به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «فلسطین و الهیات نسلکشی» امروز سهشنبه ۲۹ خردادماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
محمد محمدینیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: سؤالی که وجود دارد این است که تحلیل ما از وضعیت فلسطین و جنگ نابرابر در غزه چیست، چنین چیزی به بحث نظری در زمینه الهیات نسلکشی کمک میکند. مسئله دیگر مفهومشناسی خود صهیونیسیم و مبانی دینی آن است. تحلیل بنده این است که یک طرح بزرگ آمریکایی در منطقه در امتداد بقیه طرحهای خاورمیانهای از جمله اشغال عراق و افغانستان و راهاندازی سازمانهای شبه نظامی همانند داعش و القاعده، در حال اجرا است. آمریکاییها میخواهند این منطقه را تصاحب و بهترین کریدور ممکن را برای خودشان ایجاد کنند و اسرائیل و متحدان آمریکا از جمله عربستان و امارات، نقش اصلی را در این کریدور داشته و کشورهایی همانند ایران و روسیه، از این کریدورها حذف شده یا سهم آنها آنقدر کاهش پیدا کند که دیگر کشورهایی مهم نباشند.
برنامههای آمریکا برای منطقه
وی افزود: آمریکا این توجه تلخ را پیدا کرده که دیگر ابرقدرت بودن او نمیتواند ارادهاش را در این منطقه تعیین کند بنابراین نیاز به آن دارد که از پیدایش قدرتها در یک نظم جدید جلوگیری کند بنابراین ماجرای جنگ غزه صرفا جنگ بین گروه افراطی قومی و یک قوم عرب نیست بلکه مسئله فراتر از اینهاست. به نظرم صهیونیسم بینالملل پشت اصلی این ماجراهاست و بنده رژیم اشغالگر قدس را یکی از اقمار صهیونیسیم بینالملل میدانم. نکته دیگر اینکه وقتی از الهیات نسلکشی صحبت میکنیم مراد ما نسلکشی توسط صهیونیستها است.
محمدینیا بیان کرد: وقتی از صهیونیسم حرف میزنیم صحبت ما از یک پدیده متأخر و شکل گرفته پس از دوران مدرن است و تاریخ یهودیت و تلمود به نفع این تفکر سیاسی مصادره شده است. اگر این مسئله را به خوبی درک نکنیم در این صورت راز اختلاف بین یهودیان و صهیونیستها را درک نمیکنیم چراکه بسیاری از بزرگان یهودی با صهیونیستها اختلاف دارند. درباره ریشههای دینی، کلامی و احیاناً خرافاتی یهودیت با صهیونیسم، دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی معتقدند صهیونیسم تماماً یک ایدئولوژی مدرن و تازه شکل گرفته و یک بدعت در یهودیت است. دیدگاه دیگر معتقد است که صهیونیسم نوعی باور ارتقا یافته در درون یهودیت است. البته بنده معتقدم که صهیونیسم، گسسته از تاریخ یهودیت نیست بلکه ریشههایی هم در آن دارد. دانستن چنین دیدگاههایی باعث میشود که دیدگاه ما درباره الهیات نسلکشی کاملا متحول شود.
وی گفت: حقیقتا روایت ماجراهای اسماعیل و اسحاق، آنگونه که در کتاب عهد عتیق آمده، درست نیست بلکه به آخرین تدوین عهد عتیق در سدههای نهم و دهم میلادی مربوط است. آن موقع هم اوج خصومتورزی با مسلمانان اموی و عباسی بود که سرزمینهای پهناوری را در اختیار داشتند. مسئله دیگر در کلام یهودی، به برگزیدگی قوم یهود در آموزههای عهد عتیق مربوط است. یکی از اندیشمندان معاصر یهودی توضیح جالبی در مورد برگزیدگی دارد و میگوید برگزیدگی بدین معناست که خدا، خدای قوم بنی اسرائیل و بهترین بندگان هم همین بنیاسرائیل هستند. روژه گارودی میگوید همه این تعابیر از صهیونیسم برآمده است و به وعده خدا، رنگ امنیتی و سیاسی داده شده است تا از نظر خودشان وعده خدا به حضرت ابراهیم(ع) مبنی بر تحقق سرزمین اسرائیل از نیل تا فرات محقق شود.
ناسازگاری صهیونیسم با حقوق بینالملل
محمد محمدرضایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این نشست گفت: یهود یا یهودیت، یکی از ادیان ابراهیمی است اما بر اساس دیدگاه محققان، کتاب آنها تحریف شده و دیدگاههای عجیب و غریبی به این کتاب مقدس نسبت دادهاند. اما غیر از این دین و پیروان آن، یک گرایش افراطی به نام صهیونیسم به وجود آمده که شکلگیری دولت اسرائیل برآمده از این پدیده است. این پدیده کاملا با اخلاق، آموزههای کتاب مقدس یهود و همچنین با حقوق بینالملل ناسازگاری دارد. آئین یهود تبلیغ ندارد چراکه این قوم، خودشان را قوم برگزیده میدانند و هرگونه جنایت در حق مردم دیگر را روا میدارند و معتقدند دین آنها نعمتی الهی است که تنها در اختیار قوم بنی اسرائیل است.
وی افزود: برخی از یهودیان با صهیونیسم مخالف هستند. صهیون، نام تپهای در اورشلیم است که در زمان شکوفایی دولت بنیاسرائیل در عصر داوود و حضرت سلیمان، مرکزی نظامی و یادآور دوران اقتدار آن قوم است بنابراین صهیونیسم طرفدار بازگشت یهودیان به فلسطین و ایجاد کشوری ویژه بنی اسرائیل در این سرزمین است. بنیانگذار این نهضت تئودور هرتزل است. با ایجاد نهضت صهیون و تشویق یهودیان برای مهاجرت به فلسطین، دولت انگلستان با صدور بیانیه بالفور، موافقت خود را با تشکیل کشور اسرائیل اعلام کرد و بعد از جنگ جهانی دوم نیز سازمان ملل رای به تقسیم فلسطین و تشکیل کشور مستقل اسرائیل داد لذا در سال ۱۹۴۸ کشور اسرائیل اعلام موجودیت و بخشهای زیادی از سرزمینهای اطراف را ضمیمه خاک خود کرد. این در حالی است که تورات، یهودیان را از دستدرازی به خاک سرزمینهای دیگر برحذر داشته است.
مخالفت صهیونیستها با اعلامیه جهانی حقوق بشر
محمدرضایی گفت: برخی از محققان بیان کردهاند اسفار خمسه یهودیان به این دلیل که حضرت موسی(ع) نمیتوانسته مرگ خود را در آن پیشبینی و ثبت کند بنابراین کتابی باطل است. صهیونیستها حتی بر اساس کتاب مقدس خود عمل نمیکنند و به هیچ چیز پایبند نیستند چراکه مسلمانان، آنها را با آغوش باز پذیرفتند اما آنها مسلمانان را از خاک خودشان بیرون کردند. اینها قائل به تبعیض نژادی هستند و هر قتل و غارتی را بر خودشان روا میدارند و حتی اعلامیه جهانی حقوق بشر را رعایت نمیکنند که در ماده هفدهم آن آمده است که هیچ کسی را نمیتوان از مالکیت محروم کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: کنوانسیون ژنو بیان میدارد که باید حقوق افرادی که به صورت مستقیم در درگیریها شرکت نمیکنند و به هر علتی فاقد توان مبارزه هستند محترم شمرده شده و از اثرات جنگ مصون باشند اما صهیونیستها هیچکدام از موازین انسانی و حقوق بشری را رعایت نمیکنند و یکی از دلایل اصلی این وضعیت، تحریفاتی است که در کتاب مقدس صورت گرفته است. تلمود بخشی دارد که در آن احکام بیان شده است که از جمله احکام این است که حکم قتل یک یهودی با غیر یهودی متفاوت است. اگر کسی یک یهودی را به قتل برساند گناه بزرگی را انجام داده و باید مجازات شود اما اگر یک یهودی، شخصی غیریهودی را بکشد تنها عذاب اخروی دارد و در دنیا نباید مجازات شود. همچنین گفته شده نجات جان یک یهودی، از مهمترین واجبات است اما نباید جان یک غیر یهودی را نجات داد. مشخص است که چنین افرادی قائل به وجدان، اخلاق و حقوق بشر نیستند بنابراین مشخص نیست چرا جامعه بینالملل به این گروه افراطی اجازه میدهد هر نوع جنایتی را روا بدارند چون اینها برای جامعه بشریت بسیار مضر هستند.