به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حامد قرائتی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و پژوهشگر حوزه علمیه، ۱۰ آبان در هماندیشی علمی «فلسطین؛ پیشینه تاریخی و تمدنی»، که از سوی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، به موضوع بررسی جایگاه و نقش مسجدالاقصی در تراث شیعه و عامه پرداخت و با طرح این پرسش که چه منابعی در میراث اسلامی اعم از روایات و منابع قرآنی و تاریخی و… به مسجدالاقصی توجه کرده است، گفت: انحصار ما در توجه به میراث قرآنی و روایی سبب شده است که به میراث تاریخی شیعه توجه چندانی نکنیم.
وی با بیان اینکه موضوع دیگر نگاهی است که در این تراث به مسجدالاقصی شده است، افزود: در بیشتر این میراث واجد نگاههای رقابتی و فضیلتگرایانه در رقابت با مکانهای دیگر مانند مسجدالحرام و مسجد کوفه و سهله دیده میشود که ناشی از نگاههای سیاسی بنیامیه و زبیری است و سبب شده تا برخی در اعتبار روایات مرتبط خدشه ایجاد کنند. نقل است که امویان زیارت بیتالمقدس و مسجدالاقصی را کفایت از زیارت کعبه دانستهاند تا با زبیریان مقابله کنند. در دوره خلافت امام علی(ع) شاهد شکلگیری روایاتی هستیم که تقابل مسجد کوفه با مسجدالاقصی را مطرح کردهاند و گروههای مختلف به دنبال وزنکشی سیاسی هستند.
قرائتی گفت: نقل است شخصی خدمت حضرت علی(ع) رسید و گفت که اموالم را فروختم تا به مسجدالاقصی بروم و از فیض زیارت و ثواب آن بهرهمند شوم، ولی حضرت فرمودند که ثوابی که در مسجد کوفه هست بیشتر از مسجدالاقصی است یا روایاتی که در مورد ظهور حضرت مسیح یا حضرت مهدی داریم و باز شاهد همین مسئله یعنی رقابت بین مسجد سهله و کوفه و بیتاللهالحرام و مسجدالاقصی هستیم؛ نقل شده است که امام علی(ع) فرمودند در هنگامه ظهور مسجد کوفه محل حکمرانی مهدی موعود است و قرآن در آنجا تلاوت خواهد شد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با ذکر اینکه گزارههایی در میراث شیعه و اهل سنت داریم که میگوید حضرت عیسی(ع) در عراق و در بغداد تولد یافته است، افزود: در مورد بیتالمقدس هم چنین فضایی را در برخی روایات داریم که گاهی گزارههای خاصی مطرح میشود البته گزارشهایی همچون وجود مسجد الصخره و مسجدالاقصی و جمع زیادی از انبیای الهی در تراث روایی شیعه وجود دارد.
وی با بیان اینکه نگاهی که به مسجدالاقصی شده است نگاه اسطورهای، رقابتی، فقهی، نژادی و سیاسی و… است، اظهار کرد: حتی امروز که اسرائیلیها مرتکب جنایات زیادی در این سرزمین شدهاند ویدئوییهایی که از سوی آنها پخش میشود این است که باید اعراب را بکشیم؛ یعنی بر رقابت قبیلهای و نژادی تأکید میکنند؛ گرچه نگاه دینی و ایدئولوژیک هم به مسئله دارند و متقابلا از سوی فلسطینیان هم چنین رقابتهایی دیده میشود. نمونه تاریخی آن ماجرای ام هانی، خواهر امام علی(ع)، است که خدمت ایشان رسید و اعتراض کرد که چرا سهم مرا از بیتالمال با دیگران یکی گرفتهای و ایشان فرمودند من بین فرزندان اسماعیل و اسحاق تفاوتی ندیدم.
نگاه غایتگرایانه به مسجدالاقصی در برخی متون روایی
قرائتی ادامه داد: نگاه دیگر به مسجدالاقصی و بیتالمقدس ناظر به پندها و عبرتهاست که نگاهی اخلاقی محسوب و انسان را به سمت حیات طیبه رهنمون میشود. مثلاً شاهد گزارههایی هستیم که با بیمهری نسبت به جزئیات، نتایج عجیبی گرفته است که به آن گزارش کلیله و دمنهای گویند، زیرا در کلیله و دمنه شخصیتهای داستان مهم نیستند و نتیجه اخلاقی ماجرا مهم است و حتی نبردهای بین شخصیتهای داستان واقعی نیست؛ در مورد مسجدالاقصی در برخی متون روایی و گزارههای تاریخی چنین مسائلی را شاهدیم و به صورت کلی بر پیروزی حق تأکید شده، ولی جزئیاتی درباره مسجدالاقصی و شخصیتهای متخاصم و افراد دخیل در سرنوشت آن بیان نشده است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به ظرفیت تقریبی در نگاه به مسجدالاقصی که در گذشته میان مذاهب و حتی ادیان مختلف وجود داشته است، تصریح کرد: جای تعجب و افسوس دارد که در شرایط کنونی که نگرانی نسبت به حوادث غزه داریم برخی درباره این فکر میکنند که مردم فلسطین شیعه یا سنی و ناصبی هستند و کمتر به فطرت انسانی توجه میکنیم و نمیدانم منشا آن آیا تراث است یا مسائل سیاسی.
