بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «حقیقت عاشورا» به قلم محمد اسفندیاری که بههمت نشر نی منتشر شده، یکی از چالشبرانگیزترین و در عین حال اندیشهورزانهترین آثار در حوزه عاشوراپژوهی در سالهای اخیر است. نویسنده که پیشتر با دو کتاب مهم «عاشوراشناسی» و «کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع)» نامی در این عرصه یافته بود، در این کتاب با نگاهی تحلیلی و منتقدانه، نهضت عاشورا را از چنبره تفاسیر عاطفی، ایدئولوژیک، اسطورهای و سیاسی رها کرده و تلاشی علمی در جهت روشنسازی حقیقت تاریخی این واقعه ارائه میدهد.
اسفندیاری در مقدمه کتاب که مشتمل بر دو بخش «از عاشورای حسین (ع) … ۱۳-۲۲۸» و «… تا تحریفات عاشورا ۲۸۹-۴۵۲» است، با صراحتی مثالزدنی، به آسیبهای جدیای که دامنگیر تاریخ عاشورا شدهاند، اشاره میکند. به باور وی، با وجود هزاران کتابی که درباره امام حسین (ع) نگاشته شده، همچنان بسیاری از نکات ناگفته باقی ماندهاند و بسیاری از آنچه گفته شده، فاقد پشتوانه تحقیقی و علمیاند. او نویسندگان بسیاری را که در این حوزه قلم زدهاند، اهل احساس و ارادت میداند، نه درایت و تحقیق، و از این رو، آثار عاشورایی را گرفتار دام اسطورهپردازی، تحریف، تئولوژیگرایی و ایدئولوژیزدگی معرفی میکند.
اسفندیاری آسیبهایی را که بر چهره تاریخی عاشورا وارد شده به دو نوع «تحریف افزایشی» و «تحریف کاهشی» تقسیم میکند. اولی، افزودن افسانهها و جعلیات است، و دومی، حذف وقایع واقعی به دلایل سیاسی یا مذهبی. وی معتقد است بسیاری از آنچه از عاشورا روایت شده، یا دروغهایی باور شدهاند یا واقعیتهایی ناگفته ماندهاند، و عاشورا برای بازشناسی، نیازمند تاریخنگارانی است که «نه مداح» باشند و نه «مبلغ»، بلکه پژوهشگرانی بیطرف، محتاط و حقیقتجو.
نویسنده در ادامه، به دشواری بازسازی تاریخ عاشورا نیز اذعان دارد. او تاریخ عاشورا را «موضوعی چندپهلو و پیچیده» میخواند و تأکید میکند برای نزدیک شدن به حقیقت آن، باید از سطحنگریها و سادهاندیشیها فاصله گرفت. روایتهای یکسویه، قرائتهای سطحی، و ناتوانی در درک تضادهای تاریخی، همگی از جمله موانعی هستند که اسفندیاری با آنها مواجه شده و سعی در عبور از آنها دارد.
کتاب، نه صرفاً بازگوکننده روایتها، بلکه تحلیلگر آنهاست. نویسنده در کنار شرح نهضت عاشورا، سعی دارد با تمرکز بر دو ویژگی اصلی این قیام حماسه ظلمستیز و عقلانیت سیاسی چهرهای واقعیتر از امام حسین (ع) و تصمیم او برای قیام ترسیم کند. در این مسیر، او هم به تلاشهای امام برای جلوگیری از جنگ میپردازد و هم به نقش عقل و خرد در تصمیمگیریهای ایشان، که متأسفانه در بسیاری از روایتها تحتالشعاع عواطف و مرثیهسرایی قرار گرفته است.
یکی از جسورانهترین بخشهای کتاب، نقد مستقیم نویسنده بر پنج نوع تفسیر آسیبزا از عاشورا است: ۱. تقلیل عاشورا به عزاداری که سبب غفلت از پیام ظلمستیز آن شده؛ ۲. تفسیرهای غیرعقلانی که عاشورا را از حوزه خرد خارج کردهاند؛ ۳. تفسیرهای فوقواقعی که وقایع را به افسانه بدل کردهاند؛ ۴. تفسیرهای افراطی و خشونتآمیز که عاشورا را ابزار انتقام و خونخواهی ساختهاند؛ ۵. تفسیرهای عوامانه که فهمی سطحی و بیپشتوانه علمی را رواج دادهاند.
در برابر این آسیبها، اسفندیاری شیوه خود را بر پایه تحقیق دقیق، احتیاط علمی، دوری از تعصب، و گفتوگوی میان منابع و نقد درونمتنی استوار کرده است. او ضمن بهرهگیری از منابع کلاسیک مانند «مقتل الحسین» خوارزمی، «الفتوح» ابن اعثم، و «اللهوف» ابنطاووس، هشدار میدهد که باید به این منابع با احتیاط نگریست، نه تعصب و تقلید.
اسفندیاری در بیان روش تحقیق خود نیز شفاف است: مطالعه منابع متعدد، نتیجهگیری موقت، بحث و تبادل نظر با صاحبنظران، نگارش، و نهایتاً بازنویسی مکرر. همین رویکرد باعث شده کتابی که اینچنین، حاصل دو سال پژوهش مداوم، ده بار بازخوانی و بررسی توسط هشت پژوهشگر صاحبنظر باشد.
نویسنده، هرچند خود را نوآور نمیداند، اما ابداعات اثرش را ناشی از «احتیاط علمی» میخواند، نه نوجویی صرف. او با تکیه بر پرسشگری، تحلیل انتقادی، و عدم تعجیل در نتیجهگیری، کوشیده است حقیقت تاریخی عاشورا را، آنگونه که بوده، روایت کند؛ خواه مطابق پسند مخاطب باشد یا نه.
در پایان، اسفندیاری تأکید میکند که «مورخ، کسی است که کشف واقعیت میکند، نه کسی که داستان میگوید.» از نظر او، حقیقت عاشورا، به رغم تلاشهای فراوان برای پوشاندنش، همچنان قابل کشف است؛ اگر با شجاعت، صداقت، احتیاط و دقت به سراغ آن برویم.
مخلص کلام آنکه، کتاب «حقیقت عاشورا» اثری است متفاوت در فضای آثار عاشورایی. محمد اسفندیاری با صداقت و شهامت، به سراغ یکی از پربحثترین وقایع تاریخ اسلام رفته و با تکیه بر روششناسی علمی و رویکرد عقلانی، پرده از تحریفهایی برمیدارد که قرنهاست عاشورا را به محاق اسطوره و عاطفه کشاندهاند. این کتاب نه فقط یک تحقیق تاریخی، بلکه فراخوانی است به بازاندیشی و بازگشت به حقیقت، با چشم باز و قلم مسئول. برای خوانندگانی که به دنبال فهمی عمیق و دقیق از عاشورا هستند، این کتاب یک نقطه عطف جدی به شمار میآید.