گزارش نشست علمی” اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره”
ارائه دهنده: دکترسید محمدجمال موسوی
دبیر علمی: دکتر سید آصف کاظمی
نشست علمی ” اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره ” به همت معاونت پژوهش مجتمع تاریخ، سیره و تمدن اسلامی، گروه تاریخ تمدن اسلامی و تاریخ معاصر جهان اسلام و انجمن علمی تاریخ تمدن و معاصر مجتمع در تاریخ 11 آذرماه 32 در سالن جلسات مجتمع جامع آموزش عالی امام خمینی ره با حضور جمعی از طلاب و اساتید برگزارگردید. ارائه کننده نشست دکترسیدمحمد جمال موسوی(مشکات) استادهمکارجامعه المصطفی العالیمه ودبیر علمی نشست دکتر سید آصف کاظمی بود.
دکتر موسوی در شروع سخنان خود به چرایی طرح اندیشه سیاسی بین مسلمانان شبه قاره پرداخت.
ورود استعمار و مدرنیته به دنیای اسلام از جمله شبه قاره در دوره معاصر، و نیز اوضاع آشفته و نابسامان داخلی مسلمانان: طرح پرسش هایی در باب چرایی وضعیت مسلمانان و ارائه راهکار برای بهبود آن را باعث گردید. وی اشاره کرد که برای فهم بهتر اندیشه سیاسی مسلمانان شبهقاره هند، ضروری است که آگاهی هایی از دورههای مختلف حکمرانی مسلمانان در شبهقاره هند، بهویژه دوره دهلی، امپراتوری مغول، و تحولات پس از آن داشته باشیم.
سابقه تاریخی مسلمانان در هند، یاد اور یادآور عصری از قدرت، جایگاه بالای اجتماعی، رفاه، و تسلط است. مسلمانان حدود ۶ قرن در شبهقاره هند حکومت کردند (از تأسیس سلسلههای دهلی در قرن ۱۲ تا سقوط امپراتوری گورکانی در قرن ۱۸) و نقش کلیدی در شکلدهی سیاست، اقتصاد، و فرهنگ شبه قاره ایفا کردند.
با ضعف حکومت گورکانیان و فروپاشی آن، مسلمانان بهتدریج جایگاه سیاسی و اجتماعی خود را از دست دادند، و با سه چالش مهم و نیروی رقیب ملی گرایی افراطی هندوها، افزایش قدرت سیک ها و ورود استعمار روبروشدند. این امر جایگاه سیاسی اجتماعی مسلمانان را به خطر انداخت. این وضعیت موجب پیدایش تفکراتی برای آسیب شناسی وضعیت ایجاد شده و ارائه راهکارهایی گردید. یعنی اندیشه های سیاسی متفکران مسلمان هند برای بازگشت و احیای قدرت و جایگاه سیاسی اجتماعی مسلمانان.
دکتر سید محمد جمال موسوی در ادامه سخنانش تعریفی از اندیشه سیاسی و مشخصا اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره ارائه داد و گفت: مراد از اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره مجموعه ای از دیدگاهها، نظریات، و تلاشهای سیاسی مسلمانان این منطقه برای تعیین جایگاه خود در ساختارهای اجتماعی، سیاسی، و حکومتی است. وی محور این اندیشه را رابطه دین و دولت، هویت اسلامی در یک جامعه چند فرهنگی و مبارزه برای حقوق سیاسی و اجتماعی مسلمانان برشمرد.
دکتر سیدجمال موسوی درادامه به مراحل شکل گیری اندیشه سیاسی در شبه قاره پرداخت و افزود که شکل گیری اندیشه سیاسی مسلمانان در چند مرحله اتفاق افتاد:
مرحله اول: اندیشه احیای حکومت اسلامی و اصلاح دینی (اواخر دوره گورکانیان)
در این دوره، امپراتوری گورکانی به دلیل ضعف داخلی و فشارهای خارجی رو به زوال گذاشته بود. مسلمانان با چالش از دست دادن قدرت و جایگاه سیاسی اجتماعی خود مواجه بودند. تلاش برای بازگشت به اصول اسلامی و احیای خلافت؛ و تأکید بر توحید و مبارزه با بدعتها از ویژگی های اندیشه سیاسی این دوره است. دکتر موسوی نمونه برجسته این مرحله را اندیشه سیاسی شاه ولیالله دهلوی دانست که در دهههای 1730 تا 1760 میلادی مطرح شد.
دکتر موسوی وحدت امت اسلامی (میان سنیها و شیعیان و پیروان مکاتب مختلف فقهی)، ضرورت حکومت مبتنی بر عدالت اسلامی(فساد، ظلم، و بیعدالتی را عوامل اصلی سقوط گورکانیان میدانست)، مبارزه با استعمار و نیروهای خارجی، اصلاح جامعه اسلامی (دوری از فساد اخلاقی و بازگشت به اصول قرانی و سنت پیامبر) و احیای اقتصاد اسلامی(مبتنی بر عدالت و رفع تبعیض و تاکید برنقش وقف و زکات) را از ویژگی های اندیشه شاه ولی الله دهلوی برشمرد و اضافه کرد که این اندیشهها تأثیرات گسترده اندیشه های وی در شبهقاره هند داشت و الهامبخش جنبشهای اصلاحطلبانه و بازسازی هویت اسلامی در قرنهای بعد شد.
وی مرحله دوم را مرحله اندیشه جهادی و مقاومت نظامی (اوایل دوره استعمار انگلیس) نامید که با فروپاشی گورکانیان و پیشرفت سریع سیکها، جنبش ماراتا و استعمار بریتانیا، مسلمانان به فکر اندیشه سیاسی و نظامی افتادند. مقاومت مسلحانه و تشکلیل حکومت اسلامی و تاکید برجهاد از ویژگی های این مرحله از اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره است.
نمونه های این اندیشه سید احمد بریلوی(۱۷۸۶-۱۸۳۱) و جنبش مجاهدین: تلاش برای تأسیس حکومت اسلامی در شمال غرب هند و جنبش فرائض در بنگال، به رهبری حاجی شریعتالله است که بر پاکسازی جامعه اسلامی از تأثیرات غیراسلامی تأکید داشت.
دکتر موسوی مرحله سوم را اندیشه تجدیدنظر و همزیستی سیاسی و اصلاح دینی نامید. پس از شکستهای نظامی، مسلمانان به ضرورت بازاندیشی در روشهای مقابله با استعمار پی بردند. همچنین، نقش روشنفکران مسلمان برای سازگاری با شرایط جدید برجسته شد.
پذیرش آموزشهای مدرن و انطباق با شرایط جدید برای حفظ موقعیت اجتماعی، تأکید بر اصلاح درونی و ایجاد همبستگی فرهنگی میان مسلمانان از ویژگی های این مرحله است.
سید احمد خان یکی از مهمترین چهرههای اصلاحطلب این دوره بود. او معتقد بود که مسلمانان باید با علم مدرن و فرهنگ غربی آشنا شوند تا بتوانند جایگاه خود را در برابر استعمار تقویت کنند.
وی در این راستا دست به انجام اقداماتی زد از جمله
1- تأسیس دانشگاه علیگر برای تربیت مسلمانان مدرن و تحصیلکرده.
2- تألیف آثار تطبیقی میان آموزههای اسلامی و علم مدرن.(تفسیر القران و هوالهدی و الفرقان)
3- تلاش برای همکاری با انگلیسی ها بهمنظور حفظ منافع مسلمانان.
دکتر موسوی مرحله چهارم را اندیشه اتحاد هندی و ملیگرایی اسلامی (اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم) نامید که به دنبال گسترش جنبش استقلال هند و ظهور اندیشههای ملیگرایانه در میان مسلمانان و هندوها باعث طرح اندیشه ملی گرایی اسلامی میان مسلمانان هند شد. ملی گرایی اسلامی، یعنی حفظ هویت و منافع مسلمانان در چارچوب کشور مستقل هند یا از طریق ایجاد هویت مستقل اسلامی. طرفداران این اندیشه به دو روش دنبال محقق این ایده بودند. برخی مسلمانان به دنبال اتحاد با دیگر اقوام و ادیان برای مقابله با استعمار بودند. در مقابل، عدهای بر هویت مستقل اسلامی از هند تأکید داشتند.
ملیگرایی مسلمانان هند مسیری پیچیده داشت که از اتحاد با هندوها در مبارزات ضد استعماری آغاز شد و در نهایت به تأکید بر هویت جداگانه و ایجاد کشوری مستقل برای مسلمانان (پاکستان) انجامید. این تحول نتیجه تعامل میان چالشهای استعمار، رقابتهای داخلی، و نیاز به حفظ هویت دینی و فرهنگی مسلمانان بود. در این جریان علاوه بر سیاستمداران، متفکران مسلمان هم فعال بودند که نقش مهمی در تکوین اندیشههای دینی، فلسفی، و اجتماعی در جامعه مسلمان هند داشتند.
دکترموسوی مرحله پنجم را اندیشه استقلال سیاسی مسلمانان شبه قاره(دهههای 1930 و 1940) نامید. در این دوره، مسلمانان به این نتیجه رسیدند که در هند متحد، نمیتوانند منافع سیاسی و دینی خود را حفظ کنند. رهبران هندوی حزب کنگره دو بار درخواست رهبران مسلمان را برای تعیین جایگاه حقوقی سیاسی و اجتماعی مسلمانان هند موکول به استقلال از هند و تشکیل پارلمان مستقل هند و نظر آن کرده بودند. این امر موجب بی اعتمادی و ترس رهبران مسلمان از آینده مشترک با هند متحد گردید و منجر به شکلگیری ایدهای جداگانه برای استقلال سیاسی مسلمانان و ایجادکشوری جدید شد.
تأکید بر ایجاد دولتی مستقل برای مسلمانان و استفاده از ایدههای مدرن برای تشکیل کشوری بر اساس هویت اسلامی از ویژگی های این مرحله از اندیشه سیاسی مسلمانان شبه قاره است.
در تحقق این ایده و اندیشه و شکلگیری پاکستان و ایجاد کشوری مستقل برای مسلمانان شبهقاره هند، چندین شخصیت مهم مسلمان نقش داشتند. این افراد بهویژه از جنبش مسلم لیگ و جریانهای فکری مختلف اسلامگرایانه و ملیگرایانه حمایت کردند. برخی از این شخصیتها عبارتاند از: علامه اقبال، چودری رحمت علی و محمدعلی جناح و لیاقت علی خان.
دکتر موسوی در پایان سخنان خود خلاصه از مباحث خود را بیان کرد که اندیشه سیاسی مسلمانان هند در پاسخ به چالشهای داخلی و خارجی طرح و تحولاتی پیچیده را پشت سر گذاشت. از تلاش برای احیای اصول اسلامی و مبارزه با فساد در دوره گورکانیان، تا مقاومت نظامی و جهاد در برابر استعمار انگلیس و در نهایت پذیرش همزیستی سیاسی و آموزش مدرن برای حفظ هویت مسلمانان، همه این مراحل نشاندهنده یک روند مستمر برای بازسازی هویت و موقعیت اجتماعی مسلمانان بوده است. در نهایت، این روند به ایدهپردازی برای استقلال سیاسی و تأسیس کشوری مستقل برای مسلمانان، یعنی پاکستان، منجر شد. متفکرانی مانند شاه ولیالله دهلوی، سید احمد خان، علامه اقبال، چودری رحمت علی خان و جناح نقشهای کلیدی در شکلگیری این اندیشهها ایفا کردند و در فرآیند ایجاد پاکستان و حفظ هویت اسلامی مسلمانان تأثیرگذار بودند.
در پایان جلسه چند تن از حضار سوالاتی را مرتبط با مباحث گفته شده مطرح کردند که دکتر موسوی به اختصار به آنان پاسخ گفت.
دبیرعلمی نشست
سید آصف کاظمی