مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
سخن تاریخ و ارتباط اندک دانشگاه با مراکز تاریخ‌نگاری، آسیبی جدی در فهم تاریخ انقلاب است

 

سرویس تاریخ وسیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط حکومت پهلوی، تاریخ‌نگاری در ایران از لحاظ کمی وسعت یافت و از لحاظ کیفی تحولی عمیق پیدا کرد. تاریخ‌نگاری به اعتبار رابطه‌ای که همواره میان سیاست و تاریخ و بالاخص تاریخ معاصر وجود دارد، در این تحول سیاسی سخت مورد توجه قرار گرفت. به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با مجتبی سلطانی احمدی، تاریخ‌‎پژوه، عضو هیئت علمی، مدیر گروه تاریخ مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور، مدیرمسئول پژوهشنامه تاریخ‎‌های محلی ایران و مؤلف ۸ عنوان کتاب در حوزه تاریخ انقلاب به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

به نظر شما ضرورت‌های تاریخ‌نگاری به ویژه تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی چیست؟

نگارش و ثبت و ضبط تاریخ از چند جهت دارای اهمیت است. در درجه اول، باید به مسئله هویت اشاره کرد. تاریخ هر سرزمین هویت مردمان آن سرزمین است. کشور ما ایران با تاریخی کهن، به مثابه هویت ماست که ایرانیت و اسلامیت را با خود یدک می‌کشد. تاریخ هویت‌ساز است و می‌تواند باعث غرور و افتخار نسل امروز و نسل‌های آینده شود. کشور ما ایران اسطوره‌های تاریخی بیشماری دارد که باید به عنوان شخصیت‌های هویت‌ساز به نسل جوان معرفی شوند.

اهمیت دوم تاریخ‌نگاری، مسئله صیانت از تاریخ و مقابله با تحریف آن است. متأسفانه دشمنان ایران برای مقابله با هویت ما، همواره درصدد تحریف تاریخ هستند. تلاش دشمن برای تحریف تاریخ معاصر ایران و به خصوص تاریخ انقلاب قابل ردگیری است. امروزه دشمن با استفاده از همه امکانات خود از قبیل رسانه، شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی و … به دنبال تحریف تاریخ است. به عنوان مثال می‌توان به مستندهای متعددی که درباره تاریخ انقلاب اسلامی توسط شبکه‌های ماهواره‌ای تولید شده است اشاره کرد. یکی از وجوه اهمیت تاریخ‌نگاری، مقابله با تحریف دشمن و زدودن گرد تحریف از وقایع تاریخی است.

امام خمینی از جمله شخصیت‌هایی است که توجهی جدی به این مسئله داشت و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به نگارش تاریخ به منظور جلوگیری از تحریف اشاره کرده بود. ایشان در ۵ مرداد ۱۳۵۷ فرمودند: «لازم است برای بیداری نسل‌های آینده و جلوگیری از غلط‌نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند، و قیام‌ها و تظاهرات مسلمانان ایران را در شهرستان‌های مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت کنند تا مطالب اسلامی و نهضت روحانیت سرمشق جوامع و نسل‌های آینده شود. ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جاری ایران را که در پیش چشم همه ما به روشنی اتفاق افتاده است دنبال می‌کنیم، فرصت‌طلبان و منفعت پیشگانی را می‌بینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هرگونه رسوایی، مسائل دینی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه می‌دهند و به حکم مخالفت با اساس نمی‌خواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمی‌توانند ببینند، و شکی نیست که این نوشته‌های بی‌اساس به اسم تاریخ در نسل‌های آینده آثار بسیار ناگواری دارد. از این جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامی در ایران از ابتدای انعقاد نطفه‌اش تاکنون و رویدادهایی که در آینده اتفاق می‌افتد از مسائل مهمی است که باید نویسندگان و علمای متفکر و متعهد بدان بپردازند. درست آنچه را امروز برای ما روشن و واضح است برای نسل‌های آینده مبهم می‌باشد؛ و تاریخ، روشنگر نسل‌های آینده است، و امروز قلم‌های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلم‌ها را بشکنند.»

ضرورت سوم تاریخ‌نگاری، عبرت‌آموزی است. تاریخ سرشار از عبرت است. قرآن یک نمونه ارزشمند برای نشان دادن اهمیت تاریخ است. در قرآن داستان‌های تاریخی برای عبرت گرفتن بشر روایت شده است. از این رو تاریخ می‌تواند عبرت‌آموز باشد و مسیر راه آینده را ترسیم کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی از جمله افرادی است که توجه جدی به تاریخ دارند و در اغلب سخنرانی‌ها و فرمایشاتشان از داده‌های تاریخی بهره می‌گیرند. یکی از اهداف ایشان در این امر عبرت آموزی از تاریخ است.

شما به عنوان یک نویسنده تاریخ، چالش‌های تاریخ‌نگاری را چه می‌دانید؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌های پژوهشگران و نویسندگان تاریخ، دشوار بودن دسترسی به اسناد تاریخی است. همانطور که می‌دانید در تاریخ‌نگاری، سند بسیار مهم است. برای نگارش تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران اسناد بسیاری در مراکز آرشیوی وجود دارد که متاسفانه دسترسی به آن اسناد برای پژوهشگران دشوار است. مراکز اسنادی باید راهکاری برای سهولت دسترسی به اسناد بیندیشند. بعضاً می‌بینیم این اسناد با قیمت بالا توسط مراکز اسنادی به دانشجویان و محققان ارائه می‌شود که این نیز مسئله‌ای است که نقد جدی به آن وارد است. در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی سال‌هاست از کلیدواژه «مقابله با تطهیر پهلوی» و کلیدواژه «جهاد تبیین» در فرمایشات خودشان استفاده می‌کنند، اسناد تاریخی به ویژه اسناد دوره پهلوی باید در راستای جهاد تبیین در اختیار محققان قرار بگیرد. البته این به این معنی نیست که بدون ساز و کارهای معمول این اتفاق رقم بخورد.

چالش دیگری که نویسندگان تاریخ دارند این است که متاسفانه مراکز تاریخی برای تولید آثار علمی در این حوزه آنچنان بایسته از تاریخ‌نگاران جوان حمایت نمی‌کنند. امروز در دانشگاه‌ها آثار تاریخی قابل قبولی تولید می‌شود که مراکز تاریخ‌نگاری می‌توانند از آن پایان‌نامه‌ها حمایت کرده و در قالب کتاب چاپ کنند.

شما به عنوان یک استاد دانشگاه چالش‌های تاریخ‌نگاری را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من یکی از مشکلاتی که امروزه تاریخ‌نگاری با آن روبه‌روست، ارتباط اندک دانشگاه با مراکز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی است. این موضوع باعث شده که تاریخ‌نگاران جوان به جامعه معرفی نشوند. البته در این موضوع هم نقد به مراکز تاریخ‌نگاری وارد است و هم نقد به دانشگاه‌ها. من در دوره مسئولیتم در دانشگاه، در حد توانم تلاش کردم این شکاف را از بین ببرم و حلقه واسطی بین دانشگاه و مراکز تاریخ‌نگاری باشم.

یکی دیگر از چالش های این حوزه این است که بازار کار برای دانش‌آموختگان تاریخ محدود است و همین موجب می‌شود که افراد کمتر به سمت این رشته سوق داده شوند. از سوی دیگر برخی از افرادی که شناختی نسبت به مقوله تاریخ‌نگاری ندارند در این وادی قدم نهاده اند و تاریخ را در راستای اهداف سیاسی و شخصی می‌نویسند. این هم به نوعی تحریف تاریخ است.

به نظر شما جایگاه تاریخ در بین مردم چگونه است؟

واقعیت آن است که ما درباره تاریخ کم کاری کرده‌ایم. مثلاً من از شما می‌پرسم: به نظر شما کودکان ما چقدر با تاریخ انقلاب اسلامی و شخصیت‌های تاریخی آشنا هستند؟ اصلاً برای این قشر در حوزه تاریخ چه کار کرده‌ایم؟ آنها معمولاً با شخصیت‌های داستانی که غربی‌ها ساخته‌اند آشنا هستند اما با اسطوره‌های واقعی سرزمین خودمان آشنایی ندارند. به نظر من یکی از ضعف های ما در مقوله تاریخ‌نگاری این است که ما تاریخ را به کودکان و حتی خردسال ها عرضه نکرده ایم. نمی‌گویم کار نشده است اما کافی، اثرگذار و مؤثر در برابر هجمه‎‌های امپراتوری رسانه‌‎ای حاکم بر جهان نیست. حتی برای نوجوانان و جوانان هم کمتر آثار تاریخی تولید شده است و تنها به کتاب‌های درسی تاریخ بسنده کرده‌ایم. به نظرم مراکز تاریخ‌نگاری باید به طور جدی به این موضوع ورود کرده و برای کودکان نیز کتاب‌های تاریخی تولید کنند. روشن است که روایت تاریخ برای کودکان ویژگی‌های خودش را دارد و باید با فنون داستانی ارائه شود.

یکی دیگر از موضوعاتی که موجب می‌شود تاریخ در میان عموم مردم ترویج شود، آثار هنری و فیلم است. اخیراً نسبت به سال‌های قبل اقبال به تولید فیلم‌های تاریخی بیشتر شده است و مردم نیز از آنها استقبال می‌کنند. درباره تاریخ معاصر ایران هم آثار تلویزیونی و سینمایی خوبی تولید شده است که جای امیدواری است. انتظار می‌رود فیلمسازان به این موضوع توجه ویژه‌تری داشته باشند. همچنین تولید رمان تاریخی و داستان تاریخی می‌تواند زمینه‌های اشاعه تاریخ در بین مردم را فراهم کند.

مردم ما مردم تاریخ دوستی هستند و به هویت دینی و ملی خودشان پایبند هستند. ارائه محتوای خوب و مناسب به آنها می تواند نقش مهمی در رشد جایگاه تاریخ در جامعه داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *