چند روز پیش یکی از دانشجویان سابقم را دیدم. می گفت کار و بار حسابی ندارد و …. گلایه که نمی داند چه کند. گفتم دکتری را ادامه بده. گفت امتحانش را مشکل ندارم، اما فکر می کنم چهار سال دیگر درگیر هستم و آخر و عاقبت چه خواهد شد…. گفتم الان از کجا ارتزاق می کنی؟ گفت: استاد! ببخشید، این مدت چهار پایان نامه برای این و آن نوشته ام.
ساعتی قبل از آن هم، جلوی دانشگاه سرگردان در کتابفروشی ها بودم. دیدم اعلامیه ها نگارش پایان نامه همچنان فراوان است….
حتی مدتی قبل، دانشجوی دیگری داشتم که خودش بیکار بود و شوهرش هم سرباز… پرسیدم چه می کنید؟ گفت: کاری که نداریم، شوهرم گهگاه پایان نامه ای از این و آن می گیرد و می نویسد. راستی استاد! پولی که بابت این ها می گیریم حلال است؟ می شود از دفتر فلان مرجع بپرسید که حکم این پول چیست؟
فکر می کنم این مشکلی است که باید حل شود، اما نه با این راه حلهایی که تاکنون ذره ای نتوانسته مشکل را حل کند. طبیعی است که این مسأله یک مشکل چند جانبه است. مثلا این که دانشجویان به دلیل فراوانی و همزمان، و ناتوانی های علمی و درسی که از دوران تحصیل به ارث برده اند، روی دست تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های ثلاث یعنی دولتی و آزاد و پیام نور مانده اند و البته برای فارغ التحصیلی باید کارشان را تمام کنند. وقتی توانایی ندارند، چه راهی جز این هست که دیگری برای آنها بنویسد؟ واقعا چه راهی هست؟
بخشی از این عدم توانایی به کمبودهایی بر می گردد که مربوط به خود دانشجوست، اما بخشی دیگر مربوط به روش های آموزشی و کارهای پژوهشی است که در دوره تحصیل چه کارشناسی و چه ارشد این توانایی را نمی تواند به دانشجو منتقل کند. یعنی نحوه اداره کلاس و درس و کار استادان، به شکلی نیست که دانشجو این توانایی را پیدا کند.
اما راه های سهل الوصول که استفاده از پایان نامه های قبلی، کتابها و متن های موجود بر روی سایت ها و اینترنت است، آن اندازه آسان است که براحتی افراد را تحریک می کند که راه میان بر را طی کنند. بارها در رانندگی هم دیده ایم وقتی ترافیک هست، تعداد قابل ملاحظه ای از رانندگان، حاشیه جاده را که خاکی است، اما سریعتر می توانند حتی یک فاصله چند ده متری را طی کنند، بر توقف ترجیح می دهند. این اخلاق باید همه جا در یک ملت باشد. اصلا در ژن آنهاست. بنابرین وقتی می توان با خرج کردن چند صد هزار تومان پایان نامه خوبی نوشت، چه لزومی دارد خود را به دردسر بیندازند؟
و البته، وقتی دانشجو می بیند که برخی از استادان نیز دست به این کارها می زنند، و حالا هم که باب شده، کار دانشجویان را چاپ می کنند با اسم خودشان در کنار آن، و امتیازات را جمع کرده و رتبه می گیرند و تغییر وضعیت، و یا حتی برخی از استادان، پایان نامه های دانشجویان قدیمی را سرو ته اش را به هم می چسبانند و چاپ می کنند، ولو این که در موارد اندکی این رخ می دهد، چرا دانشجو نباید این کار را بکند؟ به چه دلیل؟ همین امشب استاد بزرگواری چندین نمونه از یکی از همکارانش را می گفت که در حد فاجعه با کارهای دیگر بازی می کند و چاپ. تکلیف غالب استادان که شریف هستند باید جدا کرد، اما باید توجه داشت که راه های فراوانی وجود دارد که آنها هم سیستم را فریب دهند.
باید راه حل اساسی برای این کار پیدا کرد. مدتهاست در این باره فکر می کنم که این وضعیت چه به سر علم می آورد. من بشخصه فکر می کنم تنها مجرای پیشرفت علم، پایان نامه ها هستند. البته استادان قدیمی و افراد پوسیده ای مثل بنده، دیگر هنر حرف جدید زدن ندارند. استثناء هست، اما پیشرفت علم با ذهن دانشجوست نه استادان قدیمی. آنها محترم و گاهی کارهایشان راهگشا، اما مقصودم ایجاد یک موج علمی و پیشرفت در نوآوری است.
پس چه باید کرد؟ آیا با سخت گیری مشکل حل خواهد شد؟ آیا با وضع قوانین به تنهایی می توان از عهده حل این معضل برآمد؟
روزگاری کارشناسی هم دست کم در برخی از رشته ها، پایان نامه داشت که بعدها حذف شد. این اواخر برخی از مراکز، پایان نامه ارشد را هم حذف کردند تا دانشجویان زودتر فارغ التحصیل شوند؟ آیا حذف پایان نامه مشکل را حل خواهد کرد؟ مسلما خیر، زیرا ما فرصت گرانبهایی را در تولید کارهایی که دانشجویان خوبمان می نویسند از دست خواهیم داد.
