حجة الاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری روز پنج شنبه 12 تیر 1393 در برنامه طلوع دانش رادیو معارف در ادامه بررسی رابطه دانش تاریخ و فقه به ارائه مثال هایی در زمینه تاثیر و نقش زمان و مکان در صدور فتوا و همچنین سیره متشرعه اشاره کرد و شناخت این مساله را در گرو داشتن اطلاعات تاریخی کافی معرفی کرد.
مثال هایی در باب نقش زمان و مکان در صدور فتوا
1- زمانی یک روایت را مستقل از بافتی که فتوا در آن صادر شده است می بینیم و گاهی مستقلا بحث می کنیم. در همین دوران معاصر حکم شرعی از ناحیه میرزای شیرازی صادر شده است که استعمال تنباکو را به منزله محاربه با امام زمان (عج) دانسته است. ولی اگر این حکم را مستقل از آن بافت ببینیم شاید آن را به همه زمان ها تعمیم دهیم. هیچ کس امروزه به استناد حکم میرزای شیرازی حکم به حرمت تنباکو نمی دهد، البته شاید به استناد ضرری که دارد حرام بدانند ولی مستند آن ها فتوای میرزای شیرازی نیست.
عین این مساله درباره احکام فقهی که معصومان ارائه کرده اند وجود دارد و برخی از آن ها ناظر به مساله جامعه خودشان است و ملاکی در این زمینه وجود دارد که اگر آن را کشف کنیم آن حکم جاودانه می شود و یکی از مواردی که می تواند در شناخت ملاک به ما کمک کند اطلاعات تاریخی است.
2- در باب موسیقی نیز چه بسا کسی بگوید که روایت از معصوم داریم ولی موسیقی که امامان (ع) شیعیان را به دوری از آن سفارش می کردند موسیقی مورد استفاده دستگاه خلافت در آن زمان بوده است که هدفشان این بوده است که مردم را از ارزش ها دور کنند و مدینه را به خاستگاه مغنیان تبدیل کنند. بر این اساس شاید بتوان گفت که ذاتا خود موسیقی مورد حرمت قرار نمی گیرد بلکه چیزی حرام است که در خدمت تثبیت دستگاه ظلم باشد. این مساله را مورخ در اختیار فقیه قرار می دهد و فقیه اگر آن را قابل قبول دانست و در سنجش با دیگر ادله پذیرفت چه بسا حکم دیگری صادر کند.
زمانی مرحوم سید احمد خمینی در باره نقش زمان و مکان داشتند گفتند: بسیاری از افراد به امام اشکال می کنند که الان موسیقی هایی که در صداوسیما پخش می کنند در زمان شاه نیز پخش می شد و شما مردم را از توجه به آن ها برحذر می داشتید و اکنون مخالفتی نمی کنید. امام فرموده بودند: آن زمان حرمتی که برای گوش دادن به اخبار آن زمان قائل بودم خیلی بیشتر از حرمت موسیقی بود. این نشان می دهد که آن موسیقی در خدمت ارزش های مورد نظر پهلوی است که لازمه اش دوری از ارزش های اسلامی است.
در این جا نیز حکم شرعی تغییر نکرده است و موضوع عوض شده است و تشخیص این مساله نیز بر عهده مورخ است که در طول زمان این مورد را بررسی می کند.
3- نمونه دیگر در باب شطرنج است. در این باب روایات بسیار روشنی داریم که کسی که آن را بازی کند مانند برخی حیوانات حرام گوشت است. ولی در زمان معاصر می بینید که حضرت امام (ره) در این باره فتوا دادند که اگر حکم قمار را نداشته باشد مباح است. در آنجا نیز این که امام معصوم (ع) از بازی شطرنج نهی کرده است در اصل آن شکی نداریم ولی مهم است بدانیم که امام خود شطرنج را حرام اعلام کرده اند یا زمان را در این حکم موثر می دانسته اند. در آن زمان شطرنج آلت قمار بوده است و برد و باخت مالی دخالت داشت. اگر در دوره دیگری شطرنج حالت قمار نداشته باشد با توجه به اینکه حرام بودن شطرنج، بر اساس قمار بودن آن بوده است حلال می شود. حکم تغییر نکرده است بلکه شطرنج تغییر کرده است.
سیره متشرعه
سوال: در برنامه های گذشته اشاره کردید که تاریخ از سه جنبه می تواند بر فقه تاثیر بگذارد. یکی در فهم فقه، دیگری تاثیر زمان و مکان بر اجتهاد و توجه به فضای صدور فتوا بود. وجه سوم چیست؟
این وجه مربوط به سیره متشرعه است که غیر از سیره عقلاء است. سیره عقلاء تاریخی نیست و همین که عقلاء کاری را سیره خود قرار داده اند می تواند ملاک صدور فتوای فقهاء قرار گیرد. مثلا همین که ظاهر سخن حجت است و اگر کسی بدون قرینه صحبتی می کند همان ظاهر کلامش حجت است و اعتبار دارد.
اما سیره متشرعه یعنی نحوه عمل کسانی که پایبندی به دین دارند. اگر در یک مورد خاص، در مراد از یک حدیث یا حکم فقهی تردید داشته باشم فهم متشرعه را معتبر می شمارم و بر اساس آن عمل می کنم. مثلا در باب خیار غبن، عده ای می گویند که متشرعه در دوره های مختلف به آن عمل می کرده اند. این سیره متشرعه شرط اعتبارش این است که معلوم شود در زمان معصوم نیز این گونه بوده است. یا بیع معاطات که صیغه عقد بیع جاری نمی شود و اعتبار آن سیره متشرعه است. از زمان معصوم تا کنون دیده ایم که در بین متشرعه جریان داشته است.
اگر آگاهی تاریخی داشته باشم نمونه های زیادی می توانم ارائه کنم و در اختیار فقیه قرار دهم. انعکاس این مطلب در متون تاریخی یافت می شود. قسمت اول روایت که فضای صدور حکم را مشخص می کند که معلوم می شود راوی از کجا آمده است و چه می پرسد، اطلاعات تاریخی زیادی به ما ارائه می دهد.
مثال هایی در سیره متشرعه
1- این که برای عزاداری امام حسین (ع) کسی به صورت یا سینه بزند، گفته اند اشکالی ندارد؛ زیرا سیره متشرعه بر این منوال بوده است و خواص آن ها نیز چنین کاری می کنند تا چه رسد به عوام آن ها.
2- پارچه ای که برای اموات به کار می رود که به آن ازار گفته می شود برخی از فقهاء گفته اند که مراد از آن پارچه ای است که دور میت پیچیده شود. اما برخی دیگر تشکیک کرده اند و ادله ای که اقامه کرده اند همان سیره متشرعه است و معنای ازار، پیچاندن پارچه نیست بلکه پوشاندن آن قسمت است.
تصور من این است که از سیره عام مسلمین نیز می توان در این گونه موارد استفاده کرد و حتی تحولات تمدنی در عصر ائمه (ع) نیز می تواند در این مساله مورد بررسی قرار گیرد. هر آن چه که در آن زمان بوده است و ائمه (ع) موضع منفی در برابرش نگرفته اند می تواند به عنوان تجربه اسلامی به آن استناد کنیم.
یکی از مسایلی که باید به آن توجه داشت مساله تحول مفاهیم است. به این معنا که یک اصطلاح در یک زمان به یک معنایی بکار می رود که در زمان دیگر مفهوم دیگری دارد. مثلا اول انقلاب اصطلاح چپ به معنای حزبی بود که تفکرات کمونیستی داشت ولی امروزه معنای دیگری دارد. اگر کسی به این تحول توجه نداشته باشد این اصطلاحات را اشتباهی استعمال می کند و برخی از افراد را به جریانات گذشته پیوند می زند.
متن برنامه های تاریخی رادیو معارف