُوكُمْ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَكْسِرَ عَنْكُمْ شَوْكَتَهُمْ (همان، طبری، ج2، ص573 . سيرة ابن هشام ، ت السقا، 2، ص223)؛ ای رسول الله(ص) اگر این خواست و تصمیم شماست انجام می دهیم و اگر چیزی است که خدا دستور داده چاره ای برای ما جزعمل به آن نیست. اما اگر نظری است که به جهت آسیب ندیدن ما انجام می دهید ما نظری داریم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خیر برای شما است. به خداوند سوگند این کار را انجام ندادم جز این که دیدم عرب با یک کمان شما را هدف قرار داده اند و از هر طرف به شما حمله نموده اند خواستم شوکت و اتحاد آنها را بشکنم.
گفتند: ما در قبل از اسلام به آنها امتیاز ندادیم اکنون که مفتخر به اسلام هستیم مقاومت کرده و امتیازی به آنها نمی دهیم و مقاومت می کنیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت و گوی صلح را ادامه نداد و قراد داد صلح را تحویل سعد بن عباده داده و او از بین برد(همان: فَتَنَاوَلَ سَعْدٌ الصَّحِيفَةَ، فَمَحَا مَا فِيهَا مِنَ الْكِتَابِ)
و خداوند هم کمک کرد و در این نبرد مسلمانان سرافراز شدند و بعد با بنی قریظه جنگیدند. اینجا معرفت سران انصار بخوبی نشان داده شده که سه فرض ترسیم کرده و در برابر تصمیم رهبر مسلمین(که در برخی منابع نیامده) و دستور خدا مطیع بودند و در برابر فرض سوم که به جهت آسیب ندیدن آنها بود. مقاومت را بر صلح تحمیلی ترجیح دادند. و سعد بن معاذ در این نبرد تیر خورد و بعد به شهادت رسید. رحمت خدا بر او باد.