تصویب قوانین حقوقی هم همیشه این مشکل را دارد که در تطبیق آنها دچار اشکال شویم و نتوانیم مسیر درست را تشخیص دهیم. به علاوه یک سیستم اجرایی قوی می خواهد بتواند درست قضاوت کند و این خود تازه فساد خاص خود را تولید خواهد کرد.
راه حل پیشنهادی
شاید، فقط شاید یک راه حل مناسب باشد که باید در باره آن بیشتر فکر کرد و آن تعریف پروژوه های چند جانبه است که استاد و دست کم چند شاگرد را درگیر آن کند.
این رویه در برخی از رشته های فنی وجود دارد، اما چنین نیست که در رشته های علوم انسانی و اجتماعی و حتی دینی قابل اجرا نباشد.
اگر بتوان پروژه ای را تعریف کرد که چند دانشجو به طور همزمان در طور یک سال یا دو سال (برای ارشد یا دکتری) درگیر یک پروژه باشند و بخش های مختلف آن را تکمیل کنند و با نظارت استاد و معاونت های پژوهشی دانشکده ها و دانشگاه ها مسیری را بروند، می توان از چند جهت اطمینان داشت:
اول: استاد بیش از رویه ای که الان هست، درگیر پایان نامه پروژه ای خواهد بود و وقت بیشتری خواهد گذاشت
دوم: هر دانشجویی در کنار دانشجویان دیگر، و در یک رقابت، و نیز تحت ضوابط موظف است که کار خودش را انجام دهد. چنین نیست که دانشجو موضوع را بگیرد و برود چند ماه بعد بیاید و کاری را که معلوم نیست چه کسی نوشته تحویل دهد.
سوم: پروژه مربوطه می تواند یک مشکل علمی گسترده تری را در نظر گرفته و با مشارکت پیش ببرد. طبعا باید پروژه، حالت چند جانبه ای داشته باشد که هر دانشجویی در کار خود نیمچه استقلالی داشته باشد.
چهارم: روشهای پژوهش به طور ضمنی و قدم به قدم می تواند اجرایی تر به دانشجو آموزش داده شود. حتی بهتر است درسهای روش تحقیق که دردوره های ارشد و دکتری معمول است، در حین اجرای پروژه تدریس و همزمان با نمونه های عملی و پایان نامه ای ارائه شود.
پنجم: نباید کار پروژه ای محدودیتی از لحاظ علمی یا موضوعی ایجاد کند، یعنی باید سلائق دانشجویان را در نظر داشت و آنها را در انتخاب پوشش داد، امری که امروزه با توجه به توسعه آموزش عالی و زیاد شدن شما دانشجویان راحت تر است.
ششم: با کار پروژه ای می توان از ورود یک سری موضوعات بی معنا که معمولا با سردل سیری و از سر تعجیل بین استادان و شاگردان مورد توافق قرار گرفته و گروه ها نیز در فرصت های محدود جلسات آنها را با عجله تصویب می کنند، جلوگیری کرد.
هفتم: این پروژه ها می تواند هماهنگ با برخی از موسسات و مراکز پژوهشی بیرون دانشگاه ها به انجام رسیده و درآمد زایی هم برای دانشگاه و دست اندرکاران پروژه داشته باشد.
شاید بتوان این طرح را به طور آزمایشی در چند دانشگاه یا دانشکده اجرا کرد و اگر جواب داد، آن را بسط داد.
مسلما دانشگا های ما هر مقدار وقت برای اصلاح امور مربوط به پایان نامه بگذارند، ما ضرر نخواهیم کرد، زیرا مهم ترین مرحله آموزش دانشجویان، و معیار و میزان سنجش یادگیری آنان، دقیقا نگارش پایان نامه است. خروجی آنها نیز همان طور که اشاره شد، مهم ترین ابزار رشد علم در کشور است.
اگر چنین فکر شود که کار استادان سخت تر خواهد بود، باید گفت، چنین گمانی چندان درست نیست، زیرا همزمان با چند دانشجو کار را پیش خواهند برد و وقتی که باید برای هر یک از آنها بگذارد، یک جا در جلسات مشترک با آنها خواهد گذاشت.
***
اگر این راه حل به جایی نمی رسد، چه باید کرد؟ شاید بهتر باشد اجازه بدهیم با کمک دیگران بنویسند اما رسمی و قانونی، به گونه ای که آن را مشروط به این کنیم که لااقل نیمی از کار را خودشان بنویسند، یا از عهده حل و فهم آن برآیند، یا آزمون دشواری از آن گرفته شود به طوری که معلوم شود اگر با کمک دیگران نوشته اند لااقل قدری کار تحقیق و نگارش را فرا گرفته اند…. به هر حال نمی دانم.
***
بهتر است از دوستان خواننده تقاضا کنم آنها هم راه حل هایی را که به نظرشان می آید بنویسند و به خصوص در باره پیشنهاد ارائه شده در اینجا یعنی همان انجام کارهای پروژه ای، اگر نظری دارند بدهند.