گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – آناهید خزیر: آیین رونمایی کتاب «فهرست آییننامهها، اساسنامهها، نظامنامهها و… کتابخانه حضرت آیتالله بروجردی (مسجد اعظم)»، عصر دوشنبه، ۲۵ فروردین در کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران برگزار شد.
«رسول جعفریان»، رئیس کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران در ابتدای این نشست گفت: این مجموعه اسناد مهمی را در اختیار ما گذاشته است. ما در این زمینه در آغاز راه هستیم و باید در این زمینه تحقیق و پژوهش بیشتری شود. در گذشته ایرج افشار و همکاراناش در این زمینه کار میکردند و اکنون نسل جدیدی داریم که با پشتکار این راه را ادامه میدهند. کتابخانۀ آیتالله بروجردی و مجموعۀ کتابخانههای قم آثار مهمی دارند که میتوان همکاری بسیارخوبی در این زمینه برقرار کرد.
نقطۀ عطفی در تاریخچۀ کتابخانه
سپس «طیبه حاجباقریان» که کتاب «فهرست آییننامهها، اساسنامهها، نظامنامهها و… کتابخانۀ حضرت آیتالله بروجردی (مسجد اعظم)» را فهرستنویسی کرده است، گفت: کتابخانۀ آیتالله بروجردی یکی از مراکزی است که از نظر تنوع و کیفیت منابع بسیار غنی است. شاکلۀ اصلی منابع این کتابخانه را کتابهای وقف و اهدایی تشکیل داده که توسط شخصیتهای علمی و فرهنگی بزرگ چون خود آیتالله بروجردی، همچنین آیات محمد مقدس اصفهانی، حسن فرید اراکی، ابوالقاسم دانش آشتیانی و ویژهتر از همه مرحوم محمد رمضانی، از پیشگامان نسل اول ناشران ایران جمعآوری شده است که مجموعۀ رمضانی بخش مهمی و عظیمی از این کتابخانه را تشکیل میدهد.
او افزود: تا سال ۱۳۹۰، سازماندهی منابع در کتابخانۀ آیتالله بروجردی به روش سنتی و بسیار محدود بود. از این سال به بعد، شیوۀ فهرستنویسی نوین در بستر نرمافزارهای تخصصی در این کتابخانه پیاده شد. این تغییر مهم، نقطۀ عطفی در تاریخچۀ این کتابخانه به شمار میرود. در آن زمان، این کتابخانه بیشتر بهعنوان یک کتابخانۀ عمومی و حوزوی شناخته میشد، اما با سازماندهی و دسترسپذیری منابع آن و بهویژه معرفی منابع ارزشمند مرحوم محمد رمضانی، رویکرد خدماترسانی این کتابخانه بهسمت یک کتابخانۀ پژوهشی تغییر یافت.
این پژوهشگر و فهرستنویس ادامه داد: تنوع موضوعی در مجموعۀ کتابهای رمضانی بسیار بالا بود، که این نشاندهندۀ رویکرد همهجانبه و جامع او در گردآوری و مجموعهسازی منابع بوده است و در فرآیند سازماندهی، چندین بخش مجزای موضوعی از دل این مجموعه بزرگ استخراج شد.
سردیس محمد رمضانی را در کتابخانه نصب کنید
سخنران بعدی نشست، «سیدفرید قاسمی»، پژوهشگر تاریخ مطبوعات بود که گفت: برای اینکه قدر و قیمت این فهرست را که دربردارندۀ ۱۲۹۵ مدرک در ۱۷ فصل با مقدمه و نمایه و ضمیمههاست، بیشتر بدانیم باید پیشینهها را بشناسیم. از زمانیکه نظامهای ردهبندی نو به کتابخانههای ایران راه پیدا کرد، در همین سدۀ اخیر مغفولواقعشدهترین مدرکها همین آییننامهها، اساسنامهها و نظامنامهها بودند. چون بیشترینشان صفحههای اندک داشتند. بههمینجهت در کتابخانهها و مراکز اسنادی براساس درک و دریافت کاربهدستها این داشتهها در بخشی جای میگرفت. یکی به قسمت مدارک غیرکتابی میبُرد و دیگری در پوشههای اسناد جای میداد و راست این است که در بیشتر کتابخانهها سلیقۀ جای قاعده و معیار را میگرفت و تشخیص فردی بر معیارمندی غلبه داشت. همین رویه سبب پراکندگی اینگونه مدارک در کتابخانهها میشد.
او افزود: گاهی میدیدیم که دو اساسنامه بنا بر موضوع در دو بخش نگاهداری میشود. اهتمامی هم که برای خرید کتاب وجود داشت برای فراهمآوری این مدارک نبود. پایهگذار توجه به این چاپکردههای مهم بهجای نهادهای متولی، سعی فردی بود. بیشتر مجموعهداران در گذشته به یک مدرک تعلق خاطر داشتند؛ یکی کتاب، دومی نشریه، سومی اعلان و….
این صاحبنظر تاریخ مطبوعات ادامه داد: مرحوم محمد رمضانی از نخستین کسانی است و شاید اول فردی باشد که قدر همۀ مدارک را متوجه شد. از کتاب و نشریه گرفته تا جزوه و اعلان و با هزینۀ شخصی به گردآوری اینگونه انتشارات پرداخت. شادروان مهدی آذریزدی میگفت که مرحوم رمضانی گردآوری منابع و تکمیل کتابخانۀ شخصیاش را اولویت میدانست. شاگرد برای کتابفروشی میگرفت تا بتواند هر روز کیسه به دوش هر آنچه به بازار کهنهفروشها و نایابفروشها میرسید خریداری کند تا مجموعهاش غنیتر شود.
قاسمی افزود: عظمت کار این مرد را زمانی بیشتر متوجه میشویم که عدد منابع کتابخانۀ شخصی او را با مثلاً کتابخانۀ ملی در سال ۱۳۳۸ که بنا بر گفتۀ کتابدارهای وقت ۱۷ هزار مجلد بوده در دو کفۀ ترازو بگذاریم. یک آدم کیسهبهدوش که براساس خودتکلیفی، با هزینۀ شخصی بدون حمایت و بنابر علاقۀ فردی این مجموعهها را فراهم آورد و امروز از کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانۀ مسجد اعظم قم حاصل تلاشهای بیوقفهاش دیده میشود. امیدوارم با مساعدت کتابخانهها سردیس این مرد بزرگ در جایی نصب شود.
وی افزود: نسل خلف باید قدر نسل سلف را بداند. کار نسل پیشین در عسرت و توأم با حسرت بود. این همه منابع در دسترس نبود. برای یک برگ سند یا کپی چند صفحه از یک کتاب برای تحقیق، پژوهشگر فرسوده میشد. کار بیدردسر وجود نداشت. اما امروز اگر نگویم همه اما بیشتر منابع در دسترس، قابل بازیابی و استفاده است. مدیرهای بسیاری از کتابخانهها هم همراهند.
قاسمی در پایان سخنانش گفت: خوشحالیم که چراغ فهرستنویسی، کتابشناسی و کتابپژوهی با وجود جوانهای این عرصه خاموش نمیشود و این نسل نو بداند این میدان وسیع مختص آنهاست. نسل قبل این امکانها را نداشتند و با مشقت آثاری را فراهم آوردند. همچنین از ظرف زمانی برای اظهار نظر غافل نشوند. هر نسلی فکر میکند خاتمالمحققین است، حال آنکه اینگونه نیست و نسل بعد میتواند وسعت بیشتری به کار بخشد.
نظامنامهنویسی و اساسنامهنویسی سابقه دیرینهای در ایران دارد
سپس «مجید جلیسه»، کتابشناس و پژوهشگر تاریخ کتاب گفت: در بخش ورودی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نمایشگاهی از آییننامهها و اساسنامهها گذاشته شده که میتوان گفت آیینۀ تمامنمایی از این کتاب و موضوع به معنای کلی است. اساساً این جزوهها منابع غیرکتابی هستند که باید بدانیم به چه شکل و چه صورت بودند و چه اهمیتی داشتهاند.