استفاده از ظرفیت تقریبی مسجدالاقصی
وی با بیان اینکه توصیه شده که برای صحت روایات آن را بر قرآن عرضه کنید، گفت: روایات را بر قرآن عرضه میکنیم تا صحتسنجی شود و در کنار آن اگر برخی گزارهها با فطرت انطباق داده شود، قطعا نگاه متفاوتی خواهیم داشت و جایی برای مباحث اختلافی بین شیعه و سنی باقی نمیماند؛ البته امروز حتی برخی پیوند با غیرمسلمین را بر مسلمین ترجیح میدهند؛ ممکن است برخی از این موضوعات ریشه روایی داشته باشد، ولی اگر بر قرآن و فطرت عرضه کنیم آیا نتیجه دیگری نمیگیریم؟ در حالی که در بحث تقریب در مورد مسجدالحرام و مسجدالاقصی و سایر مساجد یکسری احکام الزامی و ارشادی داریم که مسلمین را به یکدیگر پیوند میدهد؛ احکام این مساجد ما را به سمت جامعه ایدهآل ایمانی سوق میدهد؛ مثلا رعایت طهارت و وجوب رفع خباثت از مساجد، رعایت نظم در صفوف و شرایط امام جماعت ما را به این سمت سوق میدهد که تقریب همهجانبه داشته باشیم و فقط به تقریب سیاسی بسنده نکنیم؛ آیا تراث ما را به سمتی میبرند که فقط هویت فرقهای و مذهبی اصل است و در کنار آن باید تعهدی غیرمذهبی هم داشته باشیم؟
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: در میراث شیعی روایات متعددی داریم که از مسجدالاقصی نام برده و درباره تفسیر آیات قرآن کریم است. البته مستقیما در این آیات به مسجدالاقصی اشاره نشده است ولی مفسران آن را نسبت دادهاند؛ از جمله ذیل آیه شریفه: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا ۚ أُولَٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»؛ تفاسیر شیعه آن را بر مسجدالاقصی هم تطبیق دادهاند یا گفته شده که مسجدالاقصی محل حکمرانی داود و سلیمان و محل عبادت حضرت مریم(س) بوده است. همچنین چند گزارش داریم از جمله بحث معراج پیامبر یا اینکه امام سجاد(ع) در سخنرانی خود در اسارت تأکید کردند ما از نسل رسولی هستیم که خدا او را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر داد که به معراج اشاره میکند.
ماجرایی تاریخی در رعایت حریم ادیان
وی با بیان اینکه عمده اخبار مسجدالاقصی از میراث عامه است، افزود: برخی منابع روایی و تاریخی اهل سنت خیلی خوب مسجدالاقصی را شرح داده و گفته زیر این مسجد کانالهایی وجود داشته است. برای دوره فتوحات هم گزارشهایی داریم؛ از جمله اینکه وقتی بیتالمقدس از طریق صلح به دست فاتحان مسلمان رسید، بزرگ مسیحیان خلیفه دوم را همراهی کرد تا بخشهای مختلف شهر را به او نشان دهد؛ وقت اذان شد و خلیفه قصد نماز کرد و بزرگ مسیحیها به او گفت همینجا یعنی در کلیسا نماز بخوان ولی او نپذیرفت و گفت بدعتی برای مسلمین خواهد شد و در کلیسا نماز جماعت خواهند خواند و همین امر منشأ اختلاف میان پیروان مسیحیت و اسلام میشود؛ یعنی افرادی همچون خلیفه دوم توجه میکردند که حریم ادیان باید رعایت شود.
قرائتی با اشاره به اینکه در اواخر قرن ۵ جنگهای صلیبی این وحدت را بهم زد، گفت: وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت مسجدی را در بیتالمقدس بسازد پیشنهاد دادند که بر روی صخره بساز که همان مسجدالصخره امروزی است. جالب اینکه مکان این مسجد را کعبالاحبار پیشنهاد داد، زیرا قصد داشت کاری کند وقتی مسلمین نماز میخوانند مسجدالحرام و مسجدالاقصی در یک راستا قرار بگیرد و به هر دو سجده کنند؛ البته شاید او این کار را از روی شیطنت پیشنهاد داد، ولی این صخره برای ساکنان غیرمسلمان هم مهم بود و کشیشان تکههایی از آن را به وزن طلا به زوار فروختند.