به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میزگرد تخصصی «مصاحبه در تاریخ شفاهی»، صبح دوشنبه، ۲۵ فروردین در آرشیو ملی ایران برگزار شد.
«مرتضی رسولیپور»، پژوهشگر تاریخ شفاهی در این نشست گفت: تجربه به من میگوید که ما دچار مشکلاتی در فعالیتهای تاریخ شفاهی هستیم و همچنان باید به مبانی بیشتر توجه کنیم. آیا تاریخ شفاهی یک مفهوم مستقل از تاریخ است یا در ذیل تاریخ میگنجد و تفاوتی بین اینها نیست.
او افزود: زمینههای گفتوگو در ایران چقدر فراهم است؟ چالشی که پس از انقلاب و پس از جنگ با آن روبهرو هستیم این است که اعتبار بسیاری از مصاحبهها زیر سؤال است. من شاهد فعالیتهای موازی که صورت گرفته، بودم. ممکن است که من با شخصی گفتوگو کرده باشم و شخص دیگری نیز با او گفتوگو کرده باشد، تفاوتهایی در این دو گفتوگو وجود دارد که قابل تامل است.
رسولیپور بیان کرد: در لابهلای بسیاری از گفتوگوها افراد سخنانی را بر زبان آوردند تا اطلاعات دیگری را بپوشانند. مثلاً حسین فردوست بسیار باهوشتر از این بود که با چه اطلاعاتی، اطلاعات دیگر را بپوشاند. این مسئله در تاریخ شفاهی وجود دارد. این مباحث بیشتر جنبۀ فنی دارد، من به مطالب کلی اشاره میکنم. تاریخ شفاهی مفهومی جدا از تاریخ نیست، هر قسمت از تاریخ شفاهی باید مبتنی بر فهم روشنی از تاریخ باشد، فعالیت تاریخ شفاهی با همان نسبت روشن میشود.
وی در ادامه گفت: ما هر نگاهی که به تاریخ داشته باشیم، باید اعتراف کنیم که مجموعه رخدادهایی که از وقایع به دست آمده و قرار است ما هم به دست بیاوریم، ناقص است. همچنان باب تاریخ در روشن کردن یک رخداد مفتوح است. بین رخداد و واقعه تفاوتهایی هست، رخداد ذیل واقعه معنا دارد. ۳۰ تیر یک رخداد است اما کل اصل ملی شدن نفت را یک واقعه میگوییم. با هر گرایشی که در تاریخ داشته باشیم، شواهد متناقض به دست میآوریم و نمیتوانیم بگوییم من این واقعه را کامل فهم کردهام. علم تاریخ علمی مبتنی بر گویندهاش است. رخدادها مستقل از فهم مورخان نیست.
رسولیپور افزود: دکارت و ولتر میگفتند تاریخ علم نیست، تاریخ محدود به کاستیها و دیدگاه شخص مورخ است. چهبسا تمایلات ذهنی، ملی و میهنی به رخداد رنگ میزند. اگر بخواهیم اینها را جدا کنیم، مورخان آلوده به مسائل هستند. حتی مورخان بیطرف هم واژگان و صفاتی را به کار میگیرند که از گرایش نهانی آنها پرده برمیدارد. مورخ از بین انبوهی اسناد، مکتوب، کتیبه و… داده را گزینش میکند. مورخ اطلاعات و دادهها را جمعآوری میکند و در نظمی منطقی چیزی را ارائه میکند که کار ارزشمندی است. ما نمیتوانیم در تاریخ نگاه کلنگر داشته باشیم. تاریخ به هر حال از آن جهت که نگاه کلنگرانه دارد، میتواند از درونش نظریه بیرون بیاید ولی در هر حال مبهم و نارساست. این نارسایی البته حسنی هم دارد و آن این است که باید فروتنانه نگاه کنیم و به توهمات یکدیگر احترام بگذاریم. تاریخ چیزی جز توهم نیست. قسمت عمدۀ تاریخ حدس و باقی تعصب است. بنابراین از آنجایی که ما در تاریخ با انبوهی از گزارشهای مبهم روبهرو هستیم، از این جهت میشود گفت که هر نوع فعالیت تاریخی نسبتی با هنر دارد نه با علم.
کارشناس تاریخ شفاهی بیان کرد: هرگونه تلاشی که خواسته تاریخ را در مسیر منطقی بیندازد به آشفتگی انجامیده است. انسان در این فضای نجومی ذرهای بیش نیست، یک مهمان گذرا هستیم، درسی که از این گذرا بودن میگیریم این است که کمی فروتن باشیم. خروجی تاریخ شفاهی باید برآیند چند دیدگاه باشد. در تاریخ شفاهی امر واقع در پرتو سازوکاری به نام گفتوگو حاصل میشود. راوی سخن خویش را میگوید و محقق هم دیدگاهش را بیان میکند. تاریخ شفاهی از سازوکاری به نام گفتوگو حاصل میشود. پرسشگری و پرسش هم مسئلۀ اصلی در تاریخ شفاهی است.
مصاحبه ستون اصلی تاریخ شفاهی است
همچنین «محمد قاسمیپور»، پژوهشگر تاریخ شفاهی نیز در این نشست گفت: درنگهای جدی که در این سی سال اخیر بر تاریخ شفاهی میشود این است که مفهوم مصاحبه در تاریخ شفاهی دقیق و درست فهم نشده و نگاه سادهانگارانه است. مصاحبه دمدستی و ساده تلقی میشود. اگر مصاحبه ستون اصلی تاریخ شفاهی است و گنجینهسازی از طریق مصاحبه اتفاق میافتد، میشود صحبت جدی داشت.
وی افزود: سازوکارهای مصاحبه در تاریخ شفاهی با مصاحبههای دیگر فرق دارد که این هم به واقع جدی گرفته نشده است. بسیاری از افراد با پیشینه رسانهای میگویند که مصاحبه تاریخ شفاهی را به انجام میرسانند. فرصت برای ارزشیابی در این زمینه کم بوده است. من به جای واژۀ مصاحبه از گفتوگو استفاده میکنم. در این زمینه نیازمند سرمایهگذاری هستیم. در این راه طیشده یکی از غفلتها در بحث مصاحبه، بحث ارتباطات است. زبان بدن، ارتباطات، کلامی بی کلام، مهارت ارتباطگیری در تاریخ شفاهی بخش قابل توجهی از کار است.
قاسمیپور بیان کرد: هفتاد درصد کار تاریخ شفاهی ارتباطات است. اگر این هفتاد درصد درست باشد، سی درصد بعدی به درستی به دنبالش خواهد آمد. این کار اساسش بر ارتباط استوار است و قالب واردشدگان به این مسیر در این زمینه مهارت ندارند. ارتباط ذاتی است. ارتباط در درجۀ اول به مصاحبهشونده کمک میکند. در تاریخ شفاهی اشتباه این است که فرد باید دیده شود اما اینگونه نیست. مصاحبهکنندۀ تاریخ شفاهی در سایه میماند و اساس راوی است.
تاریخ شفاهی یکی از منابع معرفتی تاریخ است
همچنین «داوود آقارفیعی»، عضو هیأت علمی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران و دبیر نشست نیز گفت: تاریخ شفاهی یکی از منابع معرفتی تاریخ است. بهنوعی یک منبع نوگرایانه و از منابع جدیدالورود به این عرصه است. تاریخ شفاهی لایههای زیرین اجتماع را مورد کنکاش قرار میدهد. مصاحبه یکی از بحثهای مهم تاریخ شفاهی است.
تاریخ شفاهی باید مبتنی بر فهم روشنی از تاریخ باشد
برچسبها