وی در ادامه به گفتۀ الکساندر خودزکو اشاره کرد و گفت: ارتش و صنعت چاپ دو عامل اساسی برای توسعۀ ایران هستند. او در دورۀ قاجار روی چاپ بسیار تأکید دارد و مقالۀ مبسوطی دربارۀ تکنیک چاپ سنگی مینویسد که در یکی از روزنامههای فرانسوی منتشر میشود و این موضوع را تا حدی روشن میکند.
جلیسه افزود: با نگاهی به گذشتۀ تاریخ ایران و بهویژه از آغاز دورۀ قاجار و زمانی که چاپ وارد این مملکت میشود بسیاری از تحولات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وامدار این صنعت هستند همانطور که در عصر حاضر اینترنت و کامپیوتر چنین نقشی دارند. امروز ما نمیتوانیم خیلی از تحولات گوناگون را در سطح جامعه منهای این تکنولوژی جدید ببینیم یا حتی تصور کنیم و به گونهای مدیون این تکنولوژی هستیم.
وی به نظامنامهها اشاره کرد و گفت: دربارۀ نظامنامهها نیز باید بگویم که نظامنامهنویسی و اساسنامهنویسی و آییننامهنویسی سابقۀ خیلی دیرینهای در حکومتها و سلسلههای مختلف پادشاهی داشتهاند که از اقتضائات خود، آییننامهها و نظامنامههایی را برای کارهایشان ترتیب میدادند و شاید یکی از معروفترین آنها ربع رشیدی است که همین حالا هم وقتی به آن مراجعه میکنیم میبینیم چقدر شسته و رفته و قابل پیشبینی است.
این کتابشناس افزود: در دورۀ قاجار که صنعت چاپ میآید نگارش اساسنامهها و آییننامهها بیشتر در دایرۀ حکومتی بودند و بخشهای عمومی و اجتماعی کمتر میتوانستند از موضوعات بهره ببرند ولی چاپ، این را به یک معنا کانالیزه میکند و این امکان را فراهم میکند که از بحث نظامنامهنویسی شکل دیگری از حکومتی و دولتی به آن بدهد و رویکردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به معنی حزبی نیز در بحث نظامنامهها و آییننامهها و اساسنامهها دیده میشود.
جلیسه ادامه داد: نخستینبار حاجی میرزا آقاسی در بدو دورۀ محمدشاه قاجار به نگارش یک آییننامهای بهعنوان قانون نشانها اقدام میکند که در سال ۱۲۵۲ در تهران آن را منتشر میشود. میرزا صالح شیرازی از تبریز تازه به تهران آمده و چاپخانهای راه میاندازد و شروع فعالیت این چاپخانه با انتشار این آییننامه ناظر به اهدای نشان در سلسلههای مختلف طبقات حکومتی و نظامی است.
این پژوهشگر تاریخ کتاب افزود: نکتهای در انتهای این آییننامه دارد که میگوید که این دستور توسط محمدشاه داده شده که ما آن را چاپ کنیم و به اطراف و اکناف حکومت بفرستیم تا همه از آن اطلاع و آگاهی حاصل کنند و بدانند مثلاً کسانی که مراتب و جایگاههای مختلفی دارند و نشانهایی به آنها داده شده چطور باید با آنها برخورد کرد. عیناً همین مطلب را در روزنامۀ کاغذ اخبار هم دارد و میرزا صالح شیرازی اشاره میکند که هدفمان از انتشار این آییننامه آگاهی عمومی مردم از این وضعیتی است که در آن هستیم و اطلاعاتی که داریم در این روزنامه ارائه میکنیم.
وی افزود: این رویکرد و این اهمیت صنعت چاپ در آن زمان بود که آییننامهها و نظامنامههایی که تا دیروز محدود میشد به برخی طبقات و یا گروههای خاص که صرفاً عدۀ خاص از آن مطلع بودند به سطح جامعه بکشاند تا مردم هم بتوانند آگاهیهایی را کسب کنند. به یک معنا نظامنامهها از سطح طبقاتی بالا به سطح طبقاتی عمومی کشیده میشود و این مسئله ادامه پیدا میکند.
این پژوهشگر تاریخ کتاب گفت: یکی از رویکردهای اصلی چاپخانههای دولتی هم در آن زمانی که البته چاپ در دست حکومت بود مثل دوره فتحعلیشاه و محمدشاه و هم بعد از اینکه ناصرالدین شاه رسماً دارالطباعه دولتی را تاسیس میکند یکی از مهمترین کارهایشان چاپ نظامنامهها و آییننامهایی بود که میدانستند این باید به اطلاع عموم رسانده بشود. از یک دورهای به بعد این نظامنامهها در یک تیراژی منتشر میشد. اگر متوسط تیراژ در دورهای که چاپ سربی بود بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نسخه در نظر بگیریم یعنی عملاً یک نظامنامه، آییننامه، و اساسنامه در حداقل ۳۰۰ نسخه منتشر میشده و به اطراف و اکناف ایران فرستاده میشد. بر اثر گذر زمان تا به امروز خیلی از این آییننامهها تک نسخه هستند و آیین نامههایی را میتوانیم در گوشه و کنار کتابخانهها پیدا کنیم.
او افزود: در فهرست آییننامههای موجود در کتابخانۀ آیتالله بروجردی درصد قابل توجهی در همین کتابخانه است و نسخههای مابهازایی از آن نمیبینیم لذا این اهمیت کار مرحوم رمضانی را میرساند که در دورهای که نزدیک به دورۀ قاجار است به جمعآوری اینها اهتمام میکند و نگرش و دقت نظر داشته که باید حفظ شوند. مسئلۀ مجموعهسازی و گردآوری مجموعههای این چنینی اهمیت آن را کاملاً روشن میکند و البته همین الآن هم هستند افرادی که این وظیفه را دارند که مجموعهای ویژه و خاص جمعآوریکنند.
مدیرعامل پیشین خانۀ کتاب ادامه داد: نخست وظیفۀ کتابخانهها و نهادهای بالادستی است که چنین رویکردی داشته باشند و در رأس آنها کتابخانۀ ملی و در مرحله بعد کتابخانۀ مجلس. کتابخانههای بزرگ باید این رویکرد را داشته باشند اما چنین رویکردی در مجموعهسازی در این کتابخانهها وجود ندارد. حتی در اساسنامۀ کتابخانۀ ملی تأکید شده اما هزار کار دیگر انجام میشود و این کار که اهمیت دوچندانی دارد و وظیفۀ سازمانی است در نهایت یک فرد به نام محمد رمضانی آن را انجام میدهد.
چراغ فهرستنویسی ایران خاموش نمیشود
اسناد حقوقی از نابترین و دقیقترین اسناد تاریخی است
سپس «شهرام یوسفیفر»، عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران به چند نکته از منظر مباحث مطالعات تاریخی اشاره کرد و گفت: برخی از اسناد که ظاهر و محتوای حقوقی دارند تا چه میزان در مطالعات میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. نخست یعنی وجود این اسناد و بهرهبرداری از آنهاست. دوم این اسناد از نظر تاریخی پس از مشروطه را در برمیگیرد اما کارکرد این نوع مدارک به بحث قرارداد، قراردادهای اجتماعی و حقوق که عمدتاً به قانون اساسی مشروطه برمیگردد.
او افزود: در دورۀ پیشامدرن هم گونههای مختلف این نوع مدارک وجود دارد که تحت عنوان دستورنامهها، آییننامهها و بهویژه در حوزۀ اصطلاحات فرودستان حکایت مفصلی دارند به این معنا که چه در دورۀ سنت و چه در دورۀ مدرن اندیشۀ انسان برای ساماندهی مناسبات اجتماعی وجود داشته است.
یوسفیفر ادامه داد: اینکه چرا در یک دوره این میزان اساسنامه، مرامنامه، نظامنامه و نظایر اینها به وجود میآید به تلاشها و کوششهای ایرانیان برای اینکه بین دو حوزۀ سنت و مدرن تلفیق ایجاد کنند، برمیگردد. ایرانیان با ساحت عظیمی که تحت عنوان قوانین موضوعۀ مبتنی بر فلسفههای نوین آشنا شدند که اساس آن در قانون مشروطیت متجلی شده است و اینها اسناد مهمی در زندگی اجتماعی ایرانیان معاصر است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: این فهم جدید حقوقی معاصر و واقعیتهای اجتماعی یعنی نحوۀ کاربست آن قوانین در زندگی روزمره مجموعهای از مقررات که یا شکل اساسنامه دارند یا شکل مرامنامه و نظامنامه. مهمترین اینها که شکل تأسیسی دارند اساسنامه است یعنی برپا کردن یک نهاد که تاکنون وجود نداشته است و این اسناد فوقالعاده مهمی در زندگی اجتماعی ایرانیان معاصر هست. بر اساس اینکه این قوانین پایهای با هدف نوسازی اجتماعی در ایران شکل بگیرد آن حوزههایی که در مطالعات تاریخی یکسره فراموش شده یعنی مطالعات مبتنی بر قرارهای اجتماعی ایرانیان برای نوسازی و برای خود ساماندهی زندگی با یک مفهوم دیگری که سرمایه اجتماعی است پیوند میخورد.
وی در بخش پایانی سخناناش گفت: یکی از نابترین و دقیقترین اسناد تاریخی ما اسناد حقوقی هستند. این اسناد، اسنادی بهشمار میآیند که بدون خدشه هستند گزارش نیستند توضیح، تفسیر، برداشت نیست بلکه متن حقوقی دقیقترین متن ممکن است. اگر بخواهیم روند مدرنیزاسیون در ایران رو بررسی کنیم و تاریخ اجتماعی را در ایران بررسی کنیم این اسناد جزء مهمترین اسناد ما بهشمار میآیند.
آییننامهها وجوه کمتر شناخته شده از تاریخ معاصر را نشان میدهند
«گودرز رشتیانی»، عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران نیز در سخنانی کوتاه گفت: این کتاب از نظر ظاهری بسیار زیبا چاپ شده و عبارت بسمالله نیز بسیار چشمنواز است و منبع آن نیز با نام میرزا عیسی قائممقام ذکر شده است. فونتها و حروفی که در بخشهای مختلف از طرح جلد تا فهرست استفاده شده و برنامهای که کتاب در آن بسته شده با ذکر شرکت تولیدکننده آن آمده که این نوآوری خوبی است و بهتر است که ناشران دیگر نیز از این الگوبرداری کنند.
وی به گفتۀ یوسفیفر اشاره کرد و گفت: او در سخناناش به این مسأله اشاره کرد که مقدمۀ تفصیلیتری لازم است برای کسانی که فرصت کافی برای خواندن کل کتاب ندارند و از طریق مقدمه بیشتر با محتوای دقیق کتاب آشنا میشوند اما این نقص خوشبختانه با شش نمایهای که در پایان کتاب آمده و تدوین شده تا حد زیادی مرتفع شده است.
رشتیانی ادامه داد: این آییننامهها و اساسنامهها وجوه کمترشناختهشده از تاریخ معاصر را نشان میدهد و برای همۀ محققانی که در مطالعات تاریخ معاصر کار میکنند قابل استفاده است. حیرتآور است که از اواسط دورۀ قاجار آییننامهها در حوزههای مختلف بهداشت و کارگران اطلاعات مهمی دربارۀ تاریخ کار و کارگران، بهداشت عمومی، سلامت، نظام اداری و سازمانی استنباط و استخراج کرد.
چراغ فهرستنویسی ایران خاموش نمیشود
در پایان «اسمعیل راهنورد ثانی»، مدیر کتابخانۀ آیتاللهالعظمی بروجردی (مسجد اعظم)، «سوسن اصیلی»، نسخهپژوه، «علی میرانصاری»، پژوهشگر ادبیات، «نادر مطلبی کاشانی»، نسخهپژوه و «رحیم روحبخش»، پژوهشگر تاریخ معاصر نیز سخنانی ایراد کردند.