به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان؛ استاد دانشگاه تهران، شامگاه ۱۷ اسفندماه در مراسم رونمایی از کتاب «شیخ الفقها؛ اسوه منتظران» در مؤسسه آلالبیت(ع)، گفت: آخرین باری که بنده خدمت آیتالله صافی گلپایگانی بودم ایامی بود که کتابچهای درباره علیاکبر حکمیزاده (حکمیزاده در ۴ پرده) نوشته بودم. حکمیزاده، طلبه و فرزند مرحوم حاج آقا مهدی پایینشهری، بانی مدرسه رضویه بود و با دایی خودش آیتالله طالقانی و مرحوم بدلا در یک حجره بودند. به تدریج حکمیزاده از سال ۱۳۱۲ تا اندازهای مسیرش را تغییر داد و بعد از شهریور ۲۰ به خاطر رفاقت با کسروی مسیر خود را به صورت کلی از پدر و دایی جدا کرد.
وی افزود: من کتاب را که تقدیم آیتالله العظمی صافی کردم، فرمودند من به مجله همایون مقالهای برای او فرستاده بودم؛ این مجله یک سال بیشتر منتشر نشد که مجموعا هم ۱۱ شماره نشر یافت و بنده همه ۱۱ شماره را بررسی کردم؛ این مقاله آیتالله صافی ظاهرا بدون اینکه چاپ شود نزد خود حکمیزاده مانده بود و آقای صافی هم اطلاعی از این مسئله نداشت. این مقاله در سال ۱۳۱۳ شمسی نوشته شده بود که آیتالله صافی آن وقت ۱۵ سال سن داشت و آن را با کمک پدر نوشته بود لذا یکی از الطاف زندگی ایشان وجود این پدر بود.
جعفریان با بیان اینکه زندگی آقا، آیینه تحولات فکری ۸ دهه از تاریخ تفکر و اندیشه در ایران است، اظهار کرد: ایشان تجربهای اندوخته از دوره پهلوی اول و دوم و دوران آیتالله بروجردی و نسلی از روشنفکران که در مورد اسلام مطلب نوشتند تا مقطع انقلاب را داشتند؛ ایشان روحانی سنتی و مهذب و وابسته به بیت مرجعیت و اهل مطالعه و تالیف و مواجه با ۸ دهه تنشهای فکری بود. خود ایشان نوشته است که من آثار فرید وجدی را مطالعه میکردم؛ فردی وجدی یکی از کسانی بود که کتابهای ایشان ترجمه میشد؛ او استاد الازهر بود ولی دفاع روشنفکری و علمی از اسلام کرد و مطالبی در مورد اسلام در عصر علم، زن و حقوق زن و … نوشته است.
استاد تاریخ دانشگاه تهران اضافه کرد: حدود ۴ سال پیش مطالعهای در مورد مواجهه حوزه علمیه با روشنفکری دینی داشتم و اینکه چقدر حوزویان ما ادب علمی را در نقدها رعایت میکردند؛ یکی از این دوران پرتلاطم دوره فعالیت حسینیه ارشاد بود و اینکه کتب شریعتی در بین مردم رواج داشت و نقدهای زیادی از سوی حوزه بر شریعتی وارد شد؛ من یادداشتهای آیتالله صافی را دیدم؛ ایشان از ابتدا تا انتهای آثار شریعتی را خوانده است بدون اینکه نامی از شریعتی بیاورد و بدون جسارت و تندی و بی ادبی، او را نقد کرده است این کتاب ۸۵۰ صفحه شده است در حالی که برخی دیگر در حوزه کتابی در صفحات کمتر نوشتند و نقد آنان توام با تندی و الفاظ و عبارات نادرست بوده است.
وی تصریح کرد: این کتاب بسیار زیبا و علمی در ۱۴ فصل نوشته شده است که بخش مفصل آن تاریخ اسلام است؛ من تمام نقدها به شریعتی را نگاه کردم و عالمانهترین نقدها همینها است و این ادب نقد برای ما الگو است.
جعفریان با بیان اینکه برخی در نقد شریعتی از تعابیر نامناسب و بدی استفاده کردند که طبعا پاسخ بدی هم از سوی شریعتی به همراه داشت، اظهار کرد: من درصدد نقل ادب شریعتی در مواجهه با نقدها نیستم ولی کسی که به صورت مؤدب و مستدل و علمی و بدون جسارت و اهانت به نقد شریعتی پرداخت مرحوم آیتالله صافی بوده است. در موردی، مطلبی از شریعتی درباره ماسینیون نقل کرده است که ماسینیون معتقد است نام اشخاصی پیرامون پیامبر(ص) در تاریخ آمده است که اصلا وجود خارجی نداشتند و از جمله به سلمان هم چنین نسبتی را میدادند؛ آقای صافی در ذیل این سخن شریعتی گفته است من سخن مستشرقینی مانند ماسینیون را که شریعتی به آن استناد کرده است قابل اعتنا نمیدانم. بعد هم اشاره کرده است که من داستان بحیرای راهب را رد نمیکنم ولی سند آن را هم اطمینانبخش نمیدانم.
جعفریان بیان کرد: شریعتی در جایی گفته است که مطالب و داستانهایی که برای قبل از بعثت نقل میشود غالبا باعث سستی اعتقادات مذهبی جوانان میشود؛ آقای صافی در ذیل این مطالب تاکید کردهاند که یک بینش و اعتقادی داریم که نمیتوانیم تصویر مستشرقین از پیامبر(ص) را که میخواهند ایشان را مانند یک انسان عادی جلوه بدهند بپذیریم؛ آقای صافی تصریح میکند که بنده بررسی کردهام به گونهای که حتی یک مورد سراغ نداریم که فرهنگ هندی و ایرانی در سیره ما اثر گذاشته باشد البته در مورد اسرائیلیات پذیرفتهاند که در سیره نفوذ داشته است ولی آن هم باید مورد به مورد بررسی شود نه اینکه کل سیره را متهم به اثرپذیری از این فرهنگ و آن فرهنگ کنیم.
وی افزود: وقتی شریعتی مطالب خود را براساس سیره ابن هشام تالیف میکند، آقای صافی این کتاب را دقیقا معرفی میکند و میگوید ما در شیعه منابعی داریم که بهتر است به آن رجوع شود؛ شاید تندترین مطلب ایشان علیه شریعتی آن است که چرا منتهی الآمال شیخ عباس قمی را مورد استهزاء قرار میدهد؛ شیخ عباس فردی بزرگ است و مستند سخن میگوید یا در مورد سخنان شریعتی درباره تشیع صفوی هم واکنشهایی نشان داده است.
وی در خاتمه تاکید کرد: بنده معتقدم که روش و سبک نقد را میتوان از آثار آیتالله صافی استخراج و به عنوان الگو به همه معرفی کنیم و حتی میتواند موضوع آثار مستقلی باشد. ما حس دفاع از مذهب داریم ولی باید آن را با اخلاق صحیح و با روش پژوهشی و علمی مناسبی ارائه دهیم.
وی با اشاره به کتاب رونمایی شده با بیان اینکه زحمت زیادی برای این اثر کشیده شده است، گفت: کتاب منابع زیادی دارد ولی ارجاعات آن هم نیازمند تکمیل است.