مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
سخن تاریخ و کشاورزی در دوره قاجار

 

 

سرویس تاریخ خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – هستی احمدی؛ نشست تخصصی معرفی و نقد کتاب «جامعه روستایی ایران در دوره قاجار» روز سه‌شنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۴ به مناسبت روز روستا و عشایر به همت پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در آرشیو ملی ایران برگزار شد.

در این نشست شهرام یوسفی‌فر استاد تاریخ دانشگاه تهران، محمد بختیاری نویسنده کتاب و عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی قزوین، ویلم فلور ایران‌شناس و پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران، شهرام غلامی عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و ربابه معتقدی عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به نقد و بررسی کتاب و ارائه نقطه نظرات خود پرداختند.

 

ربابه معتقدی عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نشست را با بیان ضرورت برگزاری اینگونه برنامه‌ها آغاز کرد: در سال‌های اخیر در کنار تاریخ‌نویسی سنتی نگاه‌ها به تاریخ‌نویسی اجتماعی جلب شده. تاریخ اجتماعی دانشی بینارشته‌ای است که با بهره گیری از تئوری‌های مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی به موضوعات تاریخی نگاه می‌کند. پرداختن به تاریخ مردمان فرودست مصداق روشنی برای موضوعات تاریخ فرهنگی و اجتماعی است.

معتقدی هدف از برگزاری این نشست‌هارا بررسی تاریخ‌نگاری اجتماعی فرودستان در دنیای امروز و چگونگی جبران فقر منابع محدود تاریخ‌نگاری در این نوع پژوهش‌های تاریخی بیان کرد.

وی درباره عرصه‌های مورد مطالعه در تاریخ‌نگاری اجتماعی افزود: تاریخ‌نگاری اجتماعی به دگرگونی‌های جمعیت، معیشت، کار و استخدام، مسکن، بهداشت و سلامتی مردم می‌پردازد. او همچنین به تفاوت تاریخ‌نگاری سنتی و اجتماعی اشاره کرد: تفاوت آنها شامل موضوع، روش، شیوه نگارش، ابزارها و منابع تاریخ‌نگاری و سبک و سیاق استخراج اطلاعات از منابع می‌شود.

ربابه معتقدی درباره زیبایی تاریخ‌نگاری اجتماعی گفت: زیبایی تاریخ‌نگاری اجتماعی در وابستگی و ملازمه تاریخ با مردم‌شناسی‌، جامعه‌شناسی، علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی است.

سخنران بعدی محمد بختیاری نویسنده کتاب به توضیح درباره هدف خود از نوشتن این اثر پرداخت: رساله دکتری من راجع به همین موضوع بود و بعداً تبدیل به کتاب شد. من حس می‌کردم در مورد روستاییان دینی بر گردن من هست که باید آن را ادا کنم. متوجه شدم درمورد جامعه روستاییان ایران که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد جامعه ما را تشکیل می‌دادند تاریخ‌های ما ناقص نوشته شده اند. من درمورد قاجار دو الی سه کتاب خوانده‌ام اما فقط دو سه خط مطلب درباره جامعه روستایی پیدا کردم.

وی درباره نقش و اهمیت جامعه روستایی گفت: روستاییان خیلی مهم بودند و اقتصاد کشور بر مبنای این‌ها می‌چرخید؛ اصلی‌ترین درآمد دولت مالیات ارضی بود که از این‌ها گرفته می‌شد و دیدم چقدر در مورد این مردم جفا شده است و کتاب‌های ما در این حوزه ناقص است.

او با خاطرنشان کردن وظایف پژوهشگران گفت: به روستا ظلم شده است و بهتر است ما تاریخی‌ها به این سمت بیاییم و پایان‌نامه‌های دانشجویی، مقالات و همایش‌هایمان را به سمتی ببریم که بخشی از نقص تاریخ‌نگاری ما جبران شود.

بختیاری توضیحی نیز درباره بخش‌های مختلف کتاب داد: این کتاب در هشت فصل تنظیم شده است مطالب فصل اول کتاب که شامل کلیات و مقدمه است، فصل دوم همان ریخت‌شناسی روستاهای ایران در عهد قاجار است و اینکه روستاها شامل چه چیزهایی از مسجد و حمام و کاروانسرا هستند، فصل سوم جمعیت و خانواده روستایی ایران، فصل چهارم درمورد قشربندی اجتماعی جامعه در دوران قاجار هست، فصل پنجم کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و اشتغال روستاییان را شامل میشود، فصل ششم نظام روابط درونی و بیرونی جامعه روستایی را در بر می‌گیرد، فصل هفتم درباره تربیت، اخلاق و آداب و رسوم روستاییان و فصل هشتم درمورد ظواهر زندگی آنان می‌باشد.

شهرام یوسفی‌فر سخنران بعدی این نشست بود. او دو محور برای صحبت‌های خود مشخص کرد: یکی بحث تاریخ کشاورزی در دوره قاجار و بخش دوم بررسی ربط این کتاب در آرشیو.

یوسفی‌فر گفت: معمولاً کارهایی که ما در حوزه‌های خاص مانند تاریخ روستا در دست داریم به طور ناقص انجام می‌شود. اگرچه مطالب موجود جمع‌آوری می‌شود و مقوله‌ها استخراج می‌شود اما توصیف تمام و کمال شکل نمی‌گیرد.

وی اشاره کرد: ساخت‌های جامعه روستایی به پیش از اسلام می‌رسد. رسوخ در زندگی روستایی کار بسیار دشواری است. یعنی روستایی صبح که از خواب بیدار می‌شود و به سراغ کارهای خود می‌رود تا زمانی که آفتاب غروب کند، بنظر می‌رسد که این یک زندگی روزمره هست اما واقع قضیه این است که یک زندگی روزانه وساختمند است و تکرار نآگاهانه نیست و تکراری توام با آگاهی است.

یوسفی‌فر درباره ناتوانی فهم روستا توسط نظریه گفت: وقتی جوامع روستایی مطالعه می‌شود با هیچ نظریه‌ای خارج از کشور نمی‌شود جامعه روستایی را مطالعه کرد؛ بلکه جامعه روستایی را باید فهمید و درک کرد.

او با اشاره به اهمیت آب در روستا گفت: عامل توسعه در روستاهای ما متکی بر آب است؛ نبوغ، خلاقیت و گسترش عرصه زندگی به آب بستگی دارد. این آب است که روستا را یا توسعه می‌دهد یا دچار پسرفت می‌کند. هنگامی که منابع زیرزمینی درست کنترل نشود خشکسالی رخ می‌دهد، خیلی هم ربطی به بارش ندارد بلکه سفره‌های زیرزمینی ذخایری‌ست که در دراز مدت باید به آن توجه شود.

او به ناتوانی سفرنامه‌ها در فهم زندگی روستایی نیز اشاره کرد و گفت: سفرنامه‌ها نگاه برشی به روستا دارند، یعنی هنگامی که توصیف می‌کند یک اقامت کوتاه دارد درحالی که سنت‌های روستا هزاران ساله است و حتی خود روستایی نیز نمی‌تواند آن‌را توضیح بدهد.

استاد تاریخ دانشگاه تهران به محور دوم بحث خود یعنی وظیفه آرشیو ملی در مطالعات روستایی پرداخت: من یک نقد به آرشیو ملی دارم آن‌هم اینکه تمام اسنادی که درباره جامعه روستایی در آرشیو وجود دارد اسناد حکومت است و کل حکمرانی روستایی را در برنمی‌گیرد. او علت ضعف اسناد حکومتی را اینگونه بیان کرد: اسناد حکومتی یعنی اسنادی که روستا را اداره می‌کنند و از جامعه روستایی نمیتوان اسناد تولید شده داشت و این نقص آرشیو ملی است که فقد متکی بر یک دسته از اسناد است.

وی با ارائه راه حل در این باره گفت: آرشیو ملی اگر می‌خواهد این فقر را جبران کند باید برود و بحث اسناد جامع روستایی را مطرح کرده و دستورالعمل تدوین بکند. شما تا هنگامی که مجموعه‌های اسناد روستایی را در نظام اداری کشور شناسایی نکنید نمی‌توانید آنها را منتقل کنید. آرشیو ملی تا زمانی که نداند اسناد جامعه روستایی ایران در کجای این اندامواره نظام بروکراسی است نمی‌تواند هوشمند عمل کند.

یوسفی‌فر در پایان این بخش از سخنان خود توصیه‌ای به آرشیو ملی داشت: در نهایت اگر قرار است آرشیو نقش مهمی در مطالعات روستایی ایفا بکند باید یک دستنامه ای برای ارزشیابی اسناد روستایی و تشخیص آنها تدوین بکند و اینکه به مطالعه آرشیوهایی که در حوزه مطالعات روستایی پیشتاز هستند مانند فرانسه بپردازد و از آن الگو برداری شود. مراکز بایگانی اسناد روستایی در دوران معاصر شناسایی و موجودی آنها کشف و از آنها درخواست شود.

نرجس جاویدی رئیس گروه تنظیم و توصیف اسناد در پاسخ به بخشی از نقدهای یوسفی‌فر گفت: اسناد بنگاه مستقل آبیاری، اسناد وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی، سازمان اصلاحات ارضی با منشا وزارت کشاورزی و اسناد خصوصی مانند خریداری قنات‌ها و وقفنامه‌ها و شکایت‌ها به آرشیو منتقل شده‌اند اگر چه پراکنده هستند.

سخنران بعدی شهرام غلامی استادیار تاریخ دانشگاه فرهنگیان به نقد کتاب پرداخت: کتاب را دو بار مطالعه کردم فقط یک جایی در بخش تولید کشاورزی در زیرمجموعه غلات به اندازه دو صفحه راجع به آب توضیح داده شده بود؛ بهتر می‌بود دکتر بختیاری یک فصل را به مدیریت آب و منابع آبی اختصاص می‌داد.

او گفت: اشتباهی که در فصل‌بندی کتاب رخ داده است تداخلی در عناوین و سرفصل‌های کتاب است. در بخش ریخت‌شناسی روستا لازم است به ساختار فیزیکی روستا و روستاهای متراکم و قلعه‌ای و از این قبیل پرداخته شود. بعدی اینکه تعارضی میان شهر و روستا ایجاد شده و تعریف درستی از شهر ارائه نشده و مفهوم آن فروکاسته شده به سیاست. در صورتی که در دوره قاجار تعارضات میان شهر و روستا به آن صورت عمیق نیست.

نکته دیگری که غلامی به آن اشاره کرد این بود که نویسنده گفته است کشورهای خارجی روس و انگلیس با استعمار روستاییان و خرید ارزان کالاهای کشاورزی و فروش کالاهای صنعتی خود به روستاییان ضرر زده اند در حالی که این نمی‌توانست باعث عقب‌ماندگی روستا شود بلکه باعث پویایی شد و تحولی ایجاد کرد، مالکان به اهمیت زمین پی بردند و هنگامی که بازرگانان به سودآوری زمین پی بردند شروع به سرمایه‌گذاری کردند.

آخرین سخنران نشست ویلم فلور، ایران‌شناس و پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران، در قالب پیامی ویدئویی دیدگاه‌های خود را درباره کتاب بیان کرد. او در این پیام ویدئویی ضمن تمجید از اثر به اهمیت بالای موضوع کتاب اشاره کرد و علت آن‌را این دانست که ایران قاجاری جامعه‌ای کشاورزی بود و ۸۵ درصد تولید ناخالص داخلی آن به تولیدات کشاورزی وابسته بوده است.

فلور گفت: نویسنده در هشت فصل تحقیقی جامع از پویایی٬های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جامعه روستایی ایران در دوره قاجار ارائه می‌دهد و بر دو عامل سنت و نوسازی تمرکز می‌کند.

وی با اشاره به استفاده نویسنده از منابع مختلف گفت: او به خوبی مشاهده کرده است که جز مطالعه من درباره کشاورزی در ایران قاجاری هیچ پژوهشی بخش روستایی ایران قاجاری را بررسی نکرده و پژوهش او نخستین مطالعه جامع در این زمینه به زبان فارسی است.

او گفت: نویسنده کوشیده تصویری هرچه کامل‌تر از زندگی روستاییان ارائه کند اما متاسفانه هر آنچه یافته بدون ارزیابی اینکه آیا این پدیده‌های یاد شده واقعاً در زندگی روستایی اهمیت داشته‌اند یا نه آورده شده است. به عنوان نمونه او در فصل نخست به مدارس روستایی اشاره می‌کند ولی تنها در فصل سوم می‌گوید این مدارس محدود بوده‌اند اما در واقعیت حتی این بیان نیز بیش از اندازه خوشبینانه است.

این منتقد همچنین اشاره به نقش اقتصادی زنان و دختران در اقتصاد روستایی را یکی از نقاط قوت کتاب دانست. البته تکرار مکرر مطالب بیش از یکبار دربخش های مختلف کتاب را برای خواننده غیرجذاب دانست و گفت: به نظر من این کتاب ارزشمندتر خواهد شد اگر نویسنده مطالب خود را کمی سامان دهد و در هر فصل یک موضوع را بررسی کند به این ترتیب هم از تکرارهای بی فایده جلوگیری شده و هم موضوع انسجام بهتری می‌یابد و نتیجه آن متنی آسان‌تر، خوش‌خوان‌تر و دلپذیرتر خواهد بود.

او در پایان در مورد نقدهای خود گفت: من این نکات را نه برای منفی جلوه دادن بلکه برای آن آورده ام که تاکید کنم نویسنده سهم ارزشمندی در تاریخ جامعه روستایی ایران قاجاری داشته است به ویژه از رهگذر تمرکز بر زندگی اجتماعی و استفاده از اسناد آرشیو فارسی منتشر نشده.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *