به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مجید اسدی (راوش) در شرق نوشت: به زعم من، تاریخ آنجایی آغاز میشود که «مفهوم» تولید میشود (نک، مجید اسدی (راوش) «مشکل تاریخنویسی ما» ۱۴۰۳). به سخن دیگر، نخستین مکان ظهور تاریخ در زبان است. بر این پایه اگر بتوانیم زمان ظهور «مفاهیم» و ماهیت «مضامین» آنها، همچنین تغییر مضامین یا استهلاک مفاهیم را دریابیم، میتوانیم تا حدودی بسیار زیاد به نقطه مورد نظر در گذشته و نکتههای موجود در آن برسیم. در غیر این وضع، مانند بسیار کسان دیگر که با موضع پیشینی و به ناشایست وارد میدان میشوند و به عمد یا سهو دچار انحراف از مسیر میشوند، دچار انحراف خواهیم شد و مشکل اینجاست که آوارگی آوارگان را نهایت نیست. در همین مسیر، امروزه و بارها در فضای مجازی یا حقیقی درباره ایران بحث میشود، تا جایی که گاهی حتی به اصطلاح فیلسوف اخلاق، ایران را انکار میکند و میگوید ایران کجاست؟
و گاهی هم دیگرانی، ایران را هم به مثابه مفهوم و هم به عنوان جغرافیای سیاسی و حتی تاریخی برنمیتابند و خالی از لطف هم نیست که رویکرد برخی مدیران را هم در این زمینه دخیل دانسته و مزید بر علت بدانیم. یعنی امروز در وضعیت شبهقبطی مصری در صدر اسلام به سر میبریم. به این معنا که مصریان قبطی، به دلیل ماهیت نکوهیده فراعنه در قرآن، نمیتوانستند بر تاریخ خود در صدر اسلام تکیه کنند و همین وضع یکی از دلایل استحاله شدن قبطیان است. در ایران بعد از انقلاب هم هرچه به نام ایران، تمدن ایران، زبان فارسی، ملیت ایرانی و… بر زبان آید، در یک اظهارنظر ایدئولوژیک و غیرعلمی به زیر ضرب میرود؛ چون هیچیک از این موضوعات را که فقط به تمدن مردم ایران مربوط است، برنمیتابند و همه را با یک مفهوم دینی «طاغوت قرآنی» رد میکنند که سوگمندانه، باعث تولید انواع شبهصداهای ناهنجار با سرچشمههای گوناگون اما همه گلآلود شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مجید اسدی (راوش) در شرق نوشت: به زعم من، تاریخ آنجایی آغاز میشود که «مفهوم» تولید میشود (نک، مجید اسدی (راوش) «مشکل تاریخنویسی ما» ۱۴۰۳). به سخن دیگر، نخستین مکان ظهور تاریخ در زبان است. بر این پایه اگر بتوانیم زمان ظهور «مفاهیم» و ماهیت «مضامین» آنها، همچنین تغییر مضامین یا استهلاک مفاهیم را دریابیم، میتوانیم تا حدودی بسیار زیاد به نقطه مورد نظر در گذشته و نکتههای موجود در آن برسیم. در غیر این وضع، مانند بسیار کسان دیگر که با موضع پیشینی و به ناشایست وارد میدان میشوند و به عمد یا سهو دچار انحراف از مسیر میشوند، دچار انحراف خواهیم شد و مشکل اینجاست که آوارگی آوارگان را نهایت نیست. در همین مسیر، امروزه و بارها در فضای مجازی یا حقیقی درباره ایران بحث میشود، تا جایی که گاهی حتی به اصطلاح فیلسوف اخلاق، ایران را انکار میکند و میگوید ایران کجاست؟
و گاهی هم دیگرانی، ایران را هم به مثابه مفهوم و هم به عنوان جغرافیای سیاسی و حتی تاریخی برنمیتابند و خالی از لطف هم نیست که رویکرد برخی مدیران را هم در این زمینه دخیل دانسته و مزید بر علت بدانیم. یعنی امروز در وضعیت شبهقبطی مصری در صدر اسلام به سر میبریم. به این معنا که مصریان قبطی، به دلیل ماهیت نکوهیده فراعنه در قرآن، نمیتوانستند بر تاریخ خود در صدر اسلام تکیه کنند و همین وضع یکی از دلایل استحاله شدن قبطیان است. در ایران بعد از انقلاب هم هرچه به نام ایران، تمدن ایران، زبان فارسی، ملیت ایرانی و… بر زبان آید، در یک اظهارنظر ایدئولوژیک و غیرعلمی به زیر ضرب میرود؛ چون هیچیک از این موضوعات را که فقط به تمدن مردم ایران مربوط است، برنمیتابند و همه را با یک مفهوم دینی «طاغوت قرآنی» رد میکنند که سوگمندانه، باعث تولید انواع شبهصداهای ناهنجار با سرچشمههای گوناگون اما همه گلآلود شده